پيشگيرى و درمان فتنه - علی (علیه السلام) در آیینه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علی (علیه السلام) در آیینه نهج البلاغه - نسخه متنی

حسین نمازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشگيرى و درمان فتنه



پيشگيرى فتنه


پـيـشـگـيـرى هـمـواره قـبـل از بـروز بـيـمـارى و بـه مـعـنـاى زدودن زمـيـنـه هـا وعوامل بيمارى زاست. در اين مرحله كارشناسان و مسؤولان جامعه، وظيفه دارند، ريشه ها و زمـيـنه هاى مساعد براى رشد و نمو فتنه را از بين ببرند. براى پيشگرى از وقوع فتنه بايد دو كار اساسى در جامعه انجام شود:

1 ـ از بـيـن بـردن زمـيـنـه هـاى فـتـنـه: يـك بـُعـد از پـيـشـگـيـرى، خـشـكـانـدن زمينه هاى شـكـل گـيـرى فـتـنـه اسـت. مـثـلاً اگـر تـفـرقـه، زمـيـنـه سـاز فـتـنـه اسـت، بـايـسـتـى عوامل تفرقه را از ميان برداريم؛ اگر رواج بدعت ها مرحله آغازين فتنه است، بر عالمان دين است كه با بصيرت از نفوذ بدعت ها جلوگيرى كنند؛ اگر امتزاج و در هم آميختگى حق و باطل باعث بروز فتنه ها و حاكميت باطل مى گردد، بر عالمان، انديشمندان و محققان دينى است كه مرز حق و باطل را بشناسانند.

2 ـ تـقـويـت و تحكيم اصول و ارزشهاى دينى: همان گونه كه در يك باغچه بايستى از رويـيدن علف هاى هرز جلوگيرى كرد، بايد در تقويت و رشد گياهان مطلوب نيز كوشيد؛ كـود مـنـاسـب بـه پـاى آنها ريخت و آبيارى اندازه و به موقع كرد. در جامعه نيز، يكسرى اصـول و بنيادها و ارزشهاى اجتماعى مقبول و ثابت وجود دارد كه دوام و استحكام جامعه به دوام آنـهـاسـت و تـزلزل در ايـن اصـول و ارزشـهـاى نـاب، نـابـسـامـانـى و تزلزل جامعه را به دنبال دارد.

بـراى حـراسـت و پـاسـدارى از ايـن اصـول و بـنيادهاى الهى بايستى ابتدا نسبت به آنها آگـاهـى و بـصـيـرت كـافـى داشـت. از ايـن رو، هـر چه سطح آگاهى جامعه به خصوص نـسـل جـوان نـسـبـت بـه اصـول و ارزشـهـاى مـكـتـبـى بـالا رود، اسـتـحـكـام بـنـيـادهـا و اصـول اجـتـمـاعـى افـزون تـر و در نـتـيـجـه رسـوخ و رخـنـه عـوامـل فـتـنه گر مشكل تر و زمينه عمل آنان كمتر خواهد بود. مهمتر از آگاهى و بصيرت، ايـمـان و بـاور قـلبـى و تقيّد عملى نسبت به ارزشهاست. چنانكه امير فرزانگان "ع" مى فرمايد:

'وَاعْلَمُوا اَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ' [ نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبه 5. ]

آگـاه بـاشـيـد! آن كـس كـه تـقـوا پـيـشـه كـنـد و از خـدا بـتـرسـد، خـداونـد متعال راهى براى نجات او از فتنه ها بازمى كند.

مرحله درمان


ايـن مـرحـله، زمانى كاربرد دارد كه فتنه برپا شده و دامن جامعه راگرفته است. در اين مـوقـعيّت، مبارزه و ستيز براى از ميان برداشتن فتنه، وظيفه اى همگانى است و مبارزه با فـتـنه بايستى در راءس فعاليت هاى جامعه قرار گيرد. اما اين بدان معنا نيست كه گرهى كـه بـا دسـت قـابـل گشودن است، با دندان باز كنيم، بلكه بايد مراتب نهى از منكر را رعـايـت نـمـود و لكـن اگر درنهايت امر، ريشه كنى فتنه به جان باختن نياز داشت، بايد جان باخت.

امـام عـلى "ع"، در مـقـابـله بـا فـتنه غاصبان خلافت با توجه به شرايط و موقعيت جامعه اسـلامـى و مـصـالح عـاليـه نـهـال نـوپـاى اسـلام، نـه تنها دست به شمشير نبرد و به اصطلاح خانه نشين شد بلكه ديگران را نيز از ايجاد اختلاف و نزاع برحذر داشت و در آن مقطع زمانى، جنگ داخلى را فتنه اى ديگر مى دانست:

'اَيُّهـَا النـّاسُ شـُقُّوا اَمـْواجَ الْفـِتـَنِ بـِسـُفـُنِ النَّجـاةِ وَ عـَرِّجـُوا عـَنْ طـَريـقـِ الْمُنافَرَةِ...' [ نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبه 5. ]

اى مـردم، امـواج فـتـنـه هـا را بـا كـِشـتـى هـاى نـجـات "تـمـسـك بـه اهل بيت پيامبر "ص'، در هم بشكنيد و از پيمودن راه اختلاف و پراكندگى بپرهيزيد.

امـّا پـايـان اغـلب فـتـنـه ها به جنگ و جهاد مى انجامد و فتنه گران را سزايى جز شمشير نـشـايـد. فـتـنـه گـران تـنـگ نـظـر و مـتـحـجـّر مـسـلك "خوارج نهروان" مدت ها عليه نظام عدل على "ع" فعاليت كردند، حضرت تا وقتى آنها دست به شمشير نبردند، با شيوه هاى تـبـليـغى و روشنگرانه با آنها مقابله كرد، اما آنگاه كه دست به شمشير بردند، حضرت "ع" چاره دفع فتنه را در استفاده از شمشير ديد و حدود چهار هزار تن از آنها را از دم تيغ گـذرانـد. بـنـابـرايـن، بـرخـورد با فتنه ها بايستى حساب شده باشد و مراتب نهى از مـنـكـر، رعـايت و شيوه برخورد و كيفيت آن و نوع موضع گيرى دقيق باشد تا عملكرد ما و نوع برخورد ما خود مسبب فتنه اى ديگر در جامعه نشود. [ در گزينش برخى عناوين و مطالب از نشريه پاسدار اسلام، شماره هاى 245 ـ 249، استفاده شده است. ]

/ 39