فصل دوم :
حقوق مخالفان متخاصم
اين فصل به حقوق مخالفان متخاصم و در حال جنگ اختصاص دارد. قبلاز ورود به بحث، پاسخ به يك پرسش ضرورت دارد. آيا وقتي جنگ در مياناست و مخالفان تيغ بر ميكشند،
ميتوان از حقوق مخالفان سخن گفت؟برخي معتقدند صحبت از حقوق جنگ بي فايده است و عمل طرفهايمتخاصم هيچ محدوديتي
نميپذيرد. گروهي ديگر از متفكران، با متخلقتوصيف كردن بشر امروز، به مقرارت حقوق بشر
و از جمله مقررات حاكم برزمان تخاصم و جنگ نظر خوشبينانه دارند و معتقدند امروزه
ميتوان تا حدزيادي انسانيت را در جنگها نيز وارد كرد. گرچه نظريه اخير از جهت
نظريصحيح است ولي واقعيات و آنچه در عمل مشاهده ميشود، خلاف آن را ثابتميكند،
اعمال وحشيانهاي مانند به كارگيري سلاحهاي شيميايي و نيز كشتار فجيعانهايكه در
جنگهاي رايج امروز، شايع است، مهمترين شاهد بر صحت اين مدعاست.از جهت نظري نيز، آنچه به عنوان حقوق متخاصمان در حال جنگمشهور است تنها از اواخر
قرن هيجدهم يا اوايل قرن نوزدهم ميلادي، درتوافقات بينالمللي ظهور كرد و جهان
حداقل تا قرون وسطي مفهوم جنگ بهمفهوم امروزين آن را درك نكرده بود.آنچه بيان شد، ميزان اهميت حقوق مخالفين متخاصم از ديدگاه امام عليرا به خوبي
آشكار ميسازد. جنگهاي آن حضرت با مخالفان خود زماني بهوقوع پيوسته است، كه
شرايط زندگي مردم، از غم انگيزترين و تاريكترينشرايط در تاريخ بشر و به ويژه در
زمينه منازعات مسلحانه بوده است، بهنحوي كه ويرانگري، وحشيگري، مثله كردن
اجساد و آزار و اذيت اسيران وزنان و كودكان، جزء عاديترين اعمال به شمار ميرفته
است.اكنون، بعد از ذكر اين مقدمه كوتاه به بعضي از حقوق مخالفين متخاصم ازديدگاه امام
علي(ع) اشاره ميكنيم:
1. حق ارشاد و راهنمايي مخالفين
از آن جا كه پيامبران الهي و كتابهاي آسماني به منظور هدايت و نجاتانسانها، ازگمراهيها و پليديها فرستاده شدهاند، حكومتهاي الهي نيزوظيفه دارند اين اصل را در
همه زمينهها رعايت كنند. بر اين بنياد، حتي اگرنبردي پيش آيد، بايد سربازان دشمن تا
آخرين لحظه و به هر وسيله ممكن بهسوي حق دعوت شوند تا شايد از گمراهي نجات يابند.از اين رو، امام علي(ع) كه همواره از جنگ با مخالفان خود پرهيزميكرد، وقتي ناگزير به
برخورد نظامي روي ميآورد، پيش از آغاز پيكار، درجهت هدايت دشمنان ميكوشيد. بخشي از
تلاشهاي حضرت در اين مسير بهحدي بود كه اگر كسي از قدرت، شجاعت و دلاوريهاي او
آگاهي نداشتهباشد، او را چنان ضعيف ميپندارد كه گويا براي حفظ پايههاي
حكومتخويش قادر به هيچ اقدام نظامي نيست. بخشي از تلاشهاي حضرت در اينمسير
الهي چنين است: