نقد و بررسي نظريه اول - استطاعت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

استطاعت - نسخه متنی

محمد رحمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقد و بررسي نظريه اول

صاحبان نظريه اول معتقد بودند كه «آيه، با ناديده گرفتن روايات، رهنمون به حكم عقل است» ليكن دليلي بر اين ادّعاي خود اقامه نكردند همچنين در بخش دوم اين نظريه كه «روايات، استطاعت عقلي را به زاد و راحله تفسير كردهاند» نيز برهاني اقامه نشده و به ظاهرِ اخبار تمسّك جستهاند.

جهت توضيح بيشتر مراجعه شود به مستند العروة الوثقي،59 كتاب الحج60 و منتهي المطالب.61 بايد گفت اين مدّعا ـ به حسب ظاهر ـ به چندين جهت صحيح نيست; از جمله:

1 ـ خطابات شارع، بويژه آيات و رواياتي كه در بردارنده احكام مكلّفين است، متوجه عرف ميباشد و بيشك نظر عرف در تشخيص و تعيين مفاهيم از ديد شارع حجّت است مگر در مواردي كه از جانب شارع مطلبي بر ما برسد كه مخالف عرف است. بنابر اين مفهوم استطاعت عبارت است از توان عرفي نه عقلي.

2 ـ چنانچه استطاعت در آيه، ارشاد به حكم عقل باشد، لازم ميآيد كه استطاعت در حج عبارت باشد از قدرت عقلي كه از شرايط عامه تكاليف است در اين صورت اين پرسش پيش ميآيد كه چرا در ديگر تكاليف به عنوان شرط نيامده و در حج آمده است؟ 3 ـ اصل در عناويني كه در بيانات شارع آمده، بيان احكام و تكاليف است نه ارشاد به مدركات عقل.

4 ـ ارباب لغت استطاعت را به معناي توان و قدرت عرفي معنا كردهاند و برخي از آنها; مانند راغب اصفهاني تصريح كرد كه استطاعت اخصّ از قدرت ميباشد.62 بنابر اين ارشادي بودن آيه با حمل بر معناي لغوي نيز ناسازگار است و اين خلاف روش شارع ميباشد مگر در موارد خاص و در صورت شك، «اصل عدم نقل از معناي لغوي» جاري است.

5 ـ اگر آيه ظهور در ارشاد به حكم عقل دارد، سؤال از معناي استطاعت بي وجه است و حال اين كه محدثين شيعه و سني نقل كردهاند بعد از نزول آيه پرسش هاي زيادي از رسول خدا ـصـ در معناي استطاعت شده است.

6 ـ گذشته از تمام اين مطالب، در صورتي كه به شخصي گفته شود: «اگر استطاعت داري لازم است به مشهد بروي» مفهوم از اين جمله اين نيست كه اگر مي تواني، گر چه با مشقت و زحمت و فروش ضروريات زندگي باشد، تا ناچار شويم در صورت حرج زياد، وجوب را با نفي حرج برداريم بلكه مفهوم استطاعت در اين جمله اين ميشود كه: اگر رفتن به مشهد، به زندگي عادي تو ضرر نميرساند و اين رفتن مانع از زندگي عادي و معمولي نميگردد و سبب زحمت و مشقت نميشود، لازم است بروي مشهد در غير اين صورت رفتن لازم نيست نه اين كه لازم است ولي با نفي حرج برداشته ميشود.

گر چه برخي از اين مطالب به تنهايي نميتواند دليل مستقلي بر مدعا باشد اما روي هم ثابت ميكند كه آيه، بدون در نظر گرفتن روايات، ارشاد به حكم عقل نيست و از اينجا ضعف آنچه كه در مستند عروةالوثقي63 و غير آن آمده، روشن ميگردد.

و اما بخش دوم اين نظريه كه «مراد از استطاعت در روايات، زاد و راحله است»:

با مراجعه به كلام مدافعان اين نظريه، روشن مي شود كه آنان دليلي بر اين كه روايات در مقام تفسير و بيان معناي خاصي از استطاعت است، غير از معنايي كه در آيه منظور شده، اقامه نكردهاند.

به نظر ما اين بخش از مدعا نيز صحيح به نظر نميرسد; زيرا:

الف ـ با دقت در رواياتي كه در ذيل آيات قرآني رسيده اين مطلب به دست ميآيد كه بيشتر روايات مفسره در مقام بيان مصداق ميباشند شاهد بر اين مطلب عبارتست از اين كه پيش از اين در بحث انظار فقيهان اهل سنت به طور تفصيل بيان شد مكاتب فقهي اهل سنت در ارتباط با معناي استطاعت كه در آيه آمده است، از چند جهت اختلاف داشتند; از جمله معنا و حد و مرز استطاعت.64 اين اختلاف سبب شده كه شيعيان از حد و مرز استطاعت در آيه پرسش كنند و ائمهـعليهمالسلام ـ جهت روشن شدن معناي آيه مصاديقي از آن را بيان كردهاند; از جمله آن مصاديق، كسي است كه زاد و راحله داشته باشد.

ب ـ اگر روايات براي استطاعت، غير از معناي عرفي آيه، چيزي را بيان كرده باشند تأخير بيان از وقت حاجت لازم ميآيد.

توضيح: تمامي رواياتي كه آيه استطاعت را به داشتن زاد و راحله تفسير كردهاند، از موسي بن جعفر ـ عليهالسلام ـ به بعد ميباشد.65 بنابر اين، اگر بگوييم استطاعت شرط وجوب حج است و اين غير از معناي عرفي ولغوي آيه است، لازم ميآيد اين مطلب تا زمان موسي بن جعفر ـعـ بيان نشده باشد و اين تأخير بيان از وقت حاجت است.

ج ـ در برخي از روايات تفسير كننده; از جمله صحيحه احمد بن مسلم66 وصحيحه حلبي67 و حديث ابابصير68 و صحيحه معاوية بن عمار69 استطاعت به زاد و راحله تفسير نشده است.

اين روايات دلالت دارند در صورتي كه زاد و راحله موجود نباشد و امكان رفتن باشد حج واجب ميشود. برخي از اين روايات; از جمله روايت ابابصير در ذيل آيه و در تفسير آيه وارد شده است.

در رابطه با مدلول اين روايات و جمع ميان اين دو دسته از روايات، بحث خواهد شد.

/ 25