انگيزه شخصي (مصلحت انديشي جاهلانه) - عوامل و انگیزه های دروغ پردازی حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوامل و انگیزه های دروغ پردازی حدیث - نسخه متنی

ناصر رفیعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


احمد امين نقل مي کند بسياري از قاضيان به دستور زمامداران در کنار شغل قضاوت مأموريت داستانسرايي را نيز بر دوش مي کشيدند. نخستين کسي که در مصر به داستان گويي پرداخت سليمان به عمر تحبيبي بود که در سال 38 هـ ق اين حرکت را آغاز نمود. او از سوي معاويه عهده دار امر قضاوت در کنار قصه گويي شد، اما بعدها معاويه او را از قضاوت برکنار نمود، و تنها او را موظف به داستانسرايي کرد.(116)

معاويه داستانسرايي را شغل رسمي قرار داد و افرادي را مأمور نمود پس از نماز صبح براي مردم داستان بگويد. داستان سرايان گاه چهره خود را تغيير مي دادند، حالت زهد به خود مي گرفتند، گاه حيواناتي چون ميمون را همراه مي آوردند و به نقل داستان مي پرداختند. گاه قطره در چشم ريخته و به حالم محزون اشک مي ريختند(117)، همه اين حرکات براي جذب بيشتر پول بود. در مورد آغازگر قصه گويي اختلاف است.

برخي معتقدند حرکت داستانسرايي در زمان رسول خدا و خلفاء نبوده است.(118) بق مدارکي نيز تميم داري(119) اول کسي است که بنابر اجازه خليفه دوم به قصه گويي پرداخت:

«کان أول من قص تميم الداري استأذن عمر بن الخطاب أن يقص علي الناس قائماً فأذن له عمر»(120)

اول کسي که داستانسرايي نمود تميم داري بود از عمر بن خطاب اجازه خواست تا ايستاده بر مردم قصه بگويد، عمر نيز به او اجازه داد. ائمه معصومين به شدت در مقابل داستانسرايان ايستاده و آنها را طرد مي نمودند. امام صادق فرمود: امام علي داستانسرايي را در مسجد ديد او را زده و بيرون راند.(121)

مرحوم شيخ حر عاملي بابي را در اين موضوع گشوده و مي فرمايد:

«احاديث مذمة القصاص کثيره»(122).

دانشمندان فريقين نيز در طول تاريخ در برابر خطر قصاصين موضع گيري شديد نمودند(123). آوردن نمونه هايي از اکاذيب قصاصين موجب طولاني شدن مقاله مي گردد. داستان جساسه، دجال، عوج بن عنق از اين دست مي باشد.(124)

انگيزه شخصي (مصلحت انديشي جاهلانه)

افرادي به ظاهر دوست و به انگيزه خيرخواهي و با استدلال به اينکه هدف وسيله را توجيه مي کند براي ترغيب مردم به اعمال خير به زعم خود احاديثي را به نفع دين وضع نمودند:

أفمن زين له سوء عمله فرآه حسناً)(125)

آيا کسي که عمل بدش براي او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مي بيند.

اينان در توجيه عمل خطرناک خود مي گفتند ما بر ضد رسول خدا دروغ نبستيم «من کذب علي» بلکه به نفع او دروغ ساختيم «من کذب له» و اين تأييد شريعت است.(126)

در اينجا گزارشي کوتاه از مصاديق چنين انگيزه خطرناک و جاهلانه اي را ارائه مي نمائيم.

/ 28