بازگشت به نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 22به تدريج، نهج البلاغه به صحنه زندگى آمد و به دست مردم افتاد. مردم نمىدانستند نهج البلاغهاى هم هست. تنها جملاتى از نهج البلاغه شنيده بودند، كه آنهم بيشتر در مذمّت دنيا و بخشهاى كمىاز اخلاق بود و ديگر هيچ. بعد از آن، قدرى نهج البلاغه دست به دست گشته است. كسانى بر آن شرح نوشتهاند و كسانى برداشتهاى خود را به نام شرح نوشتهاند. همه اين زحمات ارجمند است، همه قابل تقدير است، اما در برابر عظمت نهج البلاغه و كارهايى كه بايد انجام گيرد ناچيز است.نهج البلاغه ترجمه كامل ندارد، شرح و تفسير كامل ندارد. فصل بندى و باب بندى ندارد. بجز كتاب بسيار ارجمندى كه استاد عاليقدر آقاى مصطفوى به عنوان كاشف الفاظ نهج البلاغه تنظيم كردهاند، كارى در اين حد و در اين مايه براى نهج البلاغه انجام نگرفته است. امروز ما بايد به نهج البلاغه برگرديم. فضلا و انديشمندان كار خود را بكنند، اما جوانها نبايد منتظر اساتيد، فضلا و پيشروان انديشه و علم و ادب بمانند.نهج البلاغه را بايد از ابعاد گوناگون مورد نظر قرار دهيم و براى اين كار، جمعها و جلسهها تشكيل دهيم، البته «بنياد نهج البلاغه»، كه رحمت و توفيق خدا يار آن باد،مىتواند محورى باشد، از خدا مىخواهيم كه ما را در اين كوشش موفق بدارد.و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته