امام محمّد باقر عليه السلام حكايت فرموده است:روزى رسول خدا صلّى الله عليه وآله به منزل دخترش حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها وارد شد و چون مقدارى نشست خطاب به وى كرد و فرمود: دخترم، فاطمه! بلند شو و آن ظرف غذا را بياور.همين كه آن ظرف غذا را آورد، ديدند كه داخل آن پر از آبگوشت داغ است و آماده خوردن مىباشد.سپس رسول خدا، امام علىّ، حضرت زهراء و دو فرزندشان امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهم از آن طعام ميل نمودند و باقى مانده آن را تا مدّت سيزده روز مرتّب مورد استفاده قرار مىدادند وليكن از آن غذا كاسته نمى شد.تا آن كه روزى اُمّ ايمن، امام حسين عليه السلام را ديد، كه مشغول خوردن غذاى پخته مىباشد، به ايشان گفت: اين نوع غذا را از كجا آورده اىحضرت فرمود: مدّت چند روزى است كه غذاى ما در منزل، از همين خوراك مىباشد.اُمّ ايمن به منزل حضرت زهراء سلام اللّه عليها وارد شد و گفت: اى فاطمه! اگر امّ ايمن چيزى داشته باشد، براى شما هم است و در آن شريك مىباشيد؛ ولى اگر يك روز شما چيزى يافتيد، امّ ايمن از آن محروم خواهد بود؟!حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مقدارى از آن غذاى آبگوشت را كه هنوز تازه بود براى امّ ايمن آورد و او هم از آن طعام خورد و در همان روز ظرف غذا به پايان رسيد.وقتى حضرت رسول صلّى الله عليه وآله تشريف آورد و متوجّه شد كه غذا تمام شده است، فرمود:چنانچه از آن غذا به ديگرى نمى دادى پايان ناپذير بود و تمامى ما اهل بيت تا آخر از آن مىخورديم و باز هم باقى مىماند.سپس امام محمّد باقر عليه السلام فرمود: اكنون ظرف آن غذا نزد ما موجود است تا آن كه به دست امام زمان، قائم آل محمّد صلوات اللّه عليهم أجمعين خواهد رسيد.(19)