ش6ـ هفت تن چه كسانى هستند و چه سمت هايى دارند؟
اهل حق مى گويند: در ابتداى خلقت كه نه آسمان و زمين و نه عرش و فرشى بود; خداوند داخل درّى بود و آن درّ در صدفى و آن صدف در ته دريا بود. (1) جيحون آبادى در اين باره چنين سروده است
نه جز حق نُبد خلقتى در وجود
مكانش بدرّ بود و ذاتش نهان
صدف نيز در بحر بود بكان
بُدى موج دريا سراسر جهان (2)م
كه فرد الصمد بود حىّ و دود
كه درّ بود اندر صدف آن زمان
بُدى موج دريا سراسر جهان (2)م
بُدى موج دريا سراسر جهان (2)م
بپوشيد بر دانه پس جام را
نهادى ورا جبرئيلش به نام
بينداخت داور و را هم به آب
در آن بحر بر پس زدى پرّ و بال
نكردى اطاعت به آن ذوالجلال (3)م
بشد خلقت پير بنيام را
به هر دو جهان گشت پير و امام
پرو بال بگشود و شد كامياب
نكردى اطاعت به آن ذوالجلال (3)م
نكردى اطاعت به آن ذوالجلال (3)م
نظر كرده در خان دُرّ و گهر
بتقدير حق شش تن از بطن دُرّ
چو آن شش تن ايجاد شد بعد از آن
شدند تابع پير روشن زمان (4)م
تنى چند خلقت نمودى ز زر
شد ايجاد آن دم به آن كان سرّ
شدند تابع پير روشن زمان (4)م
شدند تابع پير روشن زمان (4)م
پ1 سرودهاى دينى يارسان، ماشاء الله سورى (اميركبير، 1344) صص 75ـ73پ2- شاهنامه حقيقت، جيحون آبادى، ص 34پ3- شاهنامه حقيقت، جيحون آبادى، ص 36پ4- همان مدرك، ص 42پ5- سرسپردگان، سيد محمد على خواجه الدين (تهران، كتابخانه طهورى) ص 30. سرودهاى دينى يارسان، ماشاء اللّه سورى، ص 170. شاهنامه حقيقت، جيحون آبادى، صص 51ـ50 و 384