مسأله 195 - اگر كسي وصيت به حج نموده، و كلام او صراحت ويا ظهور در واجب دارد - ولو با قرينه -
هزينه حج
از اصل مال برداشته ميشود، وهم چنين است حكم كسي كه كلامش صراحت وظهور در واجب ندارد، ولي وصي يا وارث علم دارند كه سابقاذمه او مشغول به حج بوده است، وگرنه حكم حج مندوب را داشته، و از ثلث مال كسر ميگردد.مسأله 196 - اگر وصيت صراحت ويا ظهور - ولو به انصراف - در حج بلدي داشته باشد، بايد از بلد براي او حج استيجار كنند، واگر وصيت انصراف به حج بلدي نداشته باشد، استيجار ميقاتي كافي است، ومخارج حج واجب به مقدار ميقاتي از اصل، ومخارج مازاد از ميقاتي و هم چنين هزينه حج استحبابي از ثلث برداشته ميشود.
مسأله 197 - اگر موصي اجرت خاصي را براي حج تعيين نكرده است، بايد بر اجرة المثل اقتصار نمود، واگر متبرعي پيدا شود قبول آن وترك استيجار واجب نيست، بلي اگر متبرعي حج را صحيحا بجاي آورد، بر وصي جايز نيست مجددا حج را از مال او استيجار نمايد، چون مال الوصية در اين صورت ملك ورثه شده است.بلي اگر مال الوصاية براي مطلق خيرات باشد، استيجار مجدد هم مانعي ندارد.
مسأله 198 - اگر در سال اول كسي كه راضي به اجرة المثل باشد پيدا نشود، بايد به بيشتر از آن شخص را اجير نمايند، وتأخير تا سال آينده ولو با علم به يافتن اجير ارزان تر جايز نيست.
مسأله 199 - بنابر احتياط ميبايست فردي را كه با كمترين مبلغ اجير ميشود اجاره نمود، اگر چه اقوي جواز استيجار شخصي است كه متناسب با شئون ميت باشد، ولو آن كه اجرت بيشتريطلب كند.
مسأله 200 - اگر شخص مبلغ بيشتري از اجرة المثل را براي حج واجب وصيت كند، مازاد از اجرة المثل از ثلث برداشته ميشود، واگر ثلث هم كافي نبود، مازاد از سهم كبار ورثه با رضايت آنان پرداخت ميشود، وبا عدم رضايت، بر همان مقدار ثلث اكتفاء ميشود، وچنانچه مبلغي مازاد بر ثلث براي اجرت حج مندوب وصيت كند، با عدم كفايت ثلث وعدم جبران از طرف ورثه، در صورتي كه حج مقيد (1) به مبلغ مذكور باشد، وصيت باطل (1) توضيح اين كه: گاه از نظر موصي فهميده ميشود كه حج مقيد به قيود خاصي براي او مطلوب بوده است، به اين معنا كه حج بدون آن خصوصيات را نميخواهد، كه در اين صورت اگر آن قيود تحقق پيدا نكند، چون مطلوب موصي واحد است، اصلا مطلوب او تحقق پيدا نكرده است، مثل اين كه ميگويد: من حج در امسال را ميخواهم، ويا اجاره حج با فلان مقدار فقط مطلوب من است، وگرنه نميخواهم.- ولي گاهي حج في حد نفسه مطلوب است، ومي خواهد بالاخره براي او حجي را بجاي آورند، لكن به خاطر مطلوب بودن بعض شرايط ميخواهد اين حج با آن شرايط انجام شود، كه در اين صورت به خاطر اين كه تعدد مطلوب مطرح است، عدم امكان تحقق بعض شرايط لطمهاي به مطلوبيت اصل حج نميزند، واين توضيح در بسياري از فروع ديگر نيز جاري است .ميشود، والا بايد حج مندوب او - اگر چه از ميقات - استيجار شود.
مسأله 201 - اگر براي حج واجب، شخص خاصي مورد وصيت قرار گرفت، با پرداخت اجرة المثل از اصل تركه ميت نيابت به او واگذار ميشود، و چنانچه راضي نشود مگر به مبلغ بيشتر، اضافه آن از ثلث پرداخت ميگردد، و اگر ثلث در مصارف ديگري خرج شده و يا كافي نباشد وصيت باطل است، وبايد شخص ديگري را با اجرة المثل براي او اجير نمايند.
مسأله 202 - اگر براي حج مندوب مبلغ معيني را وصيت كنند، كه كسي راضي به انجام آن نشود، با عدم اميد به يافتن اجير با مبلغ مذكور، وصيت باطل، و بايد وجه در ساير خيرات مصرف شود، بلي اگر ميدانند وصيت مقيد به حج بوده، با بطلان وصيت، آن وجه به ورثه ميرسد.