1. مصالح مرسله - جایگاه مصلحت در اندیشه امام خمینی نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

جایگاه مصلحت در اندیشه امام خمینی - نسخه متنی

جواد فخار طوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1. مصالح مرسله

مصالح مرسله به معني منفعت‏ها يا دفع ضررهايي كه در مورد آن‏ها نصّ شرعي وجود ندارد مي‏باشد و براساس نظريه مصالح مرسله، وجود مصلحت مزبور، منبع مستقل حكم شرعي به شمار مي‏آيد.

پيدايش اين نظريه به امام مالك نسبت داده شده است11 و بسياري بدان گردن نهاده‏اند، اگرچه برخي ديگر با آن به مخالفت برخاسته و منكر اعتبار حكمي كه براساس مصلحت صادر مي‏شود گرديدند، كه از آن جمله مي‏توان به باقلاني و ابن حاجب اشاره نمود.12

در مورد اعتقاد بقيؤ مذاهب اهل سنت(غير از مالكي) به مصالح مرسله ابراز ترديد شده است، آمدي در الاحكام، اتفاق نظر فقهاي شافعي و حنفي برعدم اعتبار مصالح مرسله را نقل مي‏كند، 13در حالي‏كه برخي ديگر شافعيه و حنفي‏ها را به اعتبار احكام مبتني بر مصالح مدعي شده‏اند.14

پاره‏اي از نويسندگان عرب، تمام اهل سنت را دريك نقطه مشترك مي‏دانند و آن اصل اعتبار مصلحت و حكم مبتني بر آن است، اگرچه در محدودؤ شرايط و قيود آن به اختلافاتي دچار گرديده‏اند.

قرافي در همين‏باره مي‏نويسد: المصلحة المرسلة في جميع المذاهب عند التحقيق، لانهم يقيسون و يفرقون بالمناسبات و لايطلبون شاهداً بالاعتبار و لانعني بالمصلحة الاّ ذاك. 15همين ادعا در سخنان ابن دقيق العيد تكرار شده16 و قابل برداشت مي‏باشد.

نقد و بررسي اين نسبت:

كساني‏كه مدعي پذيرش نظريؤ مصلحت از سوي قاطبؤ اهل سنت گرديده‏اند، به نقل برخي فتاوي از ائمه مذاهب مختلف كه به زعم ايشان مبتني بر مصالح مرسله مي‏باشد، هم‏چون تضمين اجير مشترك17، جواز سوزاندن غنايمي كه به دست مسلمانان افتاده و حمل آن‏ها ناممكن مي‏باشد18[از حنيفه] و حكم به تبعيد خنثي و عقوبت كسي‏كه به صحابه طعن زند و عدم قبول توبؤ وي و فتواي ابن قيّم مبني بر اجازؤ قيمت‏گذاري[از خبيله] مبادرت كرده‏اند و نيز با ذكر برخي عبارات از بزرگان مذاهب مختلف، به تاييد مدعاي خود برخاسته‏اند از جمله: زنجاني در "تخريج الفروع علي الاصول"، پذيرش نظريؤ مصلحت را به شرط اين‏كه شبيه مصالح معتبره باشد، به امام شافعي نسبت داده است.19

ولي به عقيدؤ ما، نقل فتاوايي از قبيل آن‏چه ذكر شده برپايؤ برخي مصالح صادر گرديده‏اند، نمي‏تواند دليل پذيرفتن نظريؤ مصالح مرسله از سوي فتوا دهندگان باشد، دليل اين ادعا در هنگام پرداختن به بررسي دلايل طرفداران نظريه مصالح روشن خواهد گرديد.

بنابراين براي اسناد اين نظريه مذاهب ديگر اهل سنت، بايد شاهدي صريح كه دلالت بر قبول نظريه مصالح نمايد، در دست باشد كه چنين شاهدي البته منتفي است.

يكي از محققين در همين زمينه مي‏نويسد:

"مجموع آراي علما در باب نظريؤ مصالح، به چهار دسته تقسيم مي‏شوند: 1. ردّ اين مصالح، مگر آن‏كه به اصول ثابت شرعي برگردند؛ 2.پذيرش اين مصالح، اگر موافق مقصود شارع و غير معارض با اصول ثابت شرعي باشد؛ 3. قبول مصالح، اگر نزديك به معاني اصول ثابتؤ شرعي باشد(اگرچه مستند به اصلي بالخصوص نباشد)؛ 4. قبول مصالح، اگر ضروري و قطعي باشد".20

در حقيقت مجموع اين آرا به دو نظر برمي‏گردد: 1. اعتبار مصالح(قول دوم و چهارم)؛ 2. بي‏اعتباري مصالح به خودي خود(قول سوم و اوّل) وبنابراين قيود و شرايطي را كه مذاهب ديگر غير از مالكي افزوده‏اند، در حقيقت ردّ نظريؤ مصالحِ مرسله محسوب مي‏شود، و در يك كلام تنها كسي را مي‏توان پيرو اين نظريه دانست كه مصلحت را به خودي خود و بدون اتكا به نصّ يا اصلي شرعي، مبناي حكم بداند.

/ 24