پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
همشاگردى ، همسر ، همسفر ، همشهرى ، همكار و ... . اگر نقشهاى از زندگى هر انسانى رسم شود ، مىتوان پراكندگى حضور ديگران را در جنبههاى مختلف زندگى وى مشخّص ساخت . البته در نقشه هر نفر ، قطعا نقاطى وجود خواهند داشت كه هيچ حضورى از مردم در آن جا ديده نمىشود . اين نقاط را مىتوان نقاط كور نظارت انسانى ناميد . نكته مهم ، اين كه وقتى صحبت از حضور و نظارت انسانى مىشود ، مراد ، حضور و نظارت بازدارنده و تأثيرگذار است . هر حضور و نظارتى محرّك حيا نمىشود . ممكن است در حضور كسى ، فرد يا افرادى وجود داشته باشند ؛ ولى هيچ شرمى را برنينگيزد . گروهى كه اهل كار خلافاند ، بدون شك ، در مكانى دور از چشم ديگران به خلاف مىپردازند ؛ امّا آنها خود ، گروهى را تشكيل مىدهند كه اعضاى آن از يكديگر شرم نمىكنند 1 و يا كسى كه به شهر ديگرى مسافرت مى كند ، ممكن است كارهايى را انجام دهد كه در شهر خود ، انجام نمىداده است . در اين جا هر چند انسانها حضور دارند ، امّا حضور و نظارت آنان ، تأثير بازدارنده و تنظيمكننده رفتار ندارد ، هر چند بىتأثير هم نيست . 2 بنا بر اين ، مراد از حضور و نظارت ، حضور فيزيكى نيست . انسانها همه در يك سطح نيستند . حضور برخى افراد ، هيچ تأثيرى ندارد و حضور برخى ، بىتأثير نيست و حضور بعضى ، كاملاً مؤثّر است . گروه اوّل ، كسانىاند كه خود ، اهل خلاف هستند . كسى كه اهل خلاف باشد و به اين كار ، شناخته شده باشد ، وجودش و حضورش هيچ شرمى را براى خلافكاران برنمىانگيزد . همين كه حاضران ، مرام واحدى داشته باشند ، شرم از ميان مىرود . به بيان ديگر ، وحدت مرام و عقيده ، سبب مىشود كه حضور و نظارت