9 . دوستان ناباب - با جوانان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

با جوانان - نسخه متنی

لطف الله صافی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9 . دوستان ناباب

دوستان ناباب و افراد فاسد از منجلاب هاى فساد و تباهى براى جوانان است .

هر قدمى كه جوان در رفـاقـت بـا دوسـت نـابـاب بـرمـى دارد, قدمى است كه به طرف لجنزار فساد و منجلاب سقوط بـرمـى دارد .در واقـع , دوسـت نـاباب دشمن است , اما چون كه اين گونه افراد, خود را به ظاهر, دوست معرفى مى كنند, ما آن را تحت عنوان دوستان ناباب ذكر مى كنيم .آدمـى هـر قـدر هـم كـه پـاك باشد, هنگامى كه با ناپاكان , رفاقت و نشست و برخاست مى نمايد, بـيمارى اخلاقي شخص فاسد بسان مرضى مسرى در او سرايت مى كند .

گاه بدون اين كه خودش هم متوجه شود, بر اثر رفاقت با نااهلان , به گونه اى متاثر مى شود كه ناخود آگاه از همه جهت به آنها شبيه مى گردد, افكار, اعمال , برخورد و ساير كارهايش , نمونه و نشانگر شخص فاسد مى شود .بـه هـمـان ميزان كه دوست پاك , در روحيه آدمى ناخودآگاه اثر خوب مى گذارد و نقش بسيار مهمى در پيشرفت انسان دارد,دوست ناباب نيز در سقوط و انحطاط بشر نقش دارد .

گاهى جوانان , تصور مى كنند انسان اگر خودش پاك باشد,هيچ كس نمى تواند در او اثر بگذارد, از اين رو مهم نيست انسان كجا مى رود و با چه كسى دوست مى شود .اما اين تصور, تصورى غلط و تفكرى شيطانى براى انحراف انسان است .اين سخن مانند اين است كه شـخـصـى بـگويد: انسانى كه سالم است مى تواند در محيط ميكروبى زندگى كند, بدون اين كه مـيـكـروب هـا بـه بـدن او سرايت كند, حال آن كه محال است انسان بتواند در چنين محيطى به زنـدگـى سـالـمـى ادامـه دهـد .

قطعا اثر و خطر رفيق بد در از بين بردن اخلاق انسانى كم تر از ميكروب در مريض كردن جسم نيست , بلكه به مراتب بيشتر و مهمتر است .لرد آويبورى مى گويد: بايد در انتخاب دوستان دقت كرد .غالب مصيبت هاى ما در نتيجه معاشرت هاى بيجا پديد مى آيد .انـسـان وقتى از گهواره , قدم به معركه حيات مى نهد, در جولانگاه اجتماع با طبقات مردم آشنا مـى شـود و بـر حـسب تصادف با گروهى از آنها آميزش مى كند .

بسا مى شود در نتيجه آشنايى با فرومايگان در پرتگاه سفالت و رذالت مى افتد .ممكن است اشخاص فرومايه نسبت به آشنايان خود منظور بدى نداشته باشند, ولى مانند عقرب , فقط اقتضاى طبيعت , دايما به ديگران نيش مى زنند و اخـلاق زهـرآلـود را در روح آنـان تزريق مى كنند .بعضى اشخاص , چنان به عفت و فضيلت خود اعتماد دارند كه گمان مى كنند از معاشرت بدان , ضررى نخواهند برد .

شخصيت خود را بالاتر از آن مى دانند كه اخلاق نكوهيده بتواند در آنها اثر كند, غافل از آن كه پنبه در مجاورت آتش , ناچار مشتعل مى شود و شيشه در پهلوى سنگ مسلما مى شكند .بدبختانه انسان طورى ساخته شده است كه فساد و رذالت ,خيلى زود در روحش اثر مى كند, چون توده باروت كه به يك جرقه مشتعل مى شود و از شراره خود مى سوزد .

/ 65