ضرورت تداوم رهبرى بعد از پيامبر(ص ) - ولایت فقیه (پرسش ها و پاسخ ها) نسخه متنی

دارند اين بايد براى همه باشدمـگـر لطـف خـدا محدوديت دارد (لِيَحْكُمَ بَيْنَ النّاس ) اگر بگوييم حكم مراد احكام فرهنگى است ،توى احكام فرهنگى كه اختلاف نيست ، متعلق حكم را بيان مى كند (فيما اختلفوا) يعنى حرف آخررا انبياء بايد آنجايى بزنند كه مردم دعوا دارند. اين شاءن حكومت است . (بقره ، آيه 213.)

آيـه ديـگـر (لَقـَدْ اَرْسـَلْنا رُسـُلَنا بـِالْبـَيِّناتِ وَ اَنـْزَلْنا مـَعـَهـُمُ الْكـِتابَ وَ الْمـيزانَ)(11) در ايـن آيـه مـى فـرمـايـد رسـل را بـا بـيـنـات و قـدرتارسـال كـرديـم و كـتـاب هـم بـرايشان فرستاديم و ميزان ، براى چى ؟ براى (لِيَقُومَ النّ اسُبِالْقِسْطِ)

و علت را بيان مى كند براى اينكه عامه نفوس ‍ بشرى قائم به قسط بكنند. مگر مىشـود بـدون عـدالت جـامـعـه درسـت بـشـود؟ يـعـنـى انـبـيـاء بـيـايـنـد بـگـويـنـد ايـن كـارحـلال اسـت ايـن كار حرام است و آنها مختار باشند هر كار خواستند انجام بدهند، اقامه قسط بدونحاكميت نمى شود (وَ اَنْزَلْنَا الْحَدي دَ في هِ...).

آيـه سـوم ، ايـن آيه در سوره مائده است . خداى سبحان سير گذرا از دوران حضرت عيسى (ع ) ومـوسـى (ع ) و بـعـد هم مساءله را به دوره قرآن و پيامبر اكرم (ص ) گره مى زند. مائده ، آيات50 ـ 44: مـا تـورات را فـرسـتـاديـم كـه كـتـاب هـدايـت و نـور اسـت كـه انـبـيـاء بـنـىاسـرائيـل براساس تورات در ميان بنى اسرائيل حكم كنند، آنهايى كه براساس كتاب آسمانىحكم نكنند كافرند. ما واجب كرديم ، ابلاغ كرديم (بحث مجازاتها و سياستها) اگر افراد به همتـعـدى كـنـنـد، اگـر كسى ، كسى را بكشد بايد او را كشت ، يك قانون حكومتى و قضايى است .اگـر بـه چـشـم يـكـى آسيب برسد بايد به چشم او آسيب رساند. بينى به بينى ، گوش بهگـوش ، دنـدان بـه دنـدان . كسى كه براساس حكم الهى حكم نكند مسلمان نيست . عيسى (ع ) بهصدق كتاب آسمانى قبل ايمان داشته ، مسيحيان نيز بايد حكومت كنند براساس آن چيزى كه خداىسـبـحـان در انجيل فرستاده . از اين دوران به دوران پيامبر اكرم (ص ) مى رسد. و آن را به توفـروفـرسـتـاديـم كـه ايـن قـرآن تـصـديـق كـنـنـده تـورات وانـجـيـل اسـت و احـاطـه بـر تـورات و انـجـيل دارد. حكم كن بين مردم براساس آنچه كه براى توفـرسـتـاده كـارى بـه خـواسـتـه هـا و هـوا و هـوس نـداشـته باش . براى هر امتى يك راه و رسمشـريـعـتـى قـرار داديـم . در مـجـمـوعـه ايـن آيـات سـيـرى اجـمـالى و گـذرا بـر تـورات وانـجـيـل و قـرآن داشـتـيـم كـه ايـنـهـا بـراى حـكـم كـردن مـيـان انـسـانـهـا نازل گرديده اند.

در يـك آيه ديگر خداى سبحان به حضرت داوود خطاب مى كند: (يا داوُدُ اِنّا جَعَلْناكَ خَليفَةًفِى الاَْرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ)(12) براساس حق حكمرانى كن .

در آيـه ديـگـر مـى فـرمـايد ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اينكه مردم از او اطاعت كنندبنابراين اطاعت از پيامبر اطاعت از خداست .(13)

در آيـه ديگر خطاب به پيامبر اسلام (ص ) مى فرمايد: (اِنّا اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّلِتـَحـْكـُمَ بـَيـْنَ النّاسِ)(14) و مـا كـتـاب (قـرآن ) را بـه حـق بـر تـونازل كرديم تا (بر اساس آن ) ميان مردم حكم برانى .

ضرورت تداوم رهبرى بعد از پيامبر(ص )

مباحث گذشته (ضرورت حكومت ) را بيان كرديم و اين كه (چه كسى بايد حاكم باشد) روشنسـاخـتـيـم . حاكم بايد فردى باشد كه بتواند اهداف حكومت را تاءمين كند، امين باشد و صلاحيتداشـتـه بـاشـد. و بـيـان شـد كـه علاوه بر شرع ، سيره عقلا چنين است . شما با هر انسانى كه مواجه بشويد وقتى او را توجه بدهيد