7-منع از مشاغل خاص :
انتخاب نوع شغل ,از حقوق افراد شناخته شده است , اما در شرائط وجود مصالح ,امام به تضييق هايى دستور داده اند واز آن جمله در نامه امام به[ رفاعه بن شدادالبجلى] (قاضى اهواز) آمده است : واطرداهل الذمه من الصرف . [72] ذميان رااز صرافى منع كن. حكم فوق ,احتمالا به واسطه مصالح نظام مالى جامعه اسلامى در آن دوره , صورت گرفته است و در شرايط عدم احساس خطراز تاثير كفار در منابع پولى جامعه اسلامى , شايد نتوان براى حكم , توسعه اى را قائل شد.8-ممانعت از مهاجرت :
كوچ انسانها, در حوزه اختيارات و آزادى افراد شناخته شده است اما در مواردى مصالح , زمينه جلوگيرى از آن , قرار گرفته اند واز آن جمله در نامه امام به[ سهل بن حنيف] والى مدينه , مى خوانيم : اما بعد فقد بلغنى ان رجالا من اهل المدينه خرجوا الى معاويه فمن ادركته فامنعه . [73] خبر رسيده است كه گروهى ازاهل مدينه , قصد فرار به منطقه حكومت معاويه را دارند. هر كس را كه دست يافتى , منع كن (واز مهاجرت او, جلوگيرى نما).9. حبس موقت :
حبس كوتاه مدت را, براى مصالح اضطرارى حكومت , را در عهدامام , بارها مشاهده مى كنيم واز آن جمله كميت بن زياد نخعى , والى امام در منطقه[ هيت] , در صدد آن بر آمد كه با سپاه خود, در تعقيب فرمانده غارتگر سپاه معاويه , برآيد كميل 400 سوار را برداشت و 600 سوار را منطقه هيت گذارد و در مسير كسانى را كه با سپاه برخود كردند, دستور حبس آنان را داد, تا مبادااخبار سپاه او, به فرمانده دشمن برسد [74] .10.ابرازاحساسات انسانى :
عرضه احساسهاى درونى , مشروع به شمار مى آينداما در مواردى , مصالح ايجاب مى كنند كه خوددارى از آن , صورت گيرد واز جمله در واقعه جنگ صفين و پس از بازگشت ,امام(ع) , مكررا,از ناله و غوغا براى شهيدان حادثه , مردم را برحذر مى داشتند واز آن جمله ,امام در عتا به گروهى از يارانشان مى فرمودند: الا تنهونهن من هذاالصياح والرنين . [75] آيا آنان راازاين صيحه ها و ناله ها منع نمى كنيد؟ بدون ترديد, زمينه هاى اجتماعى و شرايط در جنگ صفين و پس از آن , عوامل تعيين كننده اى بودند كه امام(ع) را بر آن وا مى داشت كه تقويت روحيه عمومى را تعقيب كند واز تمامى زمينه هاى تضعيف قلوب , ممانعت ورزد. مطالب مندرج دراين فصول , نشان داد كه چگونه عناصر مصلحت و نيازهاى حكومت تغييرات و برنامه ريزيهاى ويژه اى را در حكومت علوى آفريدند وامام در گردونه عصر خويش به حكومت و مديريت پرداختند و بيگانه با مقتضيات آن نبودند. در شماره آينده اين نوشتار, آخرين فصل مربوط به حكومت علوى , مورد بررسى قرار خواهد گرفت واحكام جزائى كه در عصر آن حضرت , متناسب با نياز و زمان ,انجام يافته اند, نقل و بحث خواهد شد و در نهايت به نكاتى خواهيم پرداخت كه دستاويز عده اى از دوستان و دشمنان قرار گرفته و حكومت امام را به سياست صلابت بى انعطاف و بى توجه به مصالح معرفى كرده است . بسيارى از آن نكات , سابقه اى قديمى دارند واز ديرباز,اين استفاده از آن مى شده است و نكات ديگرى در آن ميان وجود دارد كه معاصران به آن پرداخته اند و مجموعه آن مطالب , دراين نوشتار مورد بحث و بررسى قرار خواهند گرفت .خداوند در مسير دريافت حقيقت , هاديمان باد.