3. حق ازدواج : - مکتب و مصلحت (6) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مکتب و مصلحت (6) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3. حق ازدواج :

عدم امكانات ازدواج زمينه هاى گناه را مى آفريند و در عهدامام(ع) چنين حوادثى رخ داد وامام با تامين مخارج ازدواج , علاج اساسى و بنيادى را در مسووليت حكومت معرفى كردند. در موردى مى خوانيم كه مردى به بيمارى خودارضايى مبتلا شده بود وامام پس از تاديب او دستور دادند كه از بيت المال , مخارج ازدواج او تامين شود [69] .

اين مورد نيز نشان مى دهد كه شرائط و مقتضيات حقوق اجتماعى , قادرند كه در نظام مخارج بيت المال , تغيير و تحول بيافرينند وامام(ع) همپاى بااين تغييرات , عمل كردند.

4-انتخاب مسكن :

آزادى گزينش محل زندگانى , جزء حقوق انسانى جامعه است ,اما در مواردى امام به تبعيداجبارى , فرمان دادند. موارد آن را در آينده (در فصل احكام جزائى ) خواهيم خواند.

5. مكان كسب :

در دوره حكومت امام(ع) , شهرها كوچك بودند و بازارهاى تجارت , گستردگى و رونق نداشتند.امام ,اعلان كرده بودند:

سوق المسلمين كمسجدهم فمن سبق الى مكان فهوا حق به الى الليل [70] .

بازار مسلمانان چون مساجد آنان است . هر كس در هر نقطه , زودتر آمد تا شبانگاه , حق دارد كه در آن مكان , به كسب بپردازد.

اين شيوه , در آن زمان ميسور بود كه هر مغازه , كالاهاى معدود و محدودى داشت كه نقل وانتقال آن به سهولت ممكن بود. در آن شرائط, امام براى بهره مندى عمومى از نقاط مختلف بازار, روش ياد شده را مصلحت يافتند و بى ترديد در دنياى كسب و تجارب كنونى ,اين روش غيرقابل اجرا مى نمايد. بنابراين , بايستى با دستورامام , بر مبناى حكمى متناسب با مقتضيات و شرايط آن روزگار, برخورد كرد.

6. آموزش و پرورش جامعه :

در دوره بسط حكومت اسلامى , طبقه اى به نام معلمان پديد آمدند و مساله حقوق آنان , مطرح شد. در جامعه بدوى عربى ,احتمالا, به واسطه تقاضاى محدود كسب دانش , چنين حالتى وجود نداشت و با سوادان محدود جامعه عربى , به رايگان دانش خويش را در اختيار شيفتگان معدود قرار مى دادند. .

پديده جديد, سؤالاتى را در دوره حكومت حضرت پديد آورد وامام فرمودند:

[در مزد معلمان ,اشكالى نيست و آنان مى توانند در مقابل تعليم شعر, نوشته ها و... حقوق دريافت دارند]. [71]

بدينگونه آموزش در عهدامام , به شكل خوديارى مردمى انجام مى يافت و معلمان , در مقابل مزد تعيين شده به تعليم مى پرداختند.اين روش نيز, متناسب با مقتضيات جامعه آن روز بود كه دانش فراگير در مسووليتهاى دولت و حكومت به شمار نمى آمد و نمى توان آن را به جوامعى كه دولتها, مسووليت آموزش و پرورش را بر عهده دارند, سرايت داد و معلم را محق دانست كه از دانش آموز, مزد طلب كند.

/ 17