جايگاه مصلحت در انديشؤ امام خميني - جایگاه مصلحت در اندیشه امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جایگاه مصلحت در اندیشه امام خمینی - نسخه متنی

جواد فخار طوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جايگاه مصلحت در انديشؤ امام خميني

جواد فخّار طوسي

سرآغاز

وقوع انقلاب اسلامي در سال 57 و روي‏كار آمدن حكومت اسلامي، جداي از تاثيرات ملموس اجتماعي و سياسي فراوان، در حوزه انديشه و تفكّر نيز اثرات شگرفي از خود به جاي نهاد. بي‏ترديد يكي از عرصه هايي كه بيشترين سهم را در اين تاثيرپذيري دارا گرديد، حوزه فقه و مباحث مربوط به آن است.

به لحاظ بافت اسلامي حكومت، كشانده شدن فقه به صحنؤ ادارؤ جامعه از يك سو، خروج مباحث فقهي از حالت نظري صِرف و تبديل شدن به مباحثي عملي و كاربردي ازسوي ديگر، به همراه طرح سوالات و مسائلي جديد كه لازمؤ آمدن فقه به اجتماع و ادارؤ جامعه براساس آن بود، محققان اين عرصه را با چالشهاي فراواني روبه رو نمود.

اين محققان ازطرفي مي‏بايست اصول و قواعد مسلم فقهي را در نظر بگيرند و از سوي ديگر با توجه به مشكلات بي‏شمار ادارؤ جامعه، در تطبيق آن كليات بر اين مصاديق بكوشند، به گونه‏اي كه سنت پذيرفته‏شدؤ فقهي دستخوش تحريف و تغيير نگرديده و مسائل جامعه نيز بي‏پاسخ نماند.

قابل انكار نيست كه نظرات راه‏گشاي بنيان‏گذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(س) و تني چند از فقهاي عالي‏قدر روشن‏فكري كه از لحاظ خطِّ مشي و تفكر به شخصيت وي نزديك بودند، از حظي وافر در گشودن افق‏هاي جديد فراروي محققان اين حوزه، بي‏بهره نبود.

به كوشش امام و شاگردان "تالي تلو" وي، مفاهيم و عناويني از گوشؤ انزوا خارج و به معركه نقد و بررسي كشانده شد كه مي‏توانست چونان مفتاحي گره‏گشا به كار آيد.

مفهوم مصلحت، از جملؤ اين مفاهيم و عناوين است كه بارها و بارها در گفتارها و نوشتارهاي بنيان‏گذار جمهوري اسلامي به كار گرفته شد.

تبيين مفهوم مصلحت و بيان ارتباط آن با احكام شريعت و جايگاهش در شرع، مقصودي است كه نوشتار حاضر مي‏كوشد در حد وسع نويسنده‏اش بدان نائل گردد. بنابراين اتتظار آن است كه آن‏چه در اين نوشتار آمده است به عنوان بحث نظري صرف و با توجه به اين نكته كه نويسنده به آن‏چه در خارج روي داده يا مي‏دهد نظري نداشته تقسير گردد.

مباحث اين مقاله در چهار فصل تنظيم گرديده است: 1. ماهيت مصلحت؛ 2. رابطه مصلحت و احكام شرعي؛ 3. رابطه مصلحت و موضوعات احكام شرعي؛ 4.مصلحت در بُعد اجتماعي.

اميد آن كه بتواند به سهم خود تلاشي در جهت تبيين يكي از عناصر انديشه امام خميني(ره) و زدودن غبار مظلوميت از چهرؤ ابر مردي كه كج‏فهمي‏ها و يا سلائق معوّج، مانع از آن گرديدند كه آن‏گونه كه بود شناخته شود به شمار آيد.

1. فصل اوّل ـ آشنايي با ماهيت مصلحت

مصلحت در لغت به معناي صواب و شايستگي و در مقابل مفسده است. خاقاني گويد:




  • قابله بهر مصلحت بر طفل
    وقت نافه زدن ببخشايد1



  • وقت نافه زدن ببخشايد1
    وقت نافه زدن ببخشايد1



و مصلحت نگاه داشتن؛ يعني رعايت مقتضاي زمان و مكان.2 برخي آن را به معناي چيزي كه انسان را به صلاح وادارد و صلاح را به معني مقابل فساد تفسير كرده‏اند،3 ولي در معجم الوسيط آن را با صلاح يكي دانسته و به معني منفعت4 و بالاخره فيّومي آن را به معني خير دانسته است.5

مصلحت در اصطلاحي كه اين نوشتار درصدد معرفي آن است، به معناي منفعت و خيري است كه موجب جعل(قرارداد) يا انطباق قانوني مي‏گردد.

فصل دوّم ـ رابطؤ مصلحت و احكام شرعي

احكام شرعي مبتني بر مصالحي مي‏باشند كه شارع مقدس براساس آن‏ها، احكام خود را جعل نموده است، ثبوت مصلحت در همؤ احكام(چه اوليه و چه ثانويه) امري مسلم مي‏باشد، منتها گاهي عنوان ماخوذ در موضوع حكم، عنواني است كه باقطع‏نظر از عوارض و طواري براي موضوع ثابت مي‏باشد(كه در اين صورت، حكم اوّلي ناميده مي‏شود) و گاه عنواني است كه با لحاظ عوارض و طواري در نظر گرفته مي‏شود(در اين صورت حكم را ثانوي مي‏ناميم) به عنوان مثال: مردار، موضوعي است كه با قطع نظر از عوارض، متعلق حكم حرمت قرار گرفته و همين موضع با لحاظ عوارض(مثل گرفتار شدن در بيابان و منحصر گشتن راه نجات به خوردن آن) متعلق، حكم جواز اكل محسوب مي‏شود.

/ 24