جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در حكومت هاى استبدادى ، كه اساس آن ها بر ترس وحشت است ، سختى كيفرها مناسب مى باشد. ولى براى حكومت هاى مشروطه و جمهورى ، كه بر پايه شرافت و تقوا بر قرار شده ه شدت مجازات مناسب نيست .در دولتهاى معتدل ، حب و طن و خجالت و ترس از سرزنش ، عواملى هستند كه مانع از وقوع جنايات مى شوند و بزرگترين مجازات يك عمل بد، همين خواهد بود كه وقوع آن به ثبوت برسد و مرتكب را شرمسار كند. بنابراين ، قوانين مدنى با سهولت ، مرتكبين را تنبيه مى كند و احتياج زيادى به قدرت نيست .در اين قبيل دولت ها، قانون گزاران خوب سعى مى كنند از وقوع جرايم جلوگيرى نمايند و به مردم اخلاق خوب تعليم دهند، نه اين كه آن را شكنجه نمايند و بر سختى و شدت مجازات بيفزايد.(940)مونتسكيو مى گويد:در زمان ما فرار از خدمت نظام در جنگ فراوان است . براى اين كار، كيفر فراريان را اعدام مقرر داشتند. با اين حال فرار از جنگ كمتر نشده است . علت اين قضيه خيلى طبيعى است زيرا سربازى كه عادت دارد هر روز، زندگى خود را در معرض خطر بيندازد، اين مجازات را حقير مى شمارد، يا چنان وانمود مى كند كه حقير است . ولى همين سرباز عادت دارد كه دائما از ننگ بترسد و پس لازم است كيفرى به او بدهند كه آثارش در تمام مدت عمر باقى باشد و او را همواره ننگين بدارد. در اين صورت ، با وضع مجازات اعدام در چنين موردى ، در واقع كيفر را تخفيف داده اند، در حالى كه تصور مى كردند كيفر شديدى برقرار نموده اند.مدرم را از راه هاى افراطى نبايد هدايت نمود، بلكه بايد به طبيعت تاسى كنيم كه خجالت را مانند يك بليه براى مردم خلق كرده است و بزرگترين قسمت مجزات را، ننگ تحمل مجازات قرار دهيم .(941)