دوم . شهر مقدس مكه ، مركز جزيرة العرب و مورد توجه و احترام عموم قبايل و عشار بود. رسول اكرم ، كه خود در مكه متولد شده و همان جا به افتخار نبوت نايل آمده بود، به آن شهر علاقه بسيار داشت ، ولى سختگيرى و فشار مشركين آن چنان زندگى را بر آن حضرت و يارانش غيرقابل تحمل كرده بود كه ناگزير شد مكه را ترك گويد و از سرزمين محبوب خويش دل برگيرد و به مدينه مهاجرت نمايد.فعاليت مؤ ثر و تبليغات نافذ مصعب بن عمير، قبلا زمينه را براى ورود پيغمبر اكرم (ص ) مهيا كرده بود و مردم مدينه با آغوش باز آماده پذيرايى پيشواى اسلام و پيروان آن حضرت بودند.رسول اكرم به مدينه آمد و مسلمين مكه نيز تدريجا وارد آن شهر شدند. رفته رفته اسلام در مدينه قوت گرفت و مسلمين مكه و مدينه ، كه آن روز به نام مهاجر و انصار خوانده مى شدند، متشكل گرديدند و در كمال خلوص و صميميت ، به رهبرى پيشواى خود، فعاليت هاى اساسى و همگانى خويش را براى بسط اسلام و پيشرفت مسلمين آغاز نمودند.بزرگ ترين آرزويى كه آن روز مسلمين در دل داشتند اين بود كه مكه را فتح كنند و كعبه مقدس را از يد مشركين خارج ، و از لوث وجود بت هاى گوناگون تطهير نمايند، زيرا مى دانستند با فتح مكه ، يعنى مركز جزيرة العرب ، راه پيشرفت اسلام از هر جهت هموار خواهد شد، و تعاليم آسمانى رسول اكرم همه جا با سرعت پيشرفت خواهد كرد.
فتح مكه
به خواست خداوند، اين آرزوى بزرگ جامه عمل پوشيد و پيشواى عالى قدر اسلام ، با سربازان سلحشور و با ايمان خود، مشركين را غافلگير كردند و بدون احتياج به زد و خوردهاى خونين ، به مكه قدم گذاردند. بت ها را شكستند و آن لكه هاى ننگ را نابود كردند. حرم خدا از پليدى شرك پاك شد، و بانگ الله اكبر، از بام كعبه مقدس ، به تمام شهر طنين انداخت .