روز گذشته دكتر بهشتي دبير اول شوراي انقلاب طي گفتگوئي پيرامون شايعاتي كه ظرف چند روز گذشته درباره وي بر سر زبانهاست نظرات خود را اعلام كرددكتر بهشتي در حاليكه در برابر اين شايعات بيتفاوت بنظر ميرسيد، به سئوالات مطروحه پاسخ داد متن كامل سئوالات مطرح شده و پاسخ دكتر بهشتي در زير ميآيددر مورد اتهاماتي كه در نامه آقاي شيخ علي تهراني عنوان شده و امروز صبح هم در روزنامه جمهوري اسلامي چاپ شده نظرتان را بفرمائيد؟بهشتي در نوشتهاي كه بنام جناب آقاي تهراني منتشر شده چنان مطلب سئوالانگيز آمده كه بايد درباره آنها توضيحات لازم را بدهم مطلب اول اين است كه نوشتهاند شما دريافتيد با آنكه دوبار از آمار مشهد به وزارت كشور، ايرانيالاصل نبودن آقاي جلال فارسي ابلاغ شد، اعتنائي نكرديد و بدنباله اين در ادامه اين نوشته مينويسد ملت از امام توقع دارند براي اين خيانت و حفظ افكار عمومي وزير كشور و بعضي دست اندركاران در اين امر از مقام خود ساقط شوند همه كساني كه با قانون اساسي آشنائي دارند ميدانند كه بر طبق آنچه در قانون اساسي آمده مسئوليت تشخيص اينكه آيا رئيس جمهور حائز شرايط مذكور در قانون اساسي هست يا خير، برعهده شوراي نگهبان است و در دوره اول كه هنوز شوراي نگهبان تشكيل نشده، بر عهده امام است، برعهده رهبري است و رهبر هم در اين دوره اينرا به عهده ملت واگذار كردند بنابراين اصولاً اين مسئوليت بر عهده وزارت كشور نيست و تازه مطلبي كه اداره آمار به وزارت كشور ميدهد اين نيست كه آيا آقاي فارسي ايراني الاصل بر او صدق ميكند يا نه، چون اين موضوع برعهده اداره آمار هم نيست، اداره آمار ميتواند بگويد كه آيا پدر و مادر ايشان شناسنامه ايراني داشته يا نداشته همين تشخيص ايراني الاصل بودن يا نبودن ايشان برعهده اداره آمار هم نيست و اداره آمار هم چنين چيزي نگفته و نميتواند هم بگويد او ميتواند بگويد آقاي فارسي كجا متولد شدهاند آيا پدر و مادرشان شناسنامه ايراني داشتهاند يا نداشتهاند آيا تابعيت ايران داشتهاند يا نداشتهاند پس گزارش اداره آمار به وزارت كشور در اين حد بوده وزارت كشور حق دخالت در اين امر را ندارد، چرا؟ براي اينكه اين مطلبي است مورد اختلاف، در بند 4 پايان بخش دوم نامهاي كه بنام آقاي تهراني منتشر شده آمده است كه از بعضي از وكلاي مجلس خبرگان نقل شده كه معناي ايرانيالاصل بودن آنستكه پس از قبول تابعيت ايران از اين تابعيت برنگشته باشد پس مسئلهايست كه نمايندگان مجلس خبرگان دربارهاش نظر يكساني ندارند آقاي تهراني كه نماينده مجلس خبرگان بودند نظرشان اينستكه يك چنين فردي ايرانيالاصل نيست و آقايان ديگر نظرشان اينستكه ايرانيالاصل هستمعمولاً از نظر موازين شرعي وطن اصلي به زادگاه يكنفر گفته ميشود وقتي يكنفر جائي متولد شده و اقامت كرده نه فقط زادگاه- پس وطن اصلي جائي است كه آنجا متولد شده و آنجا رشد و نما كرده، به اين ميگوئيم وطن اصلي، و اگر كسي جاي ديگري متولد شده و رشد و نما كرده بعد آمده جائي ديگر و از آنجا ترك وطن كرده و در جاي ديگري وطن گرفته است نظر بسياري از دوستان اينستكه ايرانيالاصل هم همين معناست گاهي كسي ايرانيتش جديد است يعني بعد از تولد ايراني ميشود گاهي هم كسي از همان بدو تولد تا حال ايراني است، ايرانيالاصل يعني از اول ايراني است از اول ايراني بودن معنيش ايرانيالاصل است اين نظر عده زيادي از دوستان نمايندگان مجلس خبرگان است مطلبي را كه نمايندگان مجلس خبرگان دربارهاش اينطور نظر دارند، آيا اداره آمار ميتواند دربارهاش نظر بدهد؟يا آيا وزارت كشور حق دارد دربارهاش نظر بدهد؟ قانون اساسي ميگويد طبق اصل 98 تفسير قانون اساسي از وظائف شوراي نگهبان است شوراي نگهبان ميتواند اينرا تفسير كند بنابراين تا شوراي نگهبان تشكيل نشده اصلاً در اين باب اظهار نظر قانوني ميسر نيست هر كس اظهار كند اظهار نظر فردي است نه اظهار نظر قانوني درباره يك چنين مطلبي وزارت كشور چكار ميتوانسته بكند؟ كه ايشان ميگويند با آنكه 2 بار از آمار مشهد به وزارت كشور ايرانيالاصل نبودن آقاي جلال فارسي ابلاغ شده اعتنائي نكرد و بعد هم ميگويند كه براي اين خيانت بايد وزير كشور و بعضي دستاندركاران در اين امر از مقام خود ساقط شوند، اين ضمناً بدليل ذكر شده انصراف آقاي فارسي نه به اين جهت بود كه ايشان پذيرفتند كه ايرانيالاصل نيستند يا گفتيم ايشان ايرانيالاصل نيستند، نظر اينست كه قبل از تفسير اين اصل بوسيله شوراي نگهبان، اگر آقاي فارسي انتخاب ميشدند، انتخابي بود كه داراي شائبه بود انتخابي كه در او شائبه و خدشهاي وجود داشت امام امت تاكيد داشتند كه انتخاب رئيس جمهور مستلزم خدشهاي بر قانون اساسي نباشد يا رعايت قانون اساسي مستلزم خدشهاي در انتخاب رئيس جمهور نباشد، پس براي اينكه هم قانون اساسي، هم رئيس جمهور از هر نوع خدشه و شائبه دور و منزه بمانند، انصراف آقاي فارسي در اين دوره موجه بود يعني انصراف ايشان به اين دليل بودما نخواستيم خدشه ايرانيالاصل بودن يا نبودن بر سر راه رئيس جمهور آينده قرار گرفته باشد اين توضيح اين قسمت داوري را بعهده خوانندگان ميگذارمبعد ايشان گفتهاند كهحزب جمهوري اسلامي براي تبليغ از نامبرده ميليونها تومان مصرف نمود اولاً من نميدانم حزب چقدر پول مصرف كرده بايد حسابداري حزب در اينمورد توضيح بدهد ميليونها تومان رقم خيلي بالائي است از اين گذشته ايشان بطور كلي با اصل تبليغ مخالفند؟ يا هزينه و خرج كردن براي تبليغ مخالفند؟ تبليغ اگر تبليغ راست و درست باشد، اگر معرفي براساس واقعيات باشد، يعني بعنوان معرفي بگويند آقاي فارسي يك كسي است كه از نويسندگان اسلامي است، آثار و نوشتههاي ارزندهاي داشته، انقلاب تكاملي اسلام را داشته، كتابهاي ديگر را داشته، سابقه مبارزات داشته، براي كمك به مبارزات مسلحانه از ايران به عراق و سوريه و لبنان رفته، در آنجا تحمل مشقتها كرده و اگر اين ويژگيها براي انتخاب رئيس جمهوري مطرح شود تا ملت آگاهانه انتخاب كنند، فكر نميكنم اينكار بدي باشد و اگر هزينهاي هم داشته باشد بايد با صرفهجوئي پرداخت شود و اين كاري نيست كه صرفا آقاي فارسي و حزب جمهوري اسلامي كرده باشد مگر نامزدهاي ديگر نكردهاند؟ بعضيها خيلي بيشتر از ايشان و حزب كارها و هزينههاي تبليغاتي دارند بنابراين اينرا هم خوانندگان بايد دربارهاش داوري كنند اينكه ايشان ميگويند و حتي با ثابت شدن نزد شما هنوز ابلاغ نكردهاند چيزيكه پيش امام ثابت شد، ابلاغ كردن لازم نداشت به چه كسي ابلاغ كنند؟ فقط آقاي فارسي وظيفهشان اين بود كه بيايند و انصراف خودشان را اعلام نمايندايشان هم چون نامزد حزب بودند، نامزد جامعه مدرسين بودند، نامزد گروههاي ديگر بودند وظيفه داشتند بيايند مطلب را با اينها در ميان بگذارند و بيانيه مربوط به اين انصراف را تنظيم كنند كه نقطه نظرها در آن رعايت شده باشد همين كار را هم كردند و ايشان زودتر از اين اعلاميه، در روزنامه، انصراف خود را اعلام كردند و بعد آقاي تهراني نوشتهاند كه و به مصرف اموال اين ملت فقير و راه تبليغ خلاف قانونيشان ادامه ميدهند پس از اينكه انصراف ايشان اعلام گرديد ديگر پولي مصرف نشد پس منظور از تبليغ خلاف قانون ايشان چيست؟ اينها مطالبي است كه خواننده بايد سئوال كند و ايشان بايد توضيح بدهند كه منظورشان چه بوده؟بعد مينويسند كه به توطئهاي كه معروف شده كه در زير پوشش فارسي، سه نفر آقايان بهشتي، رفسنجاني و خامنهاي ميخواهند كارهاي اجرائي را بدست گيرند و قهرا در انتخابات مجلس شورا برنده شونداعتراض دارند، اول بنده و آقاي رفسنجاني و آقاي خامنهاي كه فعاليت مستقل سه نفري نداريم، در رابطه با جامعه مدرسين و در رابطه با روحانيون و در رابطه با حزب فعاليتهائي داريم كه لابد در اينجا منظورشان فعاليتي است كه ما در رابطه با حزب داريمحزبي اگر فعاليت بكند براي اينكه در كارهاي اجرائي مسئوليت را قبول كند، فعاليت كند، كه نمايندگان بيشتري در مجلس داشته باشد اين عمل توطئه است؟چه كسي اسم اين را توطئه گذاشته؟بنابراين اين را هم بايد خوانندگان داوري كنند كه آيا فعاليت يك حزب براي اينكه رئيس جمهور معين و نامزد كند و براي انتخاب شدن او فعاليت كند و براي اينكه نمايندگاني كه صالح ميداند آنها را به مجلس بفرستد اين آيا توطئه است يا نه؟ اصولاً فلسفه تشكيل حزب اين است و ما به همين منظور براي تشكيل حزب جمهوري اسلامي اقدام كرديم، هدف خودمان را براي تشكيل حزب جمهوري اسلامي صريحاً اعلام كرديمگفتيم ميخواهيم جايي و تشكيلاتي بوجود بيايد كه نيروهاي مسلمان و مومن به انقلاب اسلامي يكديگر را بهتر بشناسند و خود را سازماندهي بكنند و در خدمت خلق براي رضاي خدا دريابند اين هدف يك حزب است بنابراين تلاش يك حزب براي اينكه يك فرد صالحي را بعنوان رئيس جمهور معرفي كند و بعد براي پيروزي اين تلاش كند و تلاش يك حزب براي اينكه افراد صالحي را بشناسد و براي نمايندگي مجلس معرفي نكند و آنها را در قوه قانونگذاري وارد كند اين خدمت است يا توطئه؟ چطور ايشان اينرا توطئه ناميدهاند؟ در قمستي ديگر از نامه ايشان آمده است كه پرونده دو نفر از اينها را كه با امير انتظام شريكند ارائه دهند تا نگويند يكي از بدكاران را زندان و بقيه را عفو نمودهاند، و بدنبال اين از بند 3 از قسمت دوم نامه نوشتهاند خواستهاند نظر ملت را به اين چهار نكته جلب كنند و در نكته سوم نوشتهاند كه بر همه كسانيكه از گوشه و زوايا اطلاعاتي راجع به خلاف كاريهاي اينها دارند بويژه دانشجويان پيرو خط امام ساكن در لانه جاسوسي لازم است اطلاعات خود را به محضر مقدس امام عرضه دارندايشان نفرمودند كه دو نفر چه كساني هستند تا ما درباره آنها حرف بزنيم ولي چون خواستهاند كه دانشجويان خط امام در اينمورد نظر بدهند، امروز من يك نوشتهاي را در روزنامه صبح آزادگان ديدهام كه اين اعلاميه را ميخوانم در صفحه دوم ستون 5 و 6 نوشته است كه دانشجويان پيرو خط امام مطالب علي تهراني را تكذيب كردهانددر پي اعلاميهاي با امضاي آقاي علي تهراني كه در آن ضمن توهينهايي به جناب فقيه مجاهد سيدعلي خامنهاي امام جمعه منتخب امام در تهران مطالبي در رابطه با دو تن از نزديكان وزير كشور و دستاندركاران، مسئله برنده شدن جلالالدين فارسي و به قدرت رسيدن آقايان بهشتي، رفسنجاني، خامنهاي عنوان شد پرونده همكاري آنها با امير انتظام و شركت در فعاليتهاي نامبرده در لانه جاسوسي و نزد شوراي دانشجويان مستقر در آنجا موجود است عنوان شد كه براي روشن شدن مطلب با دانشجويان مستقر در سفارت تماس حاصل شد و آنها به شدت مطالب آقاي تهراني را در رابطه با مسئله موجوديت همچون مداركي تكذيب نمودنداين مطلبي است كه در مورد روزنامه نقل شده به هر حال نظر نهائي با خود آنهاست ولي اصلاً ايشان معرفي نكردند چه كساني تا من درباره آنها نظر بدهم و چه مداركي، تا درباره آن مدارك نظر بدهيمهر وقت نام اين دو نفر و مدارك مربوط به اين دو نفر مشخص شد آنوقت به تجزيه و تحليل آن خواهيم پرداخت، و با صراحت و قاطعيتي كه يك انسان مسلمان متعهد دارد دربارهاش نظر خواهيم داد در پيرو نامه در بند اول نوشتهاند لااقل آقاي جلالالدين فارسي پدر و مادر خود را ميشناسد و ميداند افغاني بودند و نيز ميداند خودش در سن پس از 18 سال تمام تابعيت ايران را پذيرفته و شناسنامه ايراني را پذيرفته و شناسنامه ايراني گرفته و نيز در مجلس خبرگان وكيل بوده و در اطراف اصل 115 بحث كرده و مشاهده كرد كه اكثريت لازم به آن راي دادهاند، با توجه به اين دو مطلب خيانت او نسبت به عمل به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران حتي در نزد خردسالان مسلم استواقعا خيلي داوري متين و دقيق و روشني ايشان كردهاند همانطور كه گفتم ايشان در ذيلش مينويسند بعضي از وكلاي مجلس خبرگان ايرانيالاصل را اينطور نميفهمند و نه تنها بعضي، عده زيادي همانطور كه معني كردم معني ميكنند ايشان چطور آمدهاند ميگويند اين در نزد خردسالان هم مسلم است و بعد هم ميگويند خيانت ايشان مسلم است حقيقت اين است كه من هيچيك از اين خيانتها و توطئههائي را كه در اين اعلاميه بكار رفته، تا خود آقاي تهراني نگويند اين اعلاميه از من است من باورم نميآيد اين اعلاميه از ايشان باشدچون با شناختي كه من از علم و تقواي ايشان دارم باور اينكه اين اعلاميه از ايشان باشد خيلي دشوار است به صرف اينكه به نام ايشان ولي به هر حال اگر ايشان نوشته باشند اگر براستي اين اعلاميه از ايشان باشد آن سابقه ذهني كه من از جناب آقاي تهراني داشتم و دارم با اين آسانگيري ايشان در حكم كردن به اينكه اين توطئه است و آن خيانت است، امام در انتخاب امام جمعه تهران اشتباه كردند، پذيرش اينها برايم خيلي مشكل است مگر اينكه بگويم انسانهاي برجسته هم اشتباه ميكنند و دچار احساسات بيجا ميشوند و گاهي از روي احساسات يا اشتباه هم جملهاي ميگويند يا مينويسندآنچه ملت مسلمان ما بايد بداند اين است كه من شخصا ضمن انتقاد صريح از اين نوشتهاي كه بنام جناب آقاي تهراني منتشر شده و ضمن روشن كردن نقطه نظرهاي خودم در اين باره اعلام ميكنم كه وظيفه من و وظيفه آقاي تهراني و وظيفه همه مسلمانها و وظيفه همه متعهدها اين است كه در برخورد با اين مسائل هوشيار باشند و بدانند كه اينگونه مسائل نتيجه فوريش عايد دشمنان اين ملت و اين انقلاب ميشود آقاي تهراني بايد توجه داشته باشند كه وقتي در رسانههاي گروهي آمريكا و اروپا ميآيند و به استناد همين حرفها ميگويند بهشتي را ممنوعالخروج كردهاند، چه كردهاند وقتي كه ميآيند اعلاميه ايشان را در خانهها مياندازند، ايشان بايد هوشيار باشند و بدانند كه دستهايي در كار است وقتي كه آمريكا و اروپا با ما ميجنگد اين لابد بدين جهت است كه احساس كرده است در برخوردهاي سياسي كه با ما دارند ما محكم هستيم براي حفظ اصالت اين انقلاب و مصلحت اين امت با قاطعيت با آنها برخورد ميكنيم به من گفتهاند كه البته گفتهام اين اسناد را بياورند و ببينم ولي گفته شده در برخي از اسنادي كه از عمال آمريكا بدست آمده دو مطلب هست يكي اينكه درباره خود من بوده كه او يك آدم نفوذناپذيري است يكي درباره حزب جمهوري اسلامي بوده كه ما هر قدر كوشيديم از راهي در اين حزب نفوذ كنيم ميسر نشد من اميدوارم كه اگر اين مطالب در اسناد موجود در سفارت آمريكا هست دانشجويان عزيز ما اين اسناد مثبت را هم منتشر كنند تا محيط اجتماعي ما صرفاً محيط تزلزل و سوءظن نباشد محيط اعتماد هم باشد، من فكر ميكنم اين وظيفه باشد بنده خودم اگر درباره كسي سند مثبتي هم داشته باشم ارائه ميدهم تا همه چيز براي ملت ما روشن باشد به هر حال به بنده گفتهاند از اين اسناد هست اين اسناد را هنوز نياوردهاند تا ببينيم ولي از افراد قابل اعتمادي شنيدهام كه چنين اسنادي موجود ميباشدالبته اين اسناد باشد يا نباشد ما كه نميخواهيم خودمان يا حزب را از زبان ديگران بشناسيم ما خودمان، خودمان را ميشناسيم، ميدانيم كه سعي كردهايم كه حزب هم نفوذناپذير باشد جناب آقاي تهراني و همه ملت ايران بايد بدانند كه وقتي هجوم تبليغاتي براي درهم شكستن افراد يا سازمانهائي كه اين وسعت از جوانب مختلف به چشم ميخورد و دنباله اين تبليغات در اروپا و آمريكا آنطور گسترده ميشود ملت ما بايد كشف كند كه زير اين كاسه تبليغات عليه ما و عليه حزب نيم كاسهاي است و بكوشد اين نيم كاسه را بشناسدو اما آنچه در رابطه با شخص من و دوستانم ميباشد، با خدا و خلق خدا و با ياران و دستان خودمان ميثاق و پيمان بستهايم كه همواره در راه صدق و راستي و درستي و تلاش براي رضاي خدا گام برداريم و بمانيم و پيروزي را وقتي ميدانيم كه در اين راه باشيم ولو در مبارزات و مسائل اجتماعي به پيروزي نرسيم و شكست را وقتي ميدانيم كه يك ذره از راه صدق و راستي و درستي و رضاي حق و خدمت به خلق منحرف شويم ولو در فعاليتهاي اجتماعي به پيروزي برسيمپيروزي اصيل براي ما حركت در راه صدق و حق است و شكست براي ما انحراف از راه صدق و حق است و اين است كه پيام اصيل اسلام و قرآن و خداي متعال و رسول خدا و ائمه هدي سلاماللهعليهماجمعين و همه پاكان راه حق به ملت و خلق با ايمان و انقلابي ماآيا انتخاب رئيس جمهوري به تعويق خواهد افتاد؟بهشتي در مورد به تعويق افتادن انتخابات رئيس جمهور اصلاً چنين فكري وجود ندارد صحبتش بود يعني به دليل اينكه در مورد آقاي فارسي اشكالي پيش آمد فكر ميشد كه بايد فرصتي داده ميشد تا بجاي ايشان كانديد ديگري معين شود و حتي عدهاي اصرار ميكردند، ولي شوراي انقلاب چنين نظري ندارد و انشاءالله به ياري خداوند روز پنجم بهمن انتخابات انجام خواهد گرفتدر مورد لايحه انتخابات مجلس شوراي ملي است كه قرار بود آقاي رفسنجاني بياورند به شوراي انقلاب، آيا آوردهاند؟ و به چه صورتي ميباشد؟بهشتي روي لايحه انتخابات كارهايي شده است ولي هنوز در حدي نيست كه بتوانيم در معرض آراء مردم بگذاريم انشاءالله در اولين فرصت براي اطلاع عموم منتشر خواهيم كرد