نهج البلاغه، آينه انديشههاى سياسى، تربيتى و كارنامه حكومتى امام پاكان و پيشواى پرواپيشگان، على عليه السلام است كه در بحران سده اوّل اسلام و هنگامه برخورد دو جهانبينى كاملا متضاد، در معرض ديد تاريخ قرار گرفت.خلافت پنج ساله آنحضرت كه ادامه حكومت پيامبر اكرم بود، الگويى در مكتب سياست پديد آورد كه نه تنها در آن روزگار درخشيد بل اكنون پس از هزار و اندى، ايدهآل بشريت مظلوم و الهام بخش انسانهاى آزاده است.امام عليه السلام موفق شد عليرغم شرائط نامطلوب سياسى و بحرانهاى حادّ اجتماعى كه مولود خباثت دنياپرستان كوردل بود، نمونهيى از جامعه اسلامىرا به وجود آورده و راه و رسم حكومت اسلامى را به دنيا نشان دهد.عملكرد آن امام همام نيز درس حكومت و سياست انسانى را آموخت كه نه تنها جهان اسلام بلكه بشريّت بدان مباهات مىكند.پس از آن دوران كوتاه و نورانى تا طليعه قرن پانزدهم هجرت صداى عدالت على عليه السلام همراه آواز سوزناك آن بزرگ، در چاه دنياپرستى و استعمار مورد بىمهرى و سركوب بود و فرمانها و سيره عدالتآموز امام عادلان تنها در حوزه علم و تحقيق