محرم اسرار - علی (علیه السلام) در آیینه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علی (علیه السلام) در آیینه نهج البلاغه - نسخه متنی

حسین نمازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

محرم اسرار


پـيـامبر خدا "ص" در حالى كه نوشته اى در دست داشت، مرا به حضور خويش فرا خواند. سپس فرمود: على! در حفظ و نگهدارى اين مكتوب كوشش نما!

پـرسـيـدم: مـگـر ايـن چـه كـتـابـى اسـت؟ فـرمـود: خـداونـد مـتـعـال، نـام هـمـه نـيـكـبـخـتـان و سـعـادتـمـنـدان عـالم را در خلال آن برشمرده است و از من خواسته است كه آن را به تو بسپارم. [ خصال، ص 68، به نقل از بحار، ج 40، ص 86. ]

سزاوارتر از جبرئيل


روزى به حضور رسول خدا شرفياب شدم در حالى كه آن حضرت بيمار بود و سرش در دامـن مـردى زيـبـا روى كـه كـسـى بـه زيـبـايـى او هـرگـز نـديـده بـودم، قـرار داشـت و رسـول خـدا "ص" در خـواب بود. هنگامى كه من وارد شدم مردِ "زيبا روى" به من گفت: "اى على" به پسر عمويت رسول خدا نزديك شو كه تو، نسبت به او سزاوارتر از منى. پس مـن نـزد آن دو رفـتـم، مـرد "زيـبـا روى" بـرخـاسـت و مـن بـه جـاى او نـشـسـتـم و سـر رسـول خـدا "ص" را بـه دامـن گـرفـتـم. سـاعـتـى گـذشـت تـا رسـول خـدا "ص" بـيـدار شـد و فـرمـود: مـردى كـه سـر من را بر دامن نهاده بود كجاست؟ عـرضـه داشـتـم مـن وقتى به نزد شما آمدم، آن مرد مرا به نزديك شما خواند و گفت: تو سزاوارتر از من به او هستى، سپس جايش را به من داد و رفت.

پيامبر فرمود: آيا آن مرد را شناختى، گفتم: نه، پدر و مادرم فداى شما پيامبر فرمود: او جـبـرئيـل بـود كـه بـا مـن گـفـت و گـو مـى كرد تا اينكه دردم تسكين يافت و خواب بر چشمانم غلبه كرد در حالى كه سرم در دامن او بود. [ خـاطـرات امـيـرالمـؤمـنـيـن، ص 78، بـه نـقـل از فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج 2، ص 40. ]

/ 39