بازگشت به نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 48است. من در بحث خود سه نكته يا مفهوم را مطرح كردم: دنيا، كبر، فتنه، صدگونه موضوع از اين دست در نهج البلاغه پيدا مىكنيد، من احصاء نكردهام كه بگويم دقيقا صد موضوع. به حدس و تخمين تصور مىكنم كه شايد بيش از صد موضوع كلى از اين دست بشود پيدا كرد. امير المؤمنين عليه السلام اشاره مىكنند به درمانى كه آن درمان حاكى از وجود يك بيمارى است، و اگر آن بيمارى نبود، آن حكيمىكه مسؤوليت مضاعف نسبت به اين جامعه داشت اين حرفها را نمىزد، مسلما چيز ديگر در منبر مىگفت. گفتن اين حرفها حاكى از اين است كه آن مردم به آن بيماريها مبتلا بودهاند و علاجش اين توصيههاست. اكنون بعد از گذشت هزار و سيصد و چند ده سال از آن روز، به نسخه درمان احتياج داريم، هم براى خود آن درمان و هم براى اينكه بدانيم كدام بيماريها ما را تهديد مىكند.امروز ما هم در شرايط مشابهى هستيم، ما را هم دنياطلبى تهديد مىكند، ما را هم ابتلاء به كبر و خودپرستى و تبعيض تهديد مىكند، طوفانهاى فتنههاى اجتماعى ما را هم به فرو ريختن تهديد مىكند. بنابراين ما هم به آن درمانها احتياج داريم، و بيش از هميشه به نهج البلاغه احتياج داريم، مخصوصا از اين ديدگاه، و من نديدهام از اين ديدگاه كسى دنبال نهج البلاغه رفته باشد، مىدانيد كه البته خيلى كار شده اما اين يك ديدگاه جديد است. اينك در آيينه نهج البلاغه نگاه كنيد و ببينيد شما از وضع كنونى خودتان چه چيزى را در آن مىبينيد، كدام درد را، كدام خطر را مىبينيد كدام هشدار متوجه ماست و بدانيد كه درمانش در نهج البلاغه موجود است. امروز بسيار لازم است كه محققان، نهج البلاغه را از اين جهات تفسير كنند.در پايان سخن، اولا تشكر مىكنم از برادران عزيزى كه به احياى نهج البلاغه برخاستهاند و به پژوهشهاى نهج البلاغه ابعاد علمىجدى بخشيدهاند، و به طرح و مداوم آن اهميت دادهاند و اين كتاب مقدس و زندگى آموز و دوران ساز را از زير غبارهاى نسيان خارج كردهاند، و تشكر مىكنم از محققينى كه درباره نهج البلاغه كوشيدهاند، تفسير و شرح نوشتهاند، ترجمه كردهاند، لغتنامه ساختهاند و كوششهاى ارجمند ديگر. اما خواهش مىكنم كه مسأله نهج البلاغه را از اين هم جدىتر بگيريم.امروزه براى ما نهج البلاغه از جهات مختلفى حساس است، من اينجا دو بعدش را