بسمالله الرحمن الرحيممسئلة، فرهنگ اسلام مسئله ريشهداري است چون انسان زندة فرهنگش است واقعاً شايد بهترين تعريفها براي انسان آن باشد كه بگويند، انسان يك حيواني است كه داراي فرهنگ است و برپايه فرهنگش زندگي ميكند و به تعبير ديگر بگوئيم همانطور كه در بحث انسان مكرر گفتيم، انسان يك موجود است يك جاندار است كه آگاهانه و آزادانه راه زندگيش را، ارزشهاي حاكم بر زندگيش را انتخاب ميكند، سازنده يك فرهنگ ميشود در همه ابعادش ما مسلمانها ارزشهاي متعالي اسلام را بعنوان ارزشهاي حاكم بر زندگيمان انتخاب كرديم، آگاهانه انتخاب كرديم و آزادانه انتخاب كرديم و ما فهميدهايم كه ارزشهاي اسلام چه هست ما آن زبان فطرتپذير اسلام را زبان فطرتپذير دلپذير اسلام را زبان دل و جانمان يافتهايم و براساس آنچه معارف اسلامي بعنوان صراط مستقيم و راه راست زندگي به ما آموخته، مسير زندگيمان را انتخاب كرديم، بنابراين بايد همه تجليات فرهنگي ما هم برخواسته از اين ارزشها و از اين معارف عالي اسلام باشد در جامعه ما تا كنون فرهنگ فردي تا حدود زيادي اسلامي بوده براي بعضيها خيلي و براي بعضيها كمتر، فرهنگ اجتماعي ما هم در برخي از ابعادش كم و بيش اسلامي بوده اما فرهنگ حاكم بر زندگي اجتماعي و اقتصادي و هنري اينهامان اسلامي نبوده، ما هنرمان هنر اسلامي نيست، فرهنگ حاكم بر هنر ما فرهنگ ضداسلامي است اقتصاد ما اقتصاد اسلامي نيست، فرهنگ حاكم بر اقتصاد ما ضداسلامي است بسياري از اخلاقيات اجتماعي ما اسلامي نيست، فرهنگ حاكم بر روابط اجتماعي ما در بسياري از جاها ضداسلامي است، تبليغات ما، توي اين انتخاباتها ميبينيد تبليغاتها تبليغاتهاي غربي است انگار آدم دارد توي يكي از كشورهاي غربي حركت ميكند بنابراين فرهنگ حاكم بر سياست ما اسلامي نيست و نبوده ما اينها را بايد اسلامي كنيمما بايد فرهنگ سياسيمان فرهنگ صدق و راستي و درستي و مردمدوستي و عدالت دوستي و خدادوستي باشد فرهنگ اجتماعيمان بايد فرهنگ عفت، پاكدامني، درستي، راستي، تواضع، فروتني، مردمدوستي باشد حتي فرهنگ جنگمان، جنگ ما با جنگهاي ديگر فرق داردفرهنگ حاكم بر نبرد ما بايد فرهنگ متناسب نبرد حق با باطل باشد نه نبرد يك سلطهگر ديگر با يك سلطهگر ديگر يا نبرد يك سلطهگر با انسانهائي كه در برابرش بپا خاستهاند و نميخواهند سلطه او را بپذيرند، نه، ما بايد نبردمان هم نبرد حق با باطل باشد و اين فرهنگ خاصي است فرهنگ حاكم بر ارتش ما فرهنگ حاكم بر ادارات ما فرهنگ حاكم بر مدارس ما بر روزنامههاي ما بر راديو تلويزيون ما بر سينماي ما بر تئاتر ما بر نقاشي ما همه چيز ما بايد همه اينها را فرهنگ اسلامي كنيم روابط دانشآموز و معلم در مدرسه و دانشجو و استاد در دانشگاه كارمند و مسئول يك اداره و رئيس و مافوقش در اداره، سرباز و فرماندهاش در ارتش و ژاندارم و فرماندهاش در ژاندارمري پاسبان و فرماندهاش در شهرباني و همه و همه اقتصاد ما بايد اقتصاد اسلامي باشد و فرهنگ و داد و ستد ما و توليد و توزيع ما اينها بايد اسلامي باشد فرهنگ معنويش خيلي گسترده است اينها همه بايد عوض بشود و واقعاً براي ما انقلاب فرهنگي انقلاب اصلي است، و اما در مدارس شما برادران و خواهران بايد اول سعي كنيد خودتان فرهنگ اسلامي را بشناسيد، اخلاق اسلامي را كسب كنيد، مسلماني باشيد كه هم قوي و قاطع است و هم مهربان است اشداء عليالكفار است، رحماء بينهم است ادع الي سبيل ربك بالحكمه موعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن است اينها شعارهاي جالب فرهنگ ماست حتي در برخورد با ديگران متشكل باشيد حتماً تشكل داشته باشيد چرا كه اين حركت ضد تشكل كه ميخواهد تشكل را ضد ارزش كنند در جامعهمان و در ميان شما مسلمانها اينها براي اين است كه ميخواهند خودشان متشكل بشوند و متشكل هستند و 200، متشكل ميتواند 20000 غير متشكل را اينور و آنور بكند من هميشه در رابطه با تشكل اين داستان يزديها را ميگويم كه يزد هم كه بودم گفتم، گفتم اينها كه ضدتشكلاند و ميخواهند تشكل را كه يك ارزش والاست ضد ارزش كنند اينها خودهاشان با همه تلاششان ميكوشند تا متشكل بشوند و تشكل را حفظ كنند و به شما ميگويند تشكل بداست بعد گفتم كه شما يزديها اين قصه را ميدانيد كه هفت تا يزدي ميآمدند به يزد در وسط راه دو تا دزد به اينها برخورد كردند هر هفتاشان را گرفتند لخت كردند هر چه داشتند گرفتند و يك دست كتكشان هم زدند، روانهشان كردند رفتند اينها وقتي كه آمدند يزد قوم و خويش آشناها گفتند كه شما هفت تا چطور حريف دو دزد نشديد يكيشان گفت كه هان آخر علتش اين است كه آنها دو تا بودند همراه، ما هفت تا بوديم تنها، خوب معلوم است دو تا همراه هفتتا كه هيچي هفتادتا تنها را ميتوانند از پا دربياورند همراه باشيد با همديگر، شما بايد يك جمعيت متشكل معتقد مسمان باشيد و در مدارس كار بكنيد و در برابر توطئههاي دشمنان هم نترسيد، بايستيد، مقاومت كنيد براي خدا مقاومت كنيد، يكي از عاليترين تجليات فرهنگ اسلام اين است كه آدم براي خدا كار ميكند، آدم وقتي براي خدا كار ميكند در برابر تمام مشكلات مثل كوه ميايستد، و اين فرهنگ حتماً بايد در ميان شما بچههاي مسلمان و زنده و جوانان مسلمان حاكم باشد تا دشمن اصلاً در شما طمع نورزد بنابراين براي شناخت فرهنگ اسلام و براي تجسم و عينيت يافتن اين فرهنگ در رفتار فردي و اجتماعي خود تلاش كنيد و سرسختانه تلاش كنيد براي حاكم كردن اين فرهنگ در محيط اجتماعي3/2/60