عوامل و انگیزه های دروغ پردازی حدیث نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
آنان مرتکب کبيره را خالد و جاودان در آتش دانسته و کلام الهي را مخلوق مي خواندند، از اينرو در تاييد عقايد خويش احاديثي را جعل نمودند، از جمله حديثي که جعفر بن حسن از ابي امامه نقل مي کند رسول خدا فرمود: «اذا کان يوم القيامه جمع الله الاولين و الاخرين في صعيد واحد، فالسعيد من وجد لقدمه موضعاً فينادي مناد من تحت العرش الامن برا ربه من ذنبه فيلدخل الجنه»(54) هنگاميکه روز قيامت مي شود خداوند گذشتگان و آيندگان را در يک سرزمين جمع مي کند، پس سعادتمند کسي است که براي خود جاي پايي بيابد، در اين هنگام منادي ندا مي دهد از زير عرش الهي، آگاه باشيد هر کس خدا را از گناه خودش تبرئه کند پس بايد وارد بهشت گردد. ابن جوزي حديث را موضوع خوانده و مي نويسد: جعفر بن حسن قدري بوده و آنرا جعل نموده است.(55) در مقابل حديث طولاني را در مورد بحث و گفتگوي ابابکر و عمر در موضوع قدر آورده اند که رسول خدا فرمود: يا ابابکر ان الله لو لم يشا ان يعصي ما خلق ابليس...(56) خدا اگر مي خواست معصيت نشود شيطان را نمي آفريد. ابن جوزي تصريح مي کند حديث را يحيي ابو زکريا وضع کرده است که دجال اين امت است.(57) افرادي بودند که ايمان را معرفت به خدا و کفر را جهل به خدا مي دانستند و معتقد بودند ايمان فزوني و کاستي ندارد، قابل کم و زياد نيست، عمل نيز به حوزه ايمان راه ندارد. روايتي در تاييد آنان جعل شد، افرادي هم در مقابل رواياتي در ذم آنها وضع نمودند. ابن جوزي در الموضوعات بابي را گشوده، و 5 حديث جعلي را تحت عنوان باب في ان الايمان لايزيد و لاينقص آورده است(58)،مانند: قال رسول الله الايمان لايزيد و لاينقص(59) ايمان فزوني و کاستي ندارد.