پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نعمتهاى وعده داده شده به ميان آمده است . خودتنظيمى از نوع اوّل را مىتوان تنظيم از نوع «بردگى» 1 ناميد و خودتنظيمى از نوع دوم را تنظيم از نوع «سوداگرى» . 2 نوع ديگرى از خودتنظيمى است كه نه بر پايه ترس است و نه بر پايه طمع ؛ بلكه بر پايه كرامت نفس و تكريم و تجليل خداوند و رعايت حرمت اوست . اين خودتنظيمى ، «حيا» نام دارد . در اين نوع از مديريت نفس ، هم محبّت وجود دارد ، و هم احترام و تكريم ، و هم كرامت نفس ؛ و لذا برتر از دو نوع ديگر است . در حيا ، فرد از اسارت طمع و ترس ، رهاست و لذا مىتوان آن را تنظيم از نوع «آزادگى» 3 ناميد . در اين جا يك چيزْ مهم است و آن ، رعايت جلالت و عظمت و حرمت فرد ناظر است . در تاريخ آمده كه امام على عليهالسلامبه جهت جلالت مقام رسول خدا ، از ايشان حيا مىكرد . 4 پس حيا ، يعنى رعايت جلال و حرمت فرد ناظر . در مقابل ، بىحيايى ، يعنى شكستن حرمت ناظر . به همين جهت ، در برخى روايات آمده كه شرم نكردن از خدا ، يعنى خوار دانستن او . 5 خلاصه سخنْ اين كه : حيا ، صفتى است بر مبناى تكريم و احترام كه بر ديگر محرّكهاى خودتنظيمى (از قبيل ترس و طمع) برترى دارد . حيا ، تربيت بدون ترس و طمع است و اين ، مرهون «وجود نظارت» ، «درك نظارت موجود» و «تكريم ناظر» است .