موضوع دوم , آثار و نقش ايمان مذهبى در زندگى فردى و اجتماعى و در تكامل انسان است .قطعا ايـمـان مـذهـبى كه ريشه در فطرت آدمى دارد, مى تواند آثار مفيد و منحصر به فردى هم داشته باشد كه عبارتند از:
الف ) اشباع حس كمال گرايى
يـكـى از ويـژگى هاى اصيل آدمى كه او را از حيوان جدا مى سازد, حس كمال طلبى است .انسان داراى حـس كمال گرايى است و طالب چيزى است كه رنگ كمال داشته باشد .آدمى گرايش به عـلم و معرفت , جمال و زيبايى , خير و مصلحت , وارستگى و شرافت , مردانگى و عزت داد, چرا كه هـمـه ايـنـها كمال است .انسان هر چيزى را كه طلب مى كند به صورت كامل آن مى جويد, يعنى فـطـرتـش گـرايـش بـه كمال مطلق دارد نه نقص و محدوديت .از آن طرف هم امور دنيوى به گـونـه اى هـسـتند كه نمى توانند حس كمال گرايى او را اشباع كنند, زيرا همگى ناقص , متغير, محدود, نسبى و فانى هستند .پس كمال مطلق كه انسان جوياى آن است .ذات اقدس الهى است و تـنها با بينش مذهبى و ايمان به خداست كه بشر مى تواند به سوى كمال مطلق حركت كند و اين غـريـزه اصيل خويش را اشباع نمايد .بدون ايمان مذهبى , انسان سردرگم است و نمى تواند پاسخ قـانـع كـنـنـده اى بـه غريزه كمال طلبى خويش دهد .اين است كه مى گوييم : يكى از آثار ايمان مذهبى , اشباع حس كمال گرايى است .