عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برخورد مأموران الهي با افراد نيكوكار و بدكار، به دو گونه متمايز و مختلف انجام مي گيرد و همه اين حقايق از آيات زير، به روشني استفاده مي شود و ازخوانندگان گرامي درخواست مي شود كه در مفاد آيات ، دقت كافي به عمل آورند تا به نكات آيه ها واقف گردند.

در اين كه خداوند جان انسان را به وسيله مأموران خود كه همان فرشتگانند مي گيرد، سخني نيست و آيه زير،بر آن گواهي مي دهد.

حَتّي اِذاجاءَ اَحَدَكُم المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا وَ هُم لايُفَرِّطُونَ؛(9).

وقتي كه مرگ يكي ازشما فرا رسد فرشتگان ما جان او را مي گيرند و آنها (در كار خود) كوتاهي نمي كنند.

اين گروه از مأموران، نيكوكار و بدكار را، به خوبي تشخيص مي دهند و با افراد نيكوكار خوش رفتاري مي كنند و با سلام و درود، آنان را به سراي ديگر منتقل مي سازند، در حالي كه با افراد بدكار با خشونت رفتار مي كنند. در اين باره به آيات زير توجه فرماييد:.

اَلَّذينَ تَتَوَفّاهُمُ المَلائِكَةُ طَيّبينَ يَقُولُونَ سَلام عَلَيكُم؛(10).

هنگامي كه فرشتگان جان آنان (پرهيزگاران) را مي گيرند در حالي كه پاك و پاكيزه اند به آنان مي گويند: درود بر شما.

در حالي كه جان افراد كافر را به شيوه ديگر مي گيرند چنان كه مي فرمايد:.

وَلَو تَري اذ الظّالِمُونَ في غَمَراتِ المَوتِ وَ المَلائكَةُ باسِطُوا اَيديهِم اَخرجوُا اَنفُسَكُم اَليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ بِمِا كُنتُم تَقوُلُونَ عَلَي اذ غَيرَ الحَقِ ّ وَ كُنتُم عَن آياتِه تَستَكبِرُون؛(11).

و اگر ببيني كه ستمگران در گرداب هاي مرگند و فرشتگان دست هاي خويش را گشوده (كه جان آنان را بگيرند) به آنان مي گويند: جان هاي خويش را برآريد، امروز به خاطر اين كه درباره خدا به ناحق سخن مي گفتيد، در برابر آيات او كبر مي ورزيديد با عذاب خفّت، سزا داده مي شويد.

در برخي آيات، اين عذاب خفّت كه مربوط به دوران احتضار است به روشني تفسير شده است، آن جا كه مي فرمايد:.

وَ لَو تَري اِذ يَتَوَفّىَ الَّذينَ كَفَرُوا المَلائِكَةُ يَضرِبُونَ وُجُوهَهُم وَ اَدبارَهُم وَ ذُوقُوا عَذابَ الحَريق؛(12).

و اگر ببيني كافران را هنگامي كه فرشتگان جانشان را مي گيرند و بر صورت و پشت آنها مي زنند (و مي گويند:) عذاب سوزان را بچشيد!.

2. سؤال قبر

سؤال در قبر، نزد علماي اسلام يكي ازمسلمات است. شيخ مفيد در كتاب اوائل المقالات (13) و محقق طوسي در كتاب تجريد و علامه حلي در كشف المراد(14) گفته اند: (سؤال در قبر مورد قبول همه علما مي باشد).(15).

به طور مسلم مقصود از قبر، در اين مورد، عالم برزخ است كه افراد در آن جا پس ازمرگ به سر مي برند و هنگامي كه زندگي انسان در برزخ آغاز شد دو فرشته به نام (مُبَشِّر) و (بَشير) مأمور سؤال از افراد نيكوكارمي گردند و دو فرشته به نام (ناكر) و (نكير) مأمور سؤال ازافراد بدكار مي شوند.

3. جهان برزخ

جهان برزخ، دنياي ميان زندگي دنيوي و اخروي است و همان طور كه در گذشته خوانديم دلالت آيات قرآن بر وجود چنين جهان و زندگي افراد در اين مرحله، صريح و روشن است.

4. نفخ صور

آيات قرآن به روشني گواهي مي دهد كه جز خدا كسي به وقت رستاخيز آگاه نيست و در اين باره آياتي وارد شده است كه به ذكر يك آيه اكتفا مي كنيم:.

يَسئَلُونَكَ عَنِ الساعَة، اَيّانَ مُرسيِها قل اِنَّما عِلمُها عِندَ رَبّى؛(16).

درباره رستاخيز ازتو سؤال مي كنند كي فرا مي رسد بگو اطلاع از وقت قيامت نزد پروردگار من است.

وقتي جهان در آستانه رستاخيز قرار گرفت (نفخ صور) كه به معناي دميدن در شيپور است انجام مي گيرد و اين كار دوباره انجام مي پذيرد.

در مرحله نخست آن چه كه در آسمان ها و زمين است بي هوش مي شوند و به اين نفخ، (صعق) مي گويند و در مرحله دوم از قبرها به سوي محشر مي شتابند و به آن نفخ (بعث) مي گويند و هر دو اصطلاح ازآيات قرآن اتخاذ شده است.

در نفخ صور نخست به همه جهان و جهانيان خطاب مي شود كه حكومت امروز از آن كيست (لِمَن المُلكُ اليَوم) پاسخ گفته مي شود: (ذ الواحِدِ القَهّار).(17).

در اين جا لازم است ياد آور شويم كه حقيقت اين دميدن در شيپور براي ما روشن نيست و اين يكي ازحقايق غيبي است كه بايد به آن ايمان آورد.

پايه آگاهي ما ازآن جهان مانند آگاهي جنين ازجهان خارج از شكم مادر و به اندازه آگاهي و درك جوجه درون تخم مرغ از محيط بيرون آن است.

اصولاً حقايق و عينيات آن جهان آن چنان عظيم و وسيع است كه الفاظ محدود بشر را ياراي تشريح آن حقايق نيست و چون الفاظ بشر نارساتر ازتفهيم اين حقايق بلند و عظيم است چاره اي جز اين نيست كه آن حقايق علمي در قالب محسوس بشر ريخته گردد و تفهيم شود.

اكنون كه اين چهار مطلب را به طور خلاصه ياد كرديم نوبت آن مي رسد كه درباره گواهان اعمال انسان با اتكا به آيات قرآن بحث و گفتگو كنيم.

گواهان دادگاه الهي

در روزرستاخيز، وقتي محاكمه افراد آغاز مي گردد و پرونده عمل انسان ها در محكمه عدل خداوند مطرح مي شود، شهود و گواهان مختلفي بر شيوه زندگي انسان ها و چگونگي اعمال وي در اين جهان، شهادت و گواهي مي دهند، به طوري كه براي هيچ قاضي و دادرسي و يا ناظر خارجي شك و ابهامي باقي نمي گذارد.

گواهان روز رستاخيز را دو گروه تشكيل مي دهند:.

1. شاهدان خارجى، مانند خداوند، پيامبران، فرشتگان ، زمين و نقطه اي كه در آن جا مرتكب گناه شده است؛.

2. گواهان داخلى، مانند گواهي دادن اعضا، جوارح و پوست بدن انسان.

و گاهي اين شهادت به گونه ديگري انجام مي گيرد كه نمي توان نام آن را شاهد خارجي و يا داخلي گذارد، زيرا به جاي اين كه شاهدي بر انجام گناهى، گواهي دهد، خود گناه به گونه اي مجسم مي گردد و صدور جنايت را از مجرم قطعي مي سازد، مثل اين كه عين سخنان خود را از طريق نوار بشنود و عكس هايي را كه در لحظه صدور جنايت برداشته شده است ببيند.

اينك، گواهاني را كه قرآن يادآوري فرموده است متذكر مي شويم:.

1. خداوند بزرگ

خداوند در قرآن مجيد در آيات متعددي خود را شاهد اعمال بشر مي خواند.

لِمَ تَكفُرُونَ بِ آياتِ اذ واذ شَهيد علي ما تَعمَلوُن؛(18).

چرا آيات الهي را منكر مي شويد خدا بر آن چه كه انجام مي دهيد شاهد و گواه است.

اِنّ اذ يَفصِلُ بَينَهُم يَومَ القيامَة اِنَّ اذ عَلي كُلِّ شَى ءٍ شَهيد؛(19).

خداوند روزرستاخيز ميان آنان داوري مي كند، خداوند بر همه چيزشاهد و گواه است.

2. پيامبر هر امت

طبق آيات قرآن، روز رستاخيز پيامبر هر امتي بر آن امت گواهي خواهد داد.

وَ يَومَ نَبعَثُ في كُلِ ّ اُمَّةٍ شَهيداً عَلَيهِم مِن اَنفُسِهِم و جِئنابِكَ شَهيداً علي هؤلاء؛(20).

روزي كه ازميان هرامتى، شاهدي بر آنها ازخود آنها برمي انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مي دهيم.

اين مضمون در آيات ديگر نيزوارد شده است.(21) و دقت در مضامين آنها روشن مي سازد كه شاهد هر امتي پيامبرهمان امت است.

3. پيامبر اسلام

قرآن در آيه هاي متعددي پيامبر اسلام را شاهد امت خود مي داند، مانند آيه گذشته و هم چنين اين آيه:.

وَ جِئنابِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهيداً؛(22).

تو را بر اين امت گواه مي آوريم.

اين مضمون در آيه هاي ديگر نيزآمده است.(23) علت اين كه شاهد و گواه بودن پيامبر را ازقسم قبلي جدا كرديم در حالي كه وي در عنوان پيش داخل بود، اين است كه پيامبر گرامى، علاوه بر اين كه به حكم اين آيات، شاهد امت است شاهد بر شاهد نيزهست، زيرا به حكم آيه بعدي گروهي از امت اسلامي نيز گواهي خواهند داد و پيامبر گرامي بر اين شهود نيزشهادت خواهد داد، ازاين جهت شاهد بودن پيامبر را به طور مستقل يادآور شديم.

/ 161