درس 51: وحي يا شعور مرموز! - عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ه) وسايلي كه از آن براي پيشرفت آيين خود استفاده مي كند؛ هرگاه مدعي نبوت براي پيشرفت اهداف خود از وسايل صحيح كه عقل و خرد آن را تصديق مي كند استفاده نمايد و از دروغ و ستم و صحنه سازي براي پيشبرد مقاصد خود اجتناب ورزد، و از منطق غلط (الغاية تبرر الوسيله) (هدف مجوز به كار بردن هر نوع وسيله است) بيزار باشد، خود اين كار نشانه سلامت روح و فكر اوست و بعيد است كه چنين فردي در اصل دعوت خود دروغ بگويد؛.

و) وضع پيروان وى؛ وضع روحى، فكري و اخلاقي افرادي كه دور مدعي نبوت را مي گيرند روشنگر وضع پيشواي ايشان است، هرگاه بيشتر نزديكان و بستگان وي كه كاملاً از وضع داخلي او آگاهند به وي ايمان آورند و يا غالب كساني كه به وي مي گروند گروهي باشند كه در خرد و دقت و پاكي در ميان مردم نمونه باشند در اين صورت انسان به صدق دعوت مدعى، اطمينان پيدا مي كند.

درس 51: وحي يا شعور مرموز!

سومين بخش ازبحث هاي ما درباره نبوت عامه، (وحى) است. وحي آسماني كه سرچشمه علوم و معارف پيامبران الهي است، يكي از مسائل دقيق و پيچيده اي است كه شايان تحقيق و بررسي عميق است.

پيامبران دستورها و برنامه هاي خود را از طريق وحي مي گيرند و به نام پيام هاي غيبي در اختيار مردم مي گذارند، ولي حقيقت اين ادراك چيست، و آنان در پرتو چه حس مرموزي اين مطالب را دريافت مي كنند اينها از جمله اموري است كه دقت بيشتر و بررسي فوق العاده اي لازم دارد.

به طور اجمال بايد گفت: ادراك منتهي به وحى، از سنخ ادراك هاي بشري و معمولي نيست، بلكه ادراكي است غير عادي و به وسيله حس مخصوصي كه ويژه پيامبران آسماني است انجام مي گيرد.

بشر معمولاً بسياري از معلومات خود را از جهان ماده به وسيله يكي از حواس ظاهري دريافت مي كند و آنها را به صورت علوم طبيعى، تاريخ،جغرافيا و... تدوين نموده منتشر مي سازد.

قسمت ديگر از معلومات بشر، نتيجه رياضت هاي فكري و ثمره استدلال هاي عقلي اوست. بشر در پرتو نيروي عقل و خرد به سلسله اي از حقايق فلسفي و رياضي كه هرگز وجود مادي و خارجي ندارد واقف مي گردد، مثلاً آن چه را كه فيلسوف در (الهيات) درباره وجود خداوند و صفات و افعال او بحث مي كند و يا آن چه كه در (فلسفه) به نام اصول كلي مورد بررسي قرار مي گيرد و بر وجود يك سلسله قوانين فلسفي استدلال مي شود، همگي زاييده فكر و تعقل و طرز تفكر فلسفي است و اين پديده هاي علمى، مدركي جز فكر و استدلال ندارد و هم چنين است بسياري از فرمول هاي رياضى.

قسمت سوم از ادراكات بشر، پرتوي از غرايز نفساني و فطرت انساني اوست. درك گرسنگي و تشنگى، ميل به امور جنسى، علاقه به مقام و منصب و ثروت، گرايش به فضايل اخلاقي و سجاياي انساني و ... همگي ريشه فطري دارند و پرتوي از تجلي فطرت و غرايز اوست.

برخي از آثار ادبي و هنري انسان اثر مستقيم ذوق و استعداد خدايي اوست، گروهي بدون سابقه تعليم و يا با تعليم و تربيت بسيار مختصر، پديد آرنده عالي ترين اثر هنري و ادبي مي باشند و لطيف ترين نكته هاي ادبي و روح نوازترين مناظر طبيعي و شيرين ترين عواطف انساني را در قالب داستان و شعر مي ريزند.

همه اين علوم و ادراكات هر چه باشند از راه طبيعي و بشري است.

كوتاه سخن اين كه، همه ادراكات، يك سلسله درك هاي بشري و پديده هاي طبيعي است كه به وسايل گوناگون عادي در محيط فكر انسان وارد مي شود، ولي معلومات پيامبران از طريق وحى، شبيه هيچ يك از اين ادراكات با اختلافاتي كه دارند نيست، بلكه ادراكي است غير عادي كه به وسيله حس مخصوصي كه دارند، انجام مي گيرد.

پيامبران آسماني هم چنان كه خود آنان نيز تصريح كرده اند، داراي حس خاص و مرموزي هستند كه بدون ابزار و اسباب ظاهرى، با جهان غيب ارتباط دارند و پيام هاي الهي را بدون كم و زياد به صورت دستورات او در اختيار مردم مي گذارند و كوچك ترين تصرفي در آن نمي كنند.

گواه روشن بر اين ارتباط و بر وجود چنين حسي علاوه بر ادعاي خود آنان كه صادق و راست گو هستند و معجزات آنها گواه بر راست گويي آنان مي باشد همان آثار و معارف فوق العاده وسيع و دور از انديشه انسان هاست كه هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ،ممكن نيست در اختيار بشري محدود (شخص پيامبر) قرار گيرد.

نهضت هاي عميق و دامنه دار آنان كه بشر مانند آن را در هيچ يك از جنبش هاي فردي و اجتماعي نديده است و فداكاري هاي زايد الوصفي كه در راه تحقق بخشيدن به پيام هاي الهى، از خود نشان مي دادند نشانه ارتباط آنها با جهان بالاست كه يك چنين بركات و آثاري را در بر دارد.

وحي و دانشمندان مادي

براي يك فرد مادي كه دايره هستي را منحصر به جهان ماده مي داند و جز ماده و پديده هاي آن به چيزي اعتقاد ندارد درك اين نوع مسائل بسيار مشكل است و تا دگرگوني عميقي در طرز تفكر يك فرد مادي به وجود نيايد و به جهاني بالاتر از ماده معتقد نگردد هرگز قادر به درك اين سنخ مسائل نخواهد بود.

/ 161