پرچمدار بهشت
رسول خدا "ص" به من فرمود: نخستين كسى كه وارد بهشت مى شود، تو هستى! گفتم: يا رسول الله، من قبل از شما وارد بهشت مى شوم؟! فـرمود: آرى، چرا كه تو پرچمدار من در قيامت هستى، همان گونه كه در دنيا پرچمدار من بوده اى، و پرچمدار مقدّم و جلوتر از همه حركت مى كند. سـپس فرمود: اى على! گويا هم اكنون تو را مى بينم كه در بهشت هستى و لواء "پرچم" من در دست تو است و آن "لواء الحمد" است كه تو به كف گرفته اى و آدم و همه فرزندان او در پناه آن گرد آمده اند. [ بحارالانوار، ج 8، ص 6. ]
در پى كسب حلال
روزى در مـديـنـه سـخـت بـه گـرسـنـگى مبتلا شدم. در پى يافتن كار به اطراف رهسپار گـشـتم. در اين ميان زنى را ديدم كه مقدارى كلوخ گرد آورده بود، حدس زدم كه مى خواهد بـا آن گـِل درسـت كند. جلو رفتم و پس از گفت و گو با او قرار گذاشتم كه هر دلو آب كـه از چـاه مـى كـشـم يـك خـرمـا به من اجرت دهد. شانزده دلو آب از چاه كشيدم تا آن جا كه دستانم تاول زد. سپس مقدارى آب نوشيدم و نزد آن زن آمدم و با اشاره دست "عدد شانزده را به او نشان دادم" و اجرت خود را مطالبه كردم. او شـانـزده دانـه خـرمـا شـمـرد "و به من داد" من نزد پيامبر آمدم و ماجرا را براى او تعريف كردم. پيامبر خدا همراه من از آن خرماها تناول فرمود. [ بحارالانوار، ج 41، ص 33. ]