1. مبناشناسى سلف: - پیش نیازهای اجتهاد از نگاه امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیش نیازهای اجتهاد از نگاه امام خمینی - نسخه متنی

احمد مبلغی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


10. سـلـف شـناسى:

از اين شرط نيز همچون شرط پيشين, سخن كم گفته شده اسـت, بـا آن كـه نقشى جدى و سرنوشت ساز را در عرصه استنباط بر عهده دارد.

وحيد بهبهانى مى نويسد:

(ومـن الـشرأط معرفه فقه الفقهإ وكتب استدلالهم وكونه شرطا غير خفى على من له ادنى فطانه.)103

از شرايط اجتهاد, شناخت فقه فقيهان و كتابهاى استدلالى آنان است. شرط بـودن ايـن بـر هـر كـه كـم ترين بهره از زيركى را برده است, پوشيده نيست.

نـبـايـد انـگـاشـت سـلـف شناسى تنها عبارت از دستيابى به ديدگاههاى پـيشينيان (كه با كاوش در كتابها به دست مى آيد) است. سلف شناسى, دو مـقـولـه: مـبناشناسى سلف و فتواشناسى سلف را در بر مى گيرد و دومى; يـعـنى فتواشناسى, خود, از دو مرحله:

1. قاعده و معيارشناسى دستيابى بـه فـتـاواى سلف

2.شناخت فتاواى سلف, تشكيل مى شود. مرحله دوم بدون مرحله اول شكل نمى گيرد.

1. مبناشناسى سلف:

بايد مبانى سلف را قبل از هر چيز شناخت, چه آن كه ايـن مـبناشناسى راه برخورد با فتاواى سلف و نوع و چگونگى بهره گيرى از آن را روشـن مى كند تا هنگامى كه ندانيم شيخ صدوق يا شيخ طوسى در افـتـإ از چه مبناهايى بهره گرفته اند و در هر مساله فتوا را بر چه مـبـنـاى اجـتـهادى يا غير اجتهادى رقم زده اند, نمى توانيم استفاده شـايـسـتـه را از فتواى آنان در استنباط ببريم, استفاده هايى كه گاه سرنوشت استنباط و فقه را رقم مى زنند.

امام خمينى به اين موضوع اشاره كرده است:

(ولابـد لـلـطـالـب الاعتنإ بكلمات امثالهم و بطريقتهم فى الفقه وطرز اسـتنباطهم فانهم اساطين الفن مع قربهم بزمان الأمه(ع) وكون كثير من الاصـول لـديـهـم مـمـا هى منقوده فى الاعصار المتاخره حتى زمن المحقق والعلامه.)104

جـويـنـدگـان فـقه بايد به سخنان پيشينيان و راه آنان در فقه و شيوه اسـتـنـباط آنان توجه كنند. آنان استوانه هاى فن هستند و زمان ايشان بـه عـصـر امـامان(ع) نزديك بوده است. بسيارى از اصول نزد آنان وجود داشـتـه كـه در دوره هاى بعد, حتى در زمان محقق و علامه, اين اصول در دسترس نبوده اند.

مـبـنـاشـنـاسى سلف, بحثى مهم و پردامنه و نيازمند تحقيقى جامع است. مـتـاسـفـانه چنين تحقيقى هنوز به صورت بايسته انجام نگرفته است. هر چـنـد كـه جـسـته و گريخته نكاتى در فرق بين دو مدرسه قميها با محور بـودن شـيخ صدوق و بغداديها, با محور بودن شيخ مفيد, ارأه شده است.

2. فـتـواشـناسى سلف:

همان گونه كه گذشت, فتواشناسى سلف از دو مرحله تشكيل مى شود كه در زير شرح خواهيم داد:

الف. ضابطه شناسى دستيابى به فتاواى سلف:

سـلـف فـتـاوى را در قـالبها و الفاظ خاصى مى ريخته, كه با قالبها و الـفـاظـ مـورد اسـتفاده در فتوا دهى زمانهاى بعد تفاوت اساسى داشته اسـت, بـدون بهره گيرى از نور اين ضوابط نمى توان فتاواى آنها را به دسـت آورد. گاه انسان در نسبت دادن ديدگاهى به آنان, به خطا مى افتد و گـاه نـيـز به خاطر ناآشنايى به معيارها و ملاكها, فتواهاى آنان از نـظـرهـا پـوشيده مى مانند اين موضوع نيز زواياى گسترده و ناگفته اى دارد و نيازمند تحقيقى بايسته است.105

ب . پژوهش و جست وجو براى دستيابى به فتاواى سلف:

آنچه به عنوان سلف شـنـاسـى رواج يافته, بيش تر به معناى جست وجو و پژوهش براى دستيابى بـه فـتـاواى عالمان است و بس (كه البته اين نيز, لباس عمل چندان در اسـتنباطها نپوشيده است) از مبناشناسى و ضابطه شناسى كه گذشت, بحث و خـبـرى نـيست. به هر حال, جست وجو و پژوهش در ديدگاههاى سلف, ضرورتى پرهيز ناپذير براى فقه است.

(لو لم يطلع عليها راسا لايمكن الاجتهاد والفتوى.)106

اگـر از فـقـه پيشينيان اطلاع حاصل نيايد, اجتهاد در فتوا دادن امكان پذير نيست.

خـلاصـه آنـچـه در ايـن بـحث(سلف شناسى) گفتيم اين كه: بدون آگاهى از فـتـاواى سـلف, اجتهاد انجام نمى پذيرد و بدون آگاهى از ضابطه شناسى فـتـواى سلف, فتواهاى ايشان شناخته نمى گردد و بدون مبنا شناسى سلف, چـگونگى بهره گيرى درست از فتواهاى اينان, آشكار نمى گردد, پس به هر سه مقوله جداگانه نظر بايد انداخت.

/ 20