بازگشت به نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بازگشت به نهج البلاغه - نسخه متنی

سیدعلی حسینی خامنه ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 21

(مردم آنچنان انبوه بر من گرد آمدند كه فرزندان مرا در زير پاهاى خود لگدمال كردند و رداى من پاره شد.) مردم مشتاقانه و نيازمندانه از على عليه السلام مى‏خواهند كه به نياز آنها پاسخ بدهد. امير المؤمنين عليه السلام براى حكومت شأن واقعى قائل نيست. حكومت براى على عليه السلام هدف نيست، همچنانكه در بحث بعدى بايد روشن بشود. اما با اين حال، حكومت را به عنوان يك وظيفه مى‏پذيرد، و مى‏ايستد و از آن دفاع مى‏كند:

«لو لا حضور الحاضر و قيام الحجّة بوجود النّاصر... لألقيت حبلها على غاربها و لسقيت آخرها بكاس أوّلها.» 15 (باز هم حكومت براى من ارزشى ندارد. باز هم حاضر نيستم براى به دست آوردن مقام، از ارزشها بگذرم. باز هم حاضرم با همان جام نخستين، اين جمع را سيراب كنم و همچنانكه روز اول كنار نشستم، بازهم كنار بنشينم.» مؤكدا مى‏گويد:

«دعونى و التمسوا غيرى.» 16 (مرا بگذاريد و به سراغ ديگران برويد.) اما وقتى احساس مى‏كند كه وظيفه است، احساس مى‏كند كه زمينه آماده است و او مى‏تواند اين نقش عظيم و اساسى را بر عهده بگيرد. آن وقت قبول مى‏كند. آيا حكومت براى على عليه السلام يك هدف است يا يك وسيله خط اساسى فاصل ميان حكومت على عليه السلام و حكومت ديگران همين است كه حكومت براى على عليه السلام هدف نيست بلكه فقط وسيله‏اى براى رسيدن به آرمانهاى معنوى است.

محققان، نهج البلاغه را براى اين زمان بسيار قدر بدانند. حقيقت اين است كه اگر ما امروز «هزاره نهج البلاغه» را مى‏گيريم، بايد بدانيم كه اين كتاب عزيز از اين هزار سال اقلا نهصد و پنجاه سال را در انزوا و سكوت بوده است. جز دانشوران و خواص، كسى از نهج البلاغه جز نامىنمى‏دانست. اولين ترجمه‏اى كه از آن شده از مترجم روحانى محترمىاست كه اول بار نهج البلاغه را همه فهم كرد و به دست مردم داد: آقاى سيد على نقى فيض الاسلام بود. من از ايشان قدردانى مى‏كنم و كار ايشان كار مهمىبود كه من به آن ارج مى‏گذارم.

/ 45