فصل سوم عشق به امام
عكس امام ره1
يادم هست قبل از مراسم تاجگذاري شاه ، شهيد محلاتي با سخنراني هاي خودشان به افشاگري عليه شاه پرداختند يك شب خوابيده بوديم و قرار بود صبح ، حاج آقا به قم تشريف ببرد نيمه هاي شب ، صداي زنگ درآمد و تا حاج آقا رفت تا در را باز كند ، چهار بار زنگ زدند يك فرد نظامي به همراه چهار يا پنج ساواكي وارد خانه شدند و شروع به گشتن خانه كردند و همه جا را به هم ريختند حاج آقا چند عكس با حاج آقا مصطفي و امام داشتند كه به من فرموده بودند آنها را جايي پنهان كنم كه وقتي خانه را مي گردند آنها را پيدا نكنند چون به اين عكس ها خيلي علاقه داشتند و علي رغم خطري كه اين عكس ها برايشان داشت حاضر به از دست دادن آنها نبودند 1ـ به نقل از همسر شهيد