جايگاه دينى ولايت فقيه - ولایت فقیه (پرسش ها و پاسخ ها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیه (پرسش ها و پاسخ ها) - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بنىالعـبـاس در آن فـضـاى تـاريـك كـه هـيـچ كـس احـتـمـال نمى داده است كه يك فقيه بيايد و حكومتتشكيل بدهد تازه ائمه ما آن موقع محصور بودند و نمى توانستند، چه رسد به شاگردانشان .ولى شيخ اين دريچه را باز كرده و احتمال مى دهد يك چنين چيزى به وقوع پيوندد.

فرض مى كند كه در زمان سلطان جابر، اگر سلطان جابر به يك فقيهى پيشنهاد كرد كه مثلاًولايت منطقه طبرستان را شما بپذيريد، اگر اين فقيه ديد با اختياراتى كه به او واگذار شدهمـى تـوانـد حـكـومت كند بر او واجب است و بايد بپذيرد. آن وقت مى فرمايد در يك چنين فضايىولايت و اختيارات فقيه از طرف سلطان جابر نيامده چون سلطان جابر خودش ‍ ولايت ندارد كه بهاو بـدهـد. مـى فـرمـايـد اگـر يـك چـنـيـن فـضـاى سياسى باز شد فقيه از طرف امام معصوم ايناخـتـيـارات را دارد از طـرف او مـنـصـوب اسـت و بـايـد ايـن اخـتـيـارات رااعمال بكند. منتها اين فضاى باز سياسى را سلطان جابر در اختيار او گذاشته است بايد از اينفضا استفاده بكند. عبارت را دقت بفرماييد (وَ ه ذ ا فَرْضٌ مُتَعَيِّنٌ) واجب عينى است (على من نصبهالمـتـغـلب لذ لك ) بـر آن فـقـيـه كـه سـلطـان غـالب او را (گـمـاشـتـه اسـت )(عـَل ى ظ اهـِرِ الْخِلا فَةِ) اينها ظاهراً خلافت دارند در واقع مشروعيت ندارند (اَوِالاِْم ارَةِ مِنْ قِبله مِنْقَوْمٍ مِنْ رَعِيَّتِهِ فَيَلْزَمَهُ اِق امَةُ الْحُدُودِ وَ تَنْفيذُ الاَْحْكامِ وَالاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْكَرِوَ جـِه ادِ الْكـُفّ ارِ وَ مـِنْ... ذ لِكَ مـَنِ الْفـُجّ ارِ) يـعنى واجب است كه اين مسؤ وليت را بپذيرد و اينكارها را انجام بدهد.

جايگاه دينى ولايت فقيه

در جلسه گذشته اين سؤ ال مطرح بود كه تاريخ پيدايش بحث ولايت فقيه از چه زمانى بودهاسـت ؟ ممكن است برخى تصور كنند بنيانگذار بحث ولايت فقيه حضرت امام (ره ) بوده ، بعضىها خواسته اند به انقلاب ارفاق كنند گفته اند اين بحث برمى گردد تقريباً به يك يا دو قرن قبل ، يعنى زمان مرحوم ملا احمد نراقى (ره ).

اين را مورد بحث قرار داديم و بيان كرديم كه اينچنين نيست . كسى كه آگاه به فقه و آگاه بهسـنـت باشد مى داند كه پايه گذارى ولايت فقيه اولاً به ذات خداوند سبحان برمى گردد. (دربـحـث قـبـل اشـاره شـد كه آيا بحث ولايت فقيه بحث كلامى است ، يا بحث اصولى است ، يا بحثفـقـهـى است ؟ آنجا گفته شد كه در كلام جاى اين بحث است كه آيا بر خداى سبحان صحيح استكه خلق را براى اهداف عاليه اى آفريده باشد ولى براى يك مدت رهبر بفرستد و بعد هم رهاكـنـد؟ عقل اين را نمى پذيرد. عقل مى گويد اگر نظام هستى براساس ارزشها خلق شده است ، وبـراى تـكـامـل اسـت و تـكـامـل هـم براساس ‍ هدايت و رهبرى است و اين هدايت و رهبرى بايد تداوم داشـتـه بـاشـد، نـمـى شـود جـايـى بـايـسـتـد. بـنـابـرايـن عقل حكم مى كند كه بعد از ائمه نبايد خلا يى در ولايت بوجود آيد.

در روايـات داريـم كـه بـر خـداى مـتـعـال حـق اسـت ، (يـعـنـى حـق بـنـدگـانـش اسـت ـمـثـل حـق اولاد بـر گـردن پـدر ـ خلق هم بر عهده خالق حق دارد) همانطور كه ما را خلق كرده استبـراى تـكـامـل ، حـق مـاست كه براى ما رهبر بفرستد. همين طور رزق حق ماست ، روزى دست اوست .اوسـت كه روزى مى دهد، خلق كه هست به دنبال آن رزق هم است ، خلق است وَلِىّ فقيه هم هست . ايناسـت كـه بـر خداى سبحان حق است همين طور است كه ما را خلق كرده بايد رهبر هم براى ما تعيينكـنـد، نـمى شود بعد از امام معصوم بگوييم رها!

اين مطلب خلاف آن لطف و حكمت است . پس پايه گـذار ولى فـقـيـه عـادل ، شـجـاع ، مـديـر عـاقـل در مـرحـلهاول ذات حـضـرت اله اسـت و اگـر پـيـامبر چيزى را فرموده است و روايت اشاره كرده ، اگر ائمهاطـهـار و مـعصومين (ع ) مطالبى را فرموده اند، در حقيقت اين بيان حكم الهى است چون آنها از خود اخـتـيـاراتـى نـدارنـد ايـن كـه پيامبر مى فرمايد: (اَلْفُقَه اُء اُمَن اءَ الرُّسُلِ)(36)

يا(اَلْفـُقَه اءُ حُصُونُ الاِْسْلا م ) يا امام صادق (ع ) مى فرمايد كه (فَاِنّى قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكم حاكـِمـاً)(37) مـن فـقيه عادل را بر شما حاكم قرار دادم . امام صادق (ع ) اين مطلب را ازطرف چه كسى مى فرمايد؟ غير از اينكه قانون الهى را بيان مى كند؟ از خودش كه چيزى ابداعنـمـى كـنـد، آنـهـا هـر چـه دارنـد از خـداسـت . پـس ايـنـكـه مـا مـى گـويـيـم فـقـيـهعـادل مـنـصـوب از طـرف امـام صادق (ع ) است اين واسطه است از طرف خدا. امام صادق (ع ) مُبلّغاحـكـام الهـى اسـت ، حـكـم خـدا را اعـلام مـى كـنـد. پـس در حقيقت پايه گذار ولايت فقيه ذات اقدسپروردگار است و امرى نيست كه خلق آن را

/ 46