خطبه 058-درباره خوارج - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 058-درباره خوارج

ترجمه:

قتلگاه آنها (خوارج) در اين طرف نهر است.

به خدا سوگند از آنها ده نفر نجات نخواهد يافت و از شما ده نفر كشته نخواهد شد.

شرح و تفسير:

يك پيشگويى عجيب! ماجرا و شان ورود اين سخن چنين است كه هنگامى كه شرارتها و شيطنتهاى خوارج بالا گرفت و هر روز مرتكب جنايتى مى شدند، امام عليه السلام تصميم گرفت كار آنها را يكسره كند و چون مركز آنها نهروان در نزديكى كوفه بود به آن سو حركت فرمود، هنگامى كه به نزديكى آن منطقه رسيد مردى به خدمت حضرت آمد و عرض كرد: بشارت اى اميرمومنان! خوارج هنگامى كه خبر ورود شما را به منطقه شنيدند از نهر عبور كردند و عقب نشينى نمودند.

امام فرمود: با چشم خودت ديدى كه از نهر عبور كردند؟ عرض كرد: آرى.

امام فرمود: به خدا عبور نكرده اند و عبور نخواهند كرد و قتلگاه آنها اين طرف نهر است.

و عجب اين كه جماعتى ديگر از يارانش يكى پس از ديگرى آمدند و همين خبر را به امام دادند و امام نپذيرفت، سپس شخصا بر مركب سوار شد و به جايى رسيد كه لشكر خوارج نمايان بودند، غلافهاى شمشير را شكسته و اسبها را از كار انداخته و همگى آماده پيكار با امام بودند (ظاهرا آن گروهى كه اين خبر دروغين را به امام دادند
يا از افراد نفوذى خوارج بودند و يا افراد ساده لوحى بودند كه تحت تاثير يك فرد نفوذى واقع شده بودند و مى خواستند به اين ترتيب خوارج را در مقابل ضربات امام حفظ كنند).

به هر حال در اين ماجرا طبق بعضى از روايات، جوانى در لشكر على عليه السلام بود كه وقتى خبرهاى مربوط به عبور خوارج از نهر را شنيد و اصرار آن حضرت را بر انكار اين خبر مشاهده كرد در امامت امام شك نمود و با خود گفت: همراه او مى روم اگر خبر عبور راست بوده است در يك حمله غافلگيرانه ضربه اى بر چشم امام فرود مى آورم.

او رفت و هنگامى كه صدق كلام امام را مشاهده كرد از آن حضرت تقاضاى عفو و بخشش نمود.

به هر حال در اين سخن دو خبر غيبى و پيشگويى مهم بيان شده است، نخست اين كه مى فرمايد: قتلگاه آنها در اين طرف نهر است (مصارعهم دون النطفه) اشاره به اين كه آنها از نهر عبور نكرده و همچنان در اين طرف آماده نبردند و ما با آنها نبرد مى كنيم و سرانجامش آن است كه اين سوى نهر اجساد بى جان آنها را در برخواهد گرفت.

واژه نطفه در اصل به معنى آب صاف آمده است و گاه به معنى مرواريد ذكر شده، شايد به تناسب صفا و درخششى كه در مرواريد وجود دارد و اطلاق اين واژه بر آب نطفه انسان يا ساي
ر جانداران به خاطر آن است كه اين آب در واقع عصاره بدن و خالص ترين ترشحى است كه در وجود انسان ديده مى شود.

به هر حال اين واژه در كلام مورد بحث اشاره به نهرى است كه از كنار نهروان عبور مى كرد و ظاهرا يكى از شاخه هاى دجله بوده است و با توجه به تفاوتى كه در بين آب فرات و دجله است كه فرات غالبا گل آلود و دجله غالبا صاف است تعبير بالا مى تواند اشاره به اين نكته بوده باشد.

و در پيشگويى دوم مى فرمايد: به خدا سوگند از آنها ده نفر نجات نخواهد يافت و از شما ده نفر كشته نخواهد شد! (و الله لا يفلت منهم عشره و لا يهلك منكم عشره).

اين پيشگويى با اين صراحت و قاطعيت آميخته با قسم به خوبى نشان مى دهد كه قلب مولى با جاى ديگرى ارتباط داشته و آگاهيهاى خود را از آنجا مى گرفته است كه در برابر مردم با اين وضوح و صراحت از حادثه قريب الوقوعى كه به هيچ وجه قابل پيش بينى نيست خبر مى دهد.

مورخان نوشته اند هنگامى كه خوراج كشته شدند مسلم شد كه نه نفر از آنها از مرگ نجات يافته و فرار كرده اند و همين نه نفر در بلاد اسلام پراكنده شدند، دو نفر به سوى عمام رفتند و دو نفر به كرمان و دو نفر به سيستان و دو نفر به جزيره و يك نفر به تل موزون (در خوز
ستان) و همانها بودند كه گروههايى از ناآگاهان لجوج را دور خود جمع كردند و پايه فتنه هايى را نهادند و از ياران امام اميرالمومنين عليه السلام در اين جنگ هشت نفر به شهادت رسيدند.

ابن ابى الحديد در ذيل اين سخن مى گويد پيشگوييها و اخبار غيبيه بر دوگونه است بعضى به صورت كلى و مبهم ادا مى شود كه نمى تواند بيانگر معجزه اى باشد، ولى گاه انگشت روى خصوصيات و جزئيات و عدد گذارده مى شود، مانند آنچه در سخن بالا آمده است، اينگونه امور جز از طريق علم پروردگار كه به پيامبرش آموخته و پيامبر آن را در اختيار على عليه السلام قرار داده امكان پذير نيست بى شك هيچ انسانى بدون امداد الهى قادر بر درك چنين امورى قبل از وقوعش نيست و هر جا چنين امرى يافت شود معجزه الهى خواهد بود.

/ 350