1- برخورد با پدر و مادر - اخلاق اسلامي در برخورد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق اسلامي در برخورد - نسخه متنی

سيد مهدي شمس الدين

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


1- برخورد با پدر و مادر

شكي نيست كه بهترين و ارزشمندترين نحوة برخورد انسان بعد از انجام فرامين خداوند متعال، در برخورد با پدر و مادر و قدرداني از زحمات و رنجهاي طاقت فرساي آنها تجلي مي‎يابد، زحماتي كه از آغاز دوران بارداري تا پايان دوران شير دادن در طول 33 ماه شروع مي‎شود و به اشكال ديگري تا سنين بالاتر و يا حتي تا پايان عمر ادامه مي‎يابد. قرآن كريم در اين باره مي‎فرمايد:

وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ.[1]

و ما به هر انساني سفارش كرديم كه در حق پدر و مادر خود نيكي كن، مخصوصاً مادر كه چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدت دو سال كه طفل را از شير باز گرفته (هر روز بر رنج و ناتوانيش افزوده گشته، اي فرزند! در حق آنان بسيار نيكي كن و) نخست شكر من (كه خالق و منعم تو هستم) و سپس شكر پدر و مادر را (كه عهده دار انتقال نعمتهاي من به تو مي‎باشند) بجاي آور كه بازگشت همه به سوي من است.

بدون ترديد اگر انسان به زحمات بي‎شائبه‎اي كه والدين بدون هيچ گونه توقع و چشم داشتي براي فرزندان مي‎كشند، (به نحوي كه گويي خود را وقف رسيدگي به اولاد نموده‎اند، اندكي توجه و تأمل كند هرگز آنها را از ياد نمي‎برد و خود را موظف به اطاعت و احترام و تشكر از آنها مي‎داند.

اين مسئله امري بديهي است كه اگر شخصي كوچكترين نيكي و احساني بنمايد، انسان خود را ملزم به تشكر و احترام از او مي‎داند، حال پدر و مادر كه سمبل نيكي نسبت به فرزند هستند و از جان مايه مي‎گذارند تا اولاد خود را بپرورانند، مسلماً سزاوار نيكي و احترام و قدرداني بيشتر مي‎باشند.

خداوند متعال در قران كريم جايگاه نيكي و احترام به پدر و مادر را بلافاصله بعد از پرستش خود و نفي شرك و بت پرستي كه مهمترين مسأله در تمامي اديان آسماني است و هدف اساسي نهضت انبياء الهي بر پايه آن دور مي‎زند، ذكر مي‎فرمايد:

وَ قَضى رَبُّكَ إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً...[2] .

و خداي تو حكم فرموده كه جز او هيچ كس را نپرستيد و دربارة پدر و مادر نيكي و احسان كنيد...

سپس نحوة برخورد با والدين را صريح‎تر و روشن‎تر بيان نموده، مي‎فرمايد:

إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً.[3]

... چنان چه هر دو يا يكي از آنها پير و سالخرده شوند، كه موجب رنج و زحمت شما باشند، كلمه‎اي كه آنها رنجيده خاطر شوند مگوييد و كمترين آزاري به آنها مرسانيد (و با گفتار لطيف و بزرگوارانه) و با اكرام و احترام، با ايشان سخن بگوييد.

و در آية بعد مي‎فرمايد:

وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً.[4]

بالهاي تواضع و تكريم خود را از روي محبت و مهرباني، نزدشان بگستران و بگو خداوندا چنان چه پدر و مادر، مرا از كودكي به مهرباني بپروردند، تو در حق آنها رحمت و مهرباني فرما.

موضوع احترام و صحبت كريمانه و نحوة برخورد صحيح با پدر و مادر، مختص به والدين مؤمن نيست، حتي اگر پدر و مادري كافر هم باشند، مي‎بايست با آنان خوش رفتاري كرد، در ضمن اين كه نبايد دعوت آنان به كفر و الحاد را اطاعت نمود. و اين دستور صريح خداوند است كه:

وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً...[5].

و اگر پدر و مادر تو را بر شرك به خدا كه آن را بر حق نمي‎داني وادار كنند، در اين صورت ديگر امر آنها را اطاعت مكن، لكن در دنيا با آنها به حسن خلق مصاحبت نما...

نقل شده كه در زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ جواني نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: يا رسول الله! من مادر پيري دارم كه مدتهاست به من اصرار مي‎كند دست از دينم بردارم و من نپذيرفته‎ام، حال چند روزي است كه دست به اعتصاب غذاي كامل زده و در بستر افتاده است، و به من مي‎گويد: اگر بميرم، تو كه معتقد به قيامت هستي بايد در آن جا جوابگو باشي، زيرا كه تو باعث مرگ من شده‎اي، آيا بايد خواستة او را در دعوت به شرك و كفر اطاعت كنم؟

حضرت فرمودند: خير، در اين مورد نبايد از پدر و مادر اطاعت كرد.

جوان خوشحال شده و به خانه بازگشت و به مادرش كه در بستر بود اظهار داشت كه اگر در اثر اين اعتصاب جانت را هم از دست بدهي من دست از دينم بر نمي‎دارم و مسئوليتي هم ندارم.

در ميان فروعات دين، جهاد جايگاه ويژه‎اي دارد، و اين حقيقتي وجداني است كه عقل و نقل بر آن گواه است. ولي همين امر مهم و مقدس را تا زماني كه جنبة وجوب عيني پيدا نكند و كشور اسلامي در خطر نباشد، نمي‎توان بدون اجازه و رضايت والدين انجام داد و با اين كار سبب ناراحتي آنان گرديد
.

(البته در صورت خطر و وجوب جهاد، ديگر هيچ عذر و بهانه‎اي، حتي نارضايتي پدر و مادر، پذيرفته نيست).

از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده كه فرمودند: مردي نزد پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمد و گفت: من جوان ورزيده‎اي هستم و جهاد را دوست مي‎دارم ولي مادري دارم كه از رفتن من ناراحت شده و رضايت نمي‎دهد. حضرت فرمودند: برگرد و نزد مادرت باش كه اُنس يك شب مادر با تو از يك سال جهاد در راه خدا بهتر است.[6]

با نگاهي به آيات و روايات در مي‎يابيم كه مادر داراي مقام و احترام خاصي است و علت اين مسأله بسيار واضح و روشن است، چون همان طوري كه قرآن به طور صريح رنج‎هاي مادر را در دوران حمل و وضع و شير دادن اولاد ياد آوري مي‎فرمايد، به راستي اين مادر كه بار زحمات طاقت فرسا و كمر شكن را بر دوش دارد.

امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: شخصي نزد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمد و گفت: يا رسول الله! من به چه كسي نيكي نمايم؟ حضرت فرمودند: به مادرت. پرسيد: بعد از او به چه كسي نيكي كنم؟ پاسخ دادند: به مادرت. براي بار سوم آن شخص سئوال كرد به چه كسي احسان نمايم؟ رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ جواب فرمودند: به مادرت. ديگر بار پرسيد: بعد از مادر به چه كسي خوبي كنم؟ فرمودند: به پدرت.[7]

در روايت است كه مردي مشغول طواف خانة خدا بود، مادرش را نيز بر دوش گرفته و طواف مي‎داد، در همان حال پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را ديد، از آن حضرت پرسيد آيا با اين كار، حق مادرم را ادا كرده‎ام؟ حضرت فرمودند: خير، تو با اين كارت حتي يكي از ناله‎هاي او را هم (به هنگام وضع حمل) جبران نكرده‎اي.[8]

در انتهاي اين بحث اشاره‎اي گذرا به حقوق والدين بر فرزندان خواهيم داشت:

1. اطاعت كردن از آنها در همه جا و نسبت به تمام اوامر آنها مگر در مورد شرك به خدا. (تنها در همين يك مورد است كه قرآن اجازة عدم اطاعت از آنها را داده است، البته آن هم با رعايت كامل مراتب ادب و كمال احترام، يعني حتي در آن صورت هم اجازة هتك حرمت و بي‎ادبي نسبت به پدر و مادر داده نشده است).

2. پدر را به نام و اسم كوچك صدا نزند.[9]

3. جلوتر از پدر راه نرود.[10]

4. قبل از پدر در مجلس ننشيند.[11]

5. در همه حال سپاسگزار آنها باشد، حتي در مواقعي هم كه گفتار و كردار والدين مطابق ميل او نباشد.[12]

6. كاري نكند كه باعث بدبيني و بد گويي مردم نسبت به پدر شود.[13]

7. در جلوي پاي پدر و مادر به نشانه احترام بپا خيزد.[14]


[1] . سورة لقمان، 14.

[2] . سورة اسراء، آيه 23.

[3] . سورة اسراء، 23.

[4] . سورة اسراء، 24.

[5] . سورة لقمان، 15.

[6] . جامع السعادات، ج 2، ص 260.

[7] . المحجة البيضاء، ج 3، ص 439.

[8] . تفسير نمونه، ج 12، ص 78.

[9] . اصول كافي، ج 2، ص 159.

[10] . اصول كافي، ج 2، ص 159.

[11] . اصول كافي، ج 2، ص 159.

[12] . تحف العقول، ص 238.

[13] . نور الثقلين، ج ، ص 149.

[14] . علي كيست، ص 434.


/ 30