4.علم رجال - پیش نیازهای اجتهاد از نگاه امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیش نیازهای اجتهاد از نگاه امام خمینی - نسخه متنی

احمد مبلغی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


شـمـارى از سـنـيـان نـيـز آن را قول درست مى دانند, مانند غزالى44, بيضاوى45, اسنوى46 و بدخشى47.

اين گروه دليل آورده اند كه از خطاپذيرى اجتهاد, بدون منطق نمى توان ايمن گشت.

امام خمينى مى نويسد:

(منها تعلم المنطق ...لئلا يقع فى الخطا لاجل اهمال بعض قواعده.)48 يـادگيرى منطق ضرورى است, تا شخص در اثر نگه نداشتن قواعد به اشتباه دچار نشود.

غـزالـى نيز ضمن وصف كردن منطق به معيار و تراز دانشها, استدلال ورزى در دانـش را بـدون مـنـطق, غير درخور اطمينان به شمار مى آورد.49 با دقـت در ايـن دلـيـل, مـى توان به سستى دليل كسانى كه منطق را ضرورت اجتهاد نمى شمارند, پى برد.

ايـنان, بر اين باورند كه با توجه به خودبه خودى بودن جريان منطق در انديشه, نيازى به شناختن آن نيست.

پـاسـخ اين است جريان خودبه خودى منطق را نبايد امرى ضمانت شده براى هـمـه جـاهـا دانست. در جاهايى كه انديشه در راهى سخت و پرفرازونشيب قـرار مـى گيرد, انديشه را بايد لحظه به لحظه و گام به گام, با منطق آگاهانه و عالمانه تراز كرد و گرنه, به كام اشتباه فرومى افتد. تكيه بـر جـريـان خودبه خودى منطق, در استدلالهاى عادى و آسان و درست است; امـا در موارد پيچيده و هنگامه هجوم انديشه هاى درهم تنيده آيا راهى جـز تكيه كردن بر قواعد منطق,موجود است؟و دليل قول دوم (ضرورت منطق) انـگـشـت اشـاره بـه همين نكته اساسى دارد; يعنى بدون منطق نمى توان براى درست بودن استدلال در همه موارد ضمانت داد.

وحـيـد بـهبهانى نيز ضرورت منطق را از همين زاويه ديده است. او وجود مـباحث پيچيده و درهم تنيده را در منطق, دليل ضرورت منطق گرفته است. بـه اعـتـقـاد او دانـش اصول, از جمله دانشهايى است كه كانون شكها و شـبـهه هاى بى مرز و شمار گشته;از اين روى, استدلال در آن جز با منطق استوار نمى گردد.

وحـيـد بـهـبهانى در تاكيد روى منطق, تا آن جا پيش مى رود كه تقليدى نـيـنديشيدن را در فقه و دانشهاى وابسته و از جمله اصول, به نگهداشت منطق پيوند مى دهد و مى نويسد:

(والاحـتـيـاج اليه لتصحيح المسأل الخلافيه وغيرها من العلوم المذكوره اذلا يكفى التقليد سيما فى الخلافيات....)51

نـيـاز بـه مـنـطق براى صحيح كردن مسأل اختلافى و غير اختلافى در اين دانشهاست; زيرا تقليد بويژه در مسأل اختلافى روا نيست.

بـررسـى بـحـثهاى امام خمينى نشان مى دهد كه از قالبهاى منطقى بسيار بـهـره برده است. پيروزى چشمگير امام را در نقد ديدگاهها, نبايد غير وابسته به تكيه او بر اين قالبها ديد. پرداختن به جزئيات اين موضوع, به مجالى ديگر نيازمند است.

از دلـيـل دوم آنان كه ضرورت منطق را باور ندارند نيز, چنين مى توان پـاسـخ داد كه: اجتهاد اصحاب امامان(ع) به دليل پيچيده نبودن اجتهاد در آن روزگـار, كـم هـزيـنـه بـوده است و نياز به منطق, همان طور كه گفتيم, در بحثهاى پيچيده,جدى و قطعى مى نمايد.

4.علم رجال

درباره روايات در دست, سه ديدگاه وجود دارد:

ديـدگـاه اول:

همه روايات, يا دست كم, صدور روايات كتابهاى چهارگانه از امـامـان(ع), بـدون شك و گمان و يقينى است. اخباريان, اين ديدگاه را داشـتند آنها براى ثابت كردن گفته خويش, به قرينه ها و نشانه هاى فـراوانى تكيه مى كردند. وحيد بهبهانى, هفت قرينه را به نقل از آنان برشمرده است.52

امام خمينى, به اين ديدگاه اشاره و آن را رد كرده است:

(ومـا قـيـل مـن عدم الاحتياج اليه لقطعيه صدور ما فى الكتب الاربعه او شهاده مصنفيها بصحه جميعها او غير ذلك كما ترى.)53

نـادرسـتـى آنـچه در رد نياز به رجال گفته شده, پوشيده نيست, روايات كـتـابـهـاى چـهارگانه قطعى است, يا آن كه نگارندگان اين كتابها, به درستى همه روايات آن شهادت داده اند و غير اينها.

/ 20