يـكـى از آثـار ايـمـان مـذهـبى , جلوگيرى از جرايم , مفاسد,حق كشى ها, ظلم و تبه كارى هاست .كـشورهايى كه خود را غرقه فساد و تباهى ديده اند و قصد مبارزه با مفاسد را بى آن كه عوامل آن را دريـابـنـد, دارند بايد بدانند مبارزه با معلول , بدون مبارزه با علت امكان پذير نيست .بينش مادى داشتن , علتى است كه معلول آن ,جامعه ناسالم است , همان گونه كه ايمان مذهبى , علتى است كه مـعلول آن جامعه سالم است .اگر در جامعه اى ايمان مذهبى حاكم شد, خود به خود, تمام مقاصد از بـين مى رود .ايمان مذهبى از جهات مختلفى مى تواند جلو جرايم , مفاسد و تبه كارى ها را بگيرد كه بعضى از آن جهات در ذيل ذكر مى شود:1) كـسـى كـه ايـمـان مذهبى دارد, خود را در محضر الهى مى بيند و عقيده دارد كه تمام اعمال خلافش محاسبه مى شود و به كيفر اعمال شرش , در اين دنيا يا جهان ديگر خواهد رسيد, لذا سعى مى كند كه نزديك مفاسد نگردد .2) بـراثـر عـبـوديـت الـهـى , به انسان حالتى دست مى دهد كه او را بر هواهاى نفسانى و تمايلات شيطانى مسلط مى كند و جلو طغيان غرايز را, كه ريشه تبه كارى هاست , مى گيرد .3) انسانى كه داراى ايمان مذهبى است , كمال خود را در تقرب به خدا مى داند, لذا مرتكب مفاسد كه سد محكمى در راه رسيدن به قرب الهى است نمى گردد .4) ايـمـان مـذهـبـى به انسان , عزت و ارزش و شرافت مى بخشد .شخص مومن , هيچ گاه تسليم مفاسد, كه چيزى جز ذلت نفس و اسارت در دام شيطان نيست , نمى شود .از آنـچـه گـفته شد, معلوم گشت ايمان مذهبى , نقش پيشگيرى قوى نسبت به جرايم و مفاسد دارد, لـذا كـسـانى كه مى خواهند در مسير فساد و جاده انحرافات روانى , اجتماعى و خانوادگى قرار نگيرند, بايد در تقويت ايمان مذهبى خود سعى كنند .