نفى كبرپذيرى - بازگشت به نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بازگشت به نهج البلاغه - نسخه متنی

سیدعلی حسینی خامنه ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 46

نفى كبرپذيرى

دومىبيمارى كبرپذيرى بود، يعنى گروه محكوم قبول كنند كه محكومند و بايد محكوم باشند، حالا برويد شما به تاريخ آن وقت مراجعه كنيد. آن قدر نشانه‏هاى ظلم‏پذيرى، كبرپذيرى و رجحان‏پذيرى در زندگى آن مردم، مى‏بينيد كه واقعا تأسف مى‏خوريد. آن عده مردمىكه سرى بلند مى‏كردند و نمى‏پذيرفتند، هميشه مورد تهاجم بودند، و هميشه يكى از خصوصيات مردم عراق همين بود. البته كوفيها را از قديم نقل مى‏كردند كه بى‏وفايى كرده‏اند و اين خصلتى است كه از چيزهاى بسيارى ناشى مى‏شود. اما مردم عراق آن روز، مردم بلند طبعى بودند و حكام شام را قبول نمى‏كردند.

من گمان مى‏كنم يكى از علل اين مسأله حضور امير المؤمنين عليه السلام در ميان آنها بود، و در برهه‏اى از زمان اين خلق اسلامىرا از امير المؤمنين عليه السلام آموخته بودند.

به هر حال مشاهده مى‏كنيم كه در طول حكومت تقريبا ششصد ساله بنى اميه و بنى عباس، اساسى‏ترين ضربت گاه و نقطه ضعف و آسيب‏پذيرى جامعه اسلامىهمين بوده، و از اينجا فساد وارد شده است. لذا دستورات امير المؤمنين عليه السلام در موارد بسيارى راجع به مخالفت با مسأله تبعيض‏پذيرى يعنى همان كبرپذيرى است، اين مضمونى است كه امير المؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه به آن بسيار توجه دارد.

مسأله ديگر مسأله فتنه است، باز حضرت جملات عجيبى در مورد فتنه دارد. اين جملات چنان پر مغز، زيبا و جامع الاطراف بيان شده است كه انسان حيرت مى‏كند كه درباره آن چگونه فكر كند. فتنه يعنى چه يعنى اشتباه و اختلاف صفوف، اختلاط صفوف، مخلوط شدن حق و باطل.

«و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان فهنالك يستولى الشّيطان على اوليائه» 7 مسأله مخلوط شدن حق و باطل، استفاده از شعارهاى حق براى افاده مرام باطل و استفاده از نمادهاى حق براى محكم كردن قواعد و پايه‏هاى باطل، از بلاها و بيماريهايى بود كه در روزگار امير المؤمنين عليه السلام وجود داشت، لذا آن حضرت افشاگرى مى‏كند.

/ 45