كلام في قصّة صالح عليه السلام ، في فصول:سخنى درباره داستان صالح عليه السلام در چند فصل - میزان الحکمه جلد 11

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 11

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

19673- بحار الأنوار عن أبي مَطَرٍ : لَمّا ضَرَبَ ابنُ مُلجَمٍ الفاسِقُ لَعَنهُ اللّه ُ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام قالَ لَهُ الحسَنُ: أَقتُلُهُ ؟ قالَ : لا،و لكنِ احبِسْهُ؛ فإذا مُتُ فاقتُلوهُ، و إذا مُتُّ فادفِنوني في هذا الظَّهرِ في قَبرِ أخَوَيَّ : هُودٍ و صالِحٍ .
(1)

كلام في قصّة صالح عليه السلام ، في فصول:سخنى درباره داستان صالح عليه السلام در چند فصل

1 ـ ثمود قوم صالح عليه السلام

ثمود قوم من العرب العاربة كانوا يسكنون وادي القرى بين المدينة و الشام ، وهم من بشرٍ ما قبل التاريخ لا يَضبط التاريخ إلاّ شيئا يسيرا من أخبارهم ، و لقد عفت الدهور آثارهم فلا اعتماد على ما يذكر من جزئيّات قصصهم .
و الذي يقصّه كتاب اللّه من أخبارهم أ نّهم كانوا اُمّة من العرب على ما يدلّ عليه اسم نبيّهم و قد كان منهم (هود : 61) ، نشؤوا بعد قوم عاد ، و لهم حضارة و مدنيّة يعمرون الأرض و يتّخذون من سهولها قصورا و ينحِتون من الجبال بيوتا آمنين (الأعراف : 74) ، و من شُغلهم الفلاحة بإجراء العيون و إنشاء الجنّات و النخيل و الحرث (الشعراء : 148) .

كانت ثمود تعيش على سنّة الشعوب و القبائل ؛ يحكم فيهم سادتهم و شيوخهم . و قد كانت في المدينة التي بعث فيها صالح تسعة رهط يفسدون في الأرض و لا يصلحون (النمل : 48) فطغوا في الأرض و عبدوا الأصنام و أفرطوا عتوّا و ظلما .

19673- بحار الأنوار ـ به نقل از ابو مطر ـ : چون ابن ملجم فاسق و ملعون بر امير مؤمنان عليه السلام ضربت زد، حسن عليه السلام به حضرت عرض كرد : او را بكشم؟

فرمود: نه، زندانيش كن. اگر مُردم، او را بكشيد و هرگاه مُردم مرا در اين پشت؛ در جاى قبر برادرانم هود و صالح، به خاك بسپاريد.

سخنى درباره داستان صالح عليه السلام در چند فصل

1 ـ ثمود، قوم صالح عليه السلام

ثمود قومى از عرب هاى اصيل بودند كه در وادى القرى، واقع در ميان مدينه و شام، زندگى مى كردند. اين قوم از انسان هاى ما قبل تاريخ هستند و تاريخ از سرگذشت آنها جز اندكى نقل نكرده است. روزگار، آثار اين قوم را از ميان برده است. بنا بر اين، به جزئياتى كه درباره داستان ها و سرگذشت ايشان نقل مى شود نمى توان اعتماد كرد.

آنچه قرآن از اخبار اين قوم نقل كرده اين است كه ثمود ـ چنان كه از نام پيامبرشان كه يكى از همين مردم بوده است (هود / 61) بر مى آيد ـ مردمى عرب بوده اند كه بعد از قوم عاد مى زيسته اند و از فرهنگ و تمدنى برخوردار بوده، زمين را آباد مى كرده اند و در دشت ها كاخ ها مى ساخته و در كوه ها خانه هاى امن مى تراشيده اند (اعراف /74). و شغل كشاورزى داشته اند و چشمه هاى آب ، جارى مى كرده اند و باغ ها و نخلستان ها و كشتزارها داشته اند (شعراء / 148).

قوم ثمود به شيوه طايفه ها و قبايل زندگى مى كرده اند؛ يعنى بزرگان و پيرانشان بر آنها فرمان مى رانده اند. در شهرى كه صالح مبعوث شد، نُه گروه بودند كه در زمين تبهكارى مى كردند و اهل صلاح و درستكارى نبودند (نمل / 48). اين قوم در روى زمين سر به طغيان برداشتند و به بت پرستى پرداختند و سركشى و ستمگرى را از حدّ گذراندند.




1-بحار الأنوار : 11/379/4 .

/ 340