دروغ پردازان طماع و دنياپرست براي راه يابي به دربار و به دست آوردن پول و مقام رواياتي را در تاييد سلاطين يا اعمال آنان جعل مي نمودند تا توجه شاهان و خلفاء را به خود جلب نمايند.به عنوان مثال: روي البرقاني بسنده الي زکريا قال: بلغني ان ابا البختري دخل علي الرشيد و هو قاض و هارون اذ ذاک يطير الحمام فقال هل تحفظ في هذا شيئاً؟ فقال: حدثني هشام بن عروه عن أبيه عن عائشه أن النبي کان يطير الحمام. فقال: أخرج عني لولا أنه رجل من قريش لعزلته(101)؛ اباالبختري بر هارون وارد شد در زماني که پست قضاوت داشت، هارون را در حال بازي با کبوتري ديد، گفت:آيا (حديثي) در اين رابطه به خاطر داري؟گفت: آري، هشام بن عروه از پدرش از عائشه روايت نموده که رسول خدا با پرندگان بازي مي نمود.هارون گفت: خارج شو از نزد من که اگر مردي از قريش نبودي هر آئينه تو را (از قضاوت) عزل مي نمودم. سباعي ضمن تعجب از اين جريان، تصريح مي کند اگر اين داستان صحيح باشد چرا دستور تعقيب زنادقه صادر مي شد. اما با اين دروغگويان به خاطر تقرب به سلطان برخوردي نمي شد.(102)
2.تعصبات قومي، قبيله اي و منطقه اي
يکي از عوامل جعل حديث که موجب وارد شدن ده ها حديث دروغين در منابع روايي گرديد، گرايشات قومي و قبيله اي است. اسلام بر افتخارات و امتيازات اين چنين که در عرب قبل از اسلام سابقه اي کهن داشت خط بطلان کشيد و ملاک برتري را تقوي معرفي نمود.(103) امام اميرالمومنين شيطان را پيشواي متعصبين خوانده، و از تعصب بي مورد همگان را برحذر داشتند.(104) متأسفانه تعصبات قومي و قبيلهأي موجب جعل ده ها حديث در مدح يا ذم گروه هاي مختلف گرديد.