على از زبان على
گرچه بسيارى از فصيحان، بليغان، شاعران، نويسندگان و دانشمندان با زيباترين الفـاظ، عـبـارات و اشـعـار، در شـنـاسـانـدن گـوهـر بـى بديل خلقت، امام على بن ابى طالب كوشيده اند اما، خود نيز دانسته و مى دانند كه هيچ كس نمى تواند بر فراز قلّه بلند فضايل و مناقب امام متقيان، اِشراف يابد؛ زيرا وقتى تو بر فراز قلّه نباشى و در دامنه هاى كوه و يا پايين كوه ايستاده باشى، مسلّماً از آنچه بر فراز قلّه مى گذرد بى خبر مى مانى و اين بى خبرى شايد به آنجا برسد كه عظمت قلّه را درك نـكـنـى و گـاهـى بـاور نـداشـتـه بـاشـى. بـه هـمـيـن دليـل، آنـكـه بر فراز بلنداى قلّه ايستاده است گاهى بر خود واجب مى بيند از خود چيزى بـگـويـد تـا كـسـانـى كـه در پـايـيـن تـر ايـسـتـاده انـد را بـه قـله بـركـشـد يـا لااقل به قلّه نزديك سازد.
و على "ع" را جز خود او، و پيامبر "ص" چه كسى مى تواند بشناساند؟!
ايـنـك پـيـامـبـر خـدا "ص" در جـوار رحـمـت حـق آرمـيـده و زهـرا دخـت رسول؛ تنها يار على نيز به شهادت رسيده است و على "ع" تنها مانده است.
در طى ساليان صبر و سكوت و پس از آن، امام به انگيزه راهنمايى امت و اتمام حجت، هر جـا لازم ديـده به شناسايى و معرفى خويش پرداخته است. حضرت در اين جايگاه، شيوه فـردى و اجتماعى زندگى و جايگاه خويشتن در نظام آفرينش و دين را با زبانى صريح و بليغ تبيين كرده است. در اين بخش مرورى داريم به آنچه امام از زندگى خويش و به طور كلّى راجع به وجود شريف خودشان بيان فرموده اند:
بر دوش پيامبر
شـبـى پـيـامـبر خدا در منزل خديجه بود. مرا نزد خود خواند و هنگامى كه نزد ايشان رفتم فـرمـود: اى عـلى هـمـراهِ مـن بـيـا! سـپـس خـود جـلو افـتـاد و مـن بـه دنبال ايشان حركت كردم و كوچه هاى مكه را يكى پس از ديگرى پشت سر گذاشتيم تا به خـانـه خـدا، كـعـبـه رسـيـديـم... در آن وقـتِ شـب مـردم هـمـگـى خـوابـيـده بـودنـد، رسول خدا مرا صدا زد و فرمود:
''اى عـلى، بـر دوش مـن بالا برو''، سپس خم شد و من بر دوش ايشان بالا رفتم و هر چه بـت بـود، بـه رو، بـر زمـيـن افـكـنـدم، آنـگـاه بـا پـيـامـبـر از كـعـبه بيرون آمديم و به منزل "حضرت" خديجه رفتيم. پيامبر خدا به من فرمود: ''نخستين كسى كه بت ها را در هم شكست جدّ تو ابراهيم بود و آخرين كسى كه بت ها را شكست تو بودى''
بـامـداد روز بـعـد، هـنـگامى كه اهل مكه به سراغ بت هاى خود رفتند، ديدند كه بت هايشان بـرخـى شـكـسـتـه و پـاره اى وارونـه بـر زمـيـن افـتـاده و... گـفـتـنـد: ايـن اعمال از كسى جز محمد "ص" و پسر عمويش على "ع" سر نمى زند و از آن پس ديگر بتى بر بام كعبه نرفت. [ بـحـارالانـوار، ج 38، ص 84 و مـنـاقـب ابـن شـهـرآشـوب، ج 2، ص 155. طـبـق نـقـل تـواريـخ شـكـسـتـن بـت هـا در دو نـوبـت انـجـام شـده اسـت و ايـن نقل مربوط به قبل از فتح مكه است. ]