میزان الحکمه جلد 11

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 11

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(انظر) القصص : 76 ، 82 ، المعارج : 18 ، الكهف : 34 ، الحديد : 20 ، التوبة : 69، يونس : 88 ، سبأ : 35 .

الحديث

19431- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ما قَرُبَ عَبدٌ مِن سُلطانٍ إلاّ تَباعَدَ مِن اللّه ِ تعالى ، و لا كَثُرَ مالُهُ إلاّ اشتَدَّ حِسابُهُ ، و لا كَثُرَ تَبَعُهُ إلاّ كَثُرَ شَياطينُهُ .
(1)

19432- عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا مَشى بالمدينةِ مع أبي ذَرٍّ فاستَقبَلَهُ اُحدٌ ـ : ما يَسُرُّني أنّ عِندي مِثلَ اُحُدٍ هذا ذَهَبا تَمضي علَيهِ ثالثةٌ و عِندي منهُ دِينارٌ إلاّ شَيءٌ أرصُدُهُ لِدَينٍ ، إلاّ أن أقولَ في عِبادِ اللّه ِ : هكذا و هكذا و هكذا، عن يَمينِهِ و عن شِمالِهِ و عن خَلفِهِ . إنّ الأكثَرِينَ هُمُ الأقَلُّونَ يَومَ القِيامَةِ إلاّ مَن قالَ : هكذا و هكذا و هكذا ، عن يَمينِهِ و عن شِمالِهِ و من خَلفِهِ ، و قليلٌ ما هُم .
(2)

19433- عنه صلى الله عليه و آله : ما أخشى علَيكُمُ الفَقرَ ، و لكنّي أخشى علَيكُمُ التَّكاثُرَ .
(3)

19434- التوحيد عن أبي ذرٍّ : خَرَجتُ لَيلةً من اللَّيالي فإذا رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَمشي وَحدَهُ و لَيس مَعهُ إنسانٌ ، فظَنَنتُ أنّهُ يَكرَهُ أن يَمشيَ مَعهُ أحَدٌ .

قالَ : فجَعَلتُ أمشي في ظِلِّ القَمَرِ ، فالتَفَتَ فَرآني فقالَ : مَن هذا ؟ قلتُ : أبو ذرٍّ، جَعَلَني اللّه ُ فِداكَ ، قالَ : يا أبا ذرٍّ ، تعالَ ، فمَشَيتُ مَعهُ ساعَةً ، فقالَ : إنّ المُكثِرينَ هُمُ الأقَلُّونَ يومَ القِيامَةِ ، إلاّ مَن أعطاهُ اللّه ُ خَيرا فنَفَحَ مِنهُ بيَمينِهِ و شِمالِهِ و بَينَ يدَيهِ و وراءهُ و عمِلَ فيه خَيرا .

قالَ : فمَشَيتُ مَعهُ ساعَةً ، فقالَ لي : اجلِسْ هاهُنا ، و أجلَسَني في قاعٍ حَولَهُ حِجارَةٌ فقالَ لي : اجلِسْ حتّى أرجِعَ إليكَ. قالَ : فانطَلَقَ في الحَرَّةِ حتّى لم أرَهُ و تَوارى عنّي .
(4)

حديث

19431- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هيچ بنده اى به سلطانى نزديك نشد مگر اينكه از خداى متعال دور گشت، و مال و ثروتش زياد نشد مگر اينكه حسابش سخت گرديد، و پيروانش بسيار نشدند مگر اينكه شيطان هايش زياد شدند.

19432- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ وقتى كه با ابوذر در مدينه مى رفتند و به كوه اُحُد رسيدند ـ فرمود : خوش ندارم كه به اندازه اين اُحد طلا داشته باشم و سه شب بگذرد و دينارى از آن نزد من باقى بماند، جز چيزى كه براى پرداخت وامى نگه دارم، مگر اينكه از راست و چپ و پشت سر به بندگان خدا بذل و بخشش كنم. ثروتمندان در روز قيامت تهي دستند، مگر كسى كه از راست و چپ و پشت سر خود بذل و بخشش كند و كارهاى خير انجام دهد و اينان اندكند.

19433- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

من از فقر بر شما نمى ترسم. بلكه از فزون خواهى و تفاخر به زياد داشتن براى شما نگرانم.

19434- التوحيد ـ به نقل از ابوذر ـ : شبى از شب ها بيرون آمدم. ناگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه تنها مى رود و هيچ كس با او نيست . فكر كردم خوش ندارد كسى همراهش باشد.

ابوذر مى گويد : من در نور ماه به راه افتادم. پيامبر برگشت و مرا ديد. فرمود : كيستى؟

عرض كردم : ابوذرم، فدايت شوم.

فرمود : ابوذر! بيا.

من لحظاتى با حضرت راه رفتم؛ پس، فرمود : ثروتمندان در روز قيامت تهي دستند، مگر كسى كه خداوند مالى به او دهد و او از راست و چپ و از پس و پيش آن را بخشش كند و با آن كار خيرى انجام دهد.

ابوذر مى گويد : باز هم چند لحظه اى با آن حضرت رفتم.

آنگاه به من فرمود : همين جا بنشين و مرا در گودى اى كه اطرافش سنگ بود نشانيد و فرمود: بنشين تا برگردم.

ابوذر مى گويد : پيامبر در ريگزار به راه افتاد و رفت تا جايى كه ديگر او را نديدم و از نظرم ناپديد شد.




1-النوادر للراوندي : 89/20 .

2-الترغيب و الترهيب : 4/184/75 .

3-كنز العمّال : 6139 .

4-التوحيد : 409/9 .

/ 340