اولا اين كتاب يك كتاب دست اول اسلامىاست و در اين شرايط تاريخى، كه با صدر اسلام تقريبا 1400 سال فاصله داريم، منابع دست اول و اصيل اهميت ويژهاى دارد، چرا كه با طول زمان ميل به تأويل و برداشتهاى تأويل گونه افزايش پيدا مىكند و اين يكى از آفات تفكرات الهى است. وقتى زمان از منبع جوشش دين قدرى فاصله پيدا مىكند، ذهنها، خلاقيتها، و ابتكارات و جوششهاى درونى انسانهاى هوشمند آنها را به استنباطهايى كه بيشتر متكى به سليقههاست سوق مىدهد، و همين امر به صورت نامرئى اديان را منحرف مىكند. اديان گذشته كه منحرف شدهاند، يكى از اصيلترين آفات آنها اين بوده كه متون اولى و اصليشان به طور كامل و سالم باقى نمانده است.ما البته قرآن را دست نخورده داريم، همين خود امتياز بسيار بزرگى است و همين موجب شده كه محورى براى استنباطهاى گوناگون اسلامى، با همه آفاق وسيع اختلاف سليقهها، وجود داشته باشد. يعنى بالأخره نقطهاى هست كه آراء و عقايد مختلف به