جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در نهاد هر انسانى به قضاى حكيمانه خداوند، نيرويى آفريده شده كه بدون مربى و معلم ، امهات فضايل و رذايل اخلاقى را مى شناسد و خوى نيك و بد را تشخيص مى دهد. اين قوه دراكه از سرمايه هاى فطرى آدمى است كه به طور طبيعى با سرشت تمام افراد بشر آميخته شده است . قرآن شريف از آن نيروى خدا داد در يك جا به الهام الهى و در جاى ديگر به هدايت پروردگار تعبير نموده است .(و نفس و ما سويها فالهما فجورها و تقويها.) (860)قسم به جان بشر و آن خدايى كه او را موزون و متناسب آفريده و نيك و بدش را به وى الهام كرده است .( ابى عبدالله (عليه السلام ) فى قول الله عزوجل . (فالهما فجورها و تقويها) قال : بين لها ما تاتى و ما تترك . (861) )امام صادق (عليه السلام ) در تفسير اين آيه فرموده است كه خداوند بر بشر واضح و آشكار ساخت آن چه را كه خوب است و بايد بدان عمل كند، و آن چه را كه بد است و بايد ترك گويد.(و هديناه النجدين (862) )ما بشر را به خير و شرش هدايت نموديم .( حمزه بن محمد عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال : سالته عن قول الله عزوجل (و هديناه النجدين ) قال : نجد الخير و نجد الشر (863) )امام صادق (عليه السلام ) در جواب حمزه بن محمد، كه از تفسير اين سوال كرده بود، فرمود: مراد وضوح خير و شر است .روان شناسان دانشمند، اين نيروى فطرى را به نام وجدان اخلاقى خوانده اند و در كتب روانى به همين اسم پيرامون آن سخن گفته و درباره تاءثير عميق آن در روان بشر، مبسوطا بحث و گفت و گو كرده اند.