6- غضب - اخلاق اسلامي در برخورد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق اسلامي در برخورد - نسخه متنی

سيد مهدي شمس الدين

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


6- غضب

در مقابل حلم و بردباري، صفت مذموم خشم و غضب افراطي قرار دارد كه اتّصاف بدان موجب خسران و زيان دنيا و آخرت انسان مي‎گردد.
براي روشن شدن كلام فوق، اين بحث را به سه مرحله تقسيم مي‎كنيم:

1. مذموم بودن غضب

پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مقام بيان مذمت خشم و غضب، آن را تباه كنندة ايمان معرفي نموده‎اند:

الغضبُ يُفسدُ الايمانَ كما يفسد الصّبر العسل.[1]

همان گونه كه «صبر»[2] عسل را فاسد مي‎نمايد، غضب نيز ايمان را تباه مي‎گرداند.

غضب به قدري مورد مذمت قرار گرفته كه امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‎فرمايند:

الغضبُ مِفتاحُ كُلِّ شَرّ.[3]

غضب و خشم كليد هر بدي و شري است.

و نيز فرموده‎اند: در تورات نوشته شده كه خداوند فرمود: اي پسر آدم! مرا به هنگام غضب ياد كن تا تو را در هنگام خشم و غضب ياد كنم[4] (يعني مرا ياد كن تا خشم خود فرو بري و آرام گيري).

امام باقر ـ عليه السلام ـ مي‎فرمايند: كسي كه جلوي خشم خود نسبت به مردم را را بگيرد خداوند او را در قيامت از عذاب حفظ مي‎كند.[5]

2. حقيقت غضب

همان گونه كه انسان از درون، به وسيلة تعارض حرارت و رطوبت در معرض فنا قرار دارد، و خوردن و آشاميدن، او را از نيستي و هلاكت مي‎رهاند، از برون نيز به واسطه عوامل طبيعي هم چون چنگ و دندان و وسايل غير طبيعي، مانند شمشير و تفنگ و... در معرض هلاكت است. آن چه موجب دفع اين خطر بيروني مي‎شود، قوة غضب نام دارد. حال اگر اين غضب در مقابل فرد پايينتر از خود باشد، به صورت انبساط خون و ايجاد قدرت براي مقابله، ظاهر مي‎شود، ولي اگر در برابر شخص برتر و بالاتر باشد و يأس و نااميدي از انتقام گرفتن هم در او باشد خون در قلب منقبض مي‎گردد.

مردم در برابر قوه غضب سه حالت دارند: حالت افراط، حالت تفريط و حالت اعتدال. كه حالت سوم يعني ميانه روي، ممدوح و پسنديده است. و اين بدان جهت است كه انسان هرگز بدون داشتن غضب و خشم معتدل قادر به زيستن نيست، چرا كه زندگي به دفاع از خود و برخورد با دشمنان نياز دارد.

3. معالجه غضب

بعضي معتقدند كه براي علاج هر چيزي مي‎بايست مادة آن چيز را از بين برد، و هر مرضي را بايد با قطع ريشه‎اش درمان نمود. لذا براي معالجه غضب نيز بايد اسباب و مواد اصلي آن را نابود كرد.
حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ اسباب و مواد اصلي غضب را در حديثي چنين بيان مي‎كند:

عجب (خود بزرگ بيني).

زهو (كبر).

مزاح (شوخي).

هزل (فكاهي)

هزء (مسخره كردن).

تعبير (عيب جويي).

غدر (خيانت و نقض عهد).

شدت حرص (طمع زياد).

مماراة (عداوت). مضاده (كينه توزي).[6]

اما به طور كلي براي درمان بيماري غضب، بايد انديشيد كه: امور دنيا اعتباري ندارد و همه چيز از خداوند است و هر مسئله‎اي كه پيش مي‎آيد، به خير و صلاح مي‎باشد. در اين صورت است كه انسان مي‎تواند خود را كنترل كرده و خشمگين نشود، زيرا همان گونه كه، قصابي كه گوسفند را سر مي‎برد، يا يك جراح كه قسمتي از بدن را مجروح مي‎كند (چون نفع كار آنها براي مردم معلوم است) مورد غضب ديگران واقع نمي‎شوند، همان طور نيز اگر معرفت كامل به خداوند پيدا شود، همة اموري كه پيش مي‎آيد نافع تشخيص داده شده و هرگز خشم و غضب پديد نمي‎آيد.

لازم به توضيح است كه معالجه غضب بدين معني نيست كه در همة موارد غضب مذموم است و اصلاً نبايد خشمگين شد، بلكه مي‎بايست آن را تعديل نموده و در مواردي حتي واجب مي‎شود آن را بروز داد. اين دو گانگي داراي معيارهاي خاصي است كه بايد پيوسته در نظر باشد.
نقل شده كه پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ براي امور دنيوي عصباني نمي‎شدند، اما براي دين و طلب حق غضبناك مي‎گرديدند، به طوري كه چهرة مباركان بر افروخته مي‎شد و تا مظلوم يا حق را ياري نمي‎كردند، غضب‎شان فرو نمي‎نشست.

اين اساس معيارها در غضب و خشم ممدوح و مذموم است، كه بايستي مورد توجه همگان و سر لوحه زندگي همة پيروان آن حضرت قرار گيرد.
حال اگر انسان به واسطه عامل يا عواملي در موردي كه خشم مذموم است غضب كرد، مي‎تواند به وسيلة راههاي علمي و عملي از خود دور كند.
راههاي درمان و معالجة خشم و غضب را مي‎توان به طور خلاصه اين گونه بيان كرد:

الف. راه عملي

1. تفكر در فضيلت حلم و كظم غيظ و عفو و ثواب آن.

2. ترس از عقاب خدا و باور بر افزوني قدرت خداوند بر هر چيز و اين كه اگر غضب را فرو نشاند، چگونه مي‎تواند از خشم خدا در امان باشد.

3. توجه به عواقب غضب و ايجاد دشمني و حس انتقام گيري و پيش آمدن مشكلات و مصائب آن.

4. تجسم زشتي صورت كسي كه غضب مي‎كند. در اين صورت در مي‎يابد كه خود نيز به هنگام غضب، چه قيافه وحشتناكي پيدا كرده و شبيه گرگ درنده گرديده است.

5. توجه به سبب خشم خود و دانستن اين كه شيطان باعث آن بوده و اين عجز و درماندگي او در برابر شيطان است.

6. دانستن اين نكته كه غضب او برخاسته از خودخواهي اوست.

ب. راه عملي

1. به هنگام غضب ابتدا بگويد: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم.

2. اگر ايستاده است بنشيند، اگر نشسته است بخوابد

(چون انسان هر چه به زمين نزديكتر باشد، توجه به آن كه از خاك آفريده شده و موجود ذليلي مي‎باشد، او را آرام مي‎كند).

3. اگر باز غضب مرتفع نشد، با آب سرد وضو بگيرد، (چون غضب از حرارت است و آب، حرارت را فرو مي‎نشاند).

و اين معناي سخن دُرر بار پيغمبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه فرمودند:

اِذا غضب احدُكُم فليتوضَّأ بِالماءِ البارِد، فَاِنَّ الغضب مِنَ النّار.[7]


[1] . كافي، ج 2، ص 302.

[2] . صبر، داروي گياهي و تلخي است كه تلخي آن موجب از بين رفتن شيريني عسل مي‎شود.

[3] . كافي، ج 2، ص 306.

[4] . كافي، ج 2، ص 302.

[5] . كافي، ج 2، ص 309.

[6] . المحجة البيضاء، ج 5.

[7] . المحجة البيضاء، ج 5، ص 307.


/ 30