چهل حديث گهربار منتخب - چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا (س) - نسخه متنی

عبداللّه صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


چهل حديث گهربار منتخب

1 قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه عليها:

نَحْنُ وَسيلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَيْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبيائِهِ.(62)

ترجمه:

فرمود: ما اءهل بيت پيامبر وسيله ارتباط خداوند با خلق او هستيم، ما برگزيدگان پاك و مقدّس پروردگار مىباشيم، ما حجّت و راهنما خواهيم بود؛ و ما وارثان پيامبران الهى هستيم.

2 قالَتْ عليها السلام: وَهُوَ الا مامُ الرَبّانى، وَالْهَيْكَلُ النُّورانى، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْيابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(63)

ترجمه:

در تعريف امام علىّ عليه السلام فرمود: او پيشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاك از خانواده پاكان مىباشد، گوينده اى حقّگو و هدايتگر است، او مركز و محور امامت و رهبريّت است.

3 قالَتْ عليها السلام: اءبَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، يُقْيمانِ اءَودَّهُمْ، وَ يُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اءطاعُوهُما، وَ يُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدّائم إ نْ واقَفُوهُما.(64)

ترجمه:

فرمود: حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله و علىّ عليه السلام، والِدَين اين امّت هستند، چنانچه از آن دو پيروى كنند آن ها را از انحرافات دنيوى و عذاب هميشگى آخرت نجات مىدهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مىسازند.

4 قالَتْ عليها السلام: مَنْ اءصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اءهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ اءفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(65)

ترجمه:

فرمود: هركس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترين مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدير مىنمايد.

5 قالَتْ عليها السلام: إ نَّ السَّعيدَ كُلَّ السَّعيدِ، حَقَّ السَّعيدِ مَنْ اءحَبَّ عَليّا فى حَياتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(66)

ترجمه:

فرمود: همانا حقيقت و واقعيّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ عليه السلام در زمان حيات و پس از رحلتش خواهدبود.

6 قالَتْ عليها السلام: إ لهى وَ سَيِّدى، اءسْئَلُكَ بِالَّذينَ اصْطَفَيْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَيَّ فى مُفارِقَتى اءَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شيعَتى، وَشيعَةِ ذُرّيتَى.(67)

ترجمه:

فرمود: خداوندا، به حقّ اولياء و مقرّبانى كه آن ها را برگزيده اى، و به گريه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ايشان، از تو مىخواهم گناه خطاكاران شيعيان و پيروان ما را ببخشى.

7 قالَتْ عليها السلام: شيعَتُنا مِنْ خِيارِ اءهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّينا وَ مَوالى اَوْليائِنا وَ مُعادى اءعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.(68)

ترجمه:

فرمود: شيعيان و پيروان ما، و همچنين دوستداران اولياء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نيز آن هائى كه با قلب و زبان تسليم ما هستند بهترين افراد بهشتيان خواهند بود.

8 قالَتْ عليها السلام: وَاللّهِ يَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا إ نّى اءكْرَهُ اءنْ يُصيبَ الْبَلاءُ مَنْ لاذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ اءنّى سَاءُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ اءجِدُهُ سَريعَ الاْ جابَةِ.(69)

ترجمه:

حضرت به عمر بن خطّاب فرمود:

سوگند به خداوند، اگر نمى ترسيدم كه عذاب الهى بر بى گناهى، نازل گردد؛ متوجّه مىشدى كه خدا را قسم مىدادم و نفرين مىكردم.

و مىديدى چگونه دعايم سريع مستجاب مىگرديد.

9 قالَتْ عليها السلام: وَاللّهِ، لاكَلَّمْتُكَ اءبَدا، وَاللّهِ لاَ دْعُوَنَّ اللّهَ عَلَيْكَ فى كُلِّ صَلوةٍ.(70)

ترجمه:

پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبكر كرد و فرمود: به خدا سوگند، ديگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرين خواهم كرد.

10 قالَتْ عليها السلام: إ نّى اءُشْهِدُاللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ، اءنَّكُما اَسْخَطْتُمانى، وَ ما رَضيتُمانى، وَ لَئِنْ لَقيتُ النَبِيَّ لا شْكُوَنَّكُما إ لَيْهِ.(71)

ترجمه:

هنگامى كه ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود:

خدا و ملائكه را گواه مىگيرم كه شما مرا خشمناك كرده و آزرده ايد، و مرا راضى نكرديد، و چنانچه رسول خدا را ملاقات كنم شكايت شما دو نفر را خواهم كرد.

11 قالَتْ عليها السلام: لاتُصَلّى عَلَيَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ اءبى رَسُولِ اللّهِ فى اءميرالْمُؤمنينَ عَليّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى، وَخَرقُوا صَحيفَتى اللّتى كَتَبها لى اءبى بِمُلْكِ فَدَك.(72)

ترجمه:

فرمود: افرادى كه عهد خدا و پيامبر خدا را درباره اميرالمؤمنين علىّ عليه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثيّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نبايد بر جنازه من نماز بگذارند.

12 قالَتْ عليها السلام: إ لَيْكُمْ عَنّى، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَديرِكُمْ، وَالاَْمْرُ بعد تقْصيركُمْ، هَلْ تَرَكَ اءبى يَوْمَ غَديرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ.(73)

ترجمه:

خطاب به مهاجرين و انصار كرد و فرمود:

از من دور شويد و مرا به حال خود رها كنيد، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هايتان، عذرى براى شما باقى نمانده است.

آيا پدرم در روز غدير خم براى كسى جاى عذرى باقى گذاشت

13 قالَتْ عليها السلام: جَعَلَ اللّهُ الاْ يمانَ تَطْهيرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزيها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّيامَ تَثْبيتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْييدا لِلدّينِ(74)

ترجمه:

فرمود: خداوند سبحان، ايمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد.

و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود.

و زكات (و خمس) را براى تزكيه نفس و توسعه روزى تعيين نمود.

و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست.

و حجّ را براى استحكام اءساس شريعت و بناء دين اسلام واجب نمود.

14 قالَتْ عليها السلام: يا اءبَاالْحَسَنِ، إ نَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إ لَىَّ وَ حَدَّثَنى أ نّى اَوَّلُ اءهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالى وَارْضَ بِقَض ائِهِ.(75)

ترجمه:

فرمود: اى ابا الحسن! همسرم، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بيتش كه به او ملحق مىشوم وچاره اى از آن نيست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش.

15 قالَتْ عليها السلام: مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ اَوْ عَلَيَّ ثَلاثَةَ اءيّامٍ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فى حَياتِهِ وَ حَياتِكِ؟

قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا.(76)

ترجمه:

فرمود: هر كه بر پدرم رسول خدا و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براى او واجب مىگرداند، چه در زمان حيات و يا پس از مرگ ما باشد.

16 قالَتْ عليها السلام: ما صَنَعَ اءبُوالْحَسَنِ إ لاّ ما كانَ يَنْبَغى لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسيبُهُمْ وَطالِبُهُمْ.(77)

ترجمه:

فرمود: آنچه را امام علىّ عليه السلام نسبت به دفن رسول خدا و جريان بيعت انجام داد، وظيفه الهى او بوده است، و آنچه را ديگران انجام دادند خداوند آن ها را محاسبه و مجازات مىنمايد.

17 قالَتْ عليه السلام: خَيْرٌ لِلِنّساءِ اءنْ لايَرَيْنَ الرِّجالَ وَلايَراهُنَّ الرِّجالُ.(78)

ترجمه:

فرمود: بهترين چيز براى حفظ شخصيت زن آن است كه مردى را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد.

18 قالَتْ عليها السلام: اءوُصيكَ يا اءبَاالْحَسنِ اءنْ لاتَنْسانى، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى.(79)

ترجمه:

ضمن وصيّتى به همسرش اظهار داشت: مرا پس از مرگم فراموش نكنى.

و به زيارت و ديدار من بر سر قبرم بيائى.

19 قالَتْ عليها السلام: إ نّى قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما يُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إ نّهُ يُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَيَصِفُها لِمَنْ رَاءى، فَلا تَحْمِلينى عَلى سَريرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرينى، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ.(80)

ترجمه:

در آخرين روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصيّتى به اسماء فرمود: من بسيار زشت و زننده مىدانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اى روى بدنش تشييع مىكنند.

و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى ديگران تعريف مىنمايند.

مرا بر تخت و بلانكاردى كه اطرافش پوشيده نيست و مانع مشاهده ديگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشييع كن، خداوند تورا از آتش جهنّم مستور و محفوظ نمايد.

20 قالَتْ عليها السلام:.... إ نْ لَمْ يَكُنْ يَرانى فَإ نّى اءراهُ، وَ هُوَ يَشُمُّ الريح.(81)

ترجمه:

مرد نابينائى وارد منزل شد و حضرت زهراء عليها السلام پنهان گشت، وقتى رسول خدا صلّى الله عليه وآله علّت آن را جويا شد؟

در پاسخ پدر اظهار داشت: اگر آن نابينا مرا نمى بيند، من او را مىبينم، ديگر آن كه مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مىكند.

21 قالَتْ عليها السلام: أ صْبَحْتُ وَ اللّهِ! عاتِقَةً لِدُنْياكُمْ، قالِيَةً لِرِجالِكُمْ.(82)

ترجمه:

بعد از جريان غصب فدك و احتجاج حضرت، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جويا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنيا را آزاد كردم و هيچ علاقه اى به آن ندارم، همچنين دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.

22 قالَتْ عليها السلام: إ نْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَاءنْتَ مِنْ شيعَتِنا، وَ إ لاّ فَلا. (83)

ترجمه:

فرمود: اگر آنچه را كه ما اهل بيت دستور داده ايم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ايم خوددارى نمائى، تو از شيعيان ما هستى وگرنه، خير.

23 قالَتْ عليها السلام: حُبِّبَ إ لَيَّ مِنْ دُنْياكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْ نْفاقُ فى سَبيلِ اللّهِ.

ترجمه:

فرمود: سه چيز از دنيا براى من دوست داشتنى است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نيازمندان در راه خدا.

24 قالَتْ عليها السلام: اءُوصيكَ اَوّلاً اءنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإ بْنَةِ اُخْتى اءمامَةَ، فَإ نَّها تَكُونُ لِوُلْدى مِثْلى، فَإ نَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.(84)

ترجمه:

در آخرين لحظات عمرش به همسر خود چنين سفارش نمود:

پس از من با دختر خواهرم اءمامه ازدواج نما، چون كه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متديّن است.

همانا مردان در هر حال، نيازمند به زن مىباشند.

25 قالَتْ عليها السلام: الْزَمْ رِجْلَها، فَإ نَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اءقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ.(85)

ترجمه:

فرمود: هميشه در خدمت مادر و پاى بند او باش، چون بهشت زير پاى مادران است؛ و نتيجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.

26 قالَتْ عليها السلام: ما يَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ إ ذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ.(86)

ترجمه:

فرمود: روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و ديگر اعضاء و جوارح خود را كنترل ننمايد هيچ سودى از روزه خود نمى برد.

27 قالَتْ عليها السلام: اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ يَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ.(87)

ترجمه:

فرمود: تبسّم و شادمانى در برابر مؤمن موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتيجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ايمنى ازعذاب خواهد بود.

28 قالَتْ عليها السلام: لايَلُومَنَّ امْرُءٌ إ لاّ نَفْسَهُ، يَبيتُ وَ فى يَدِهِ ريحُ غَمَرٍ.(88)

ترجمه:

فرمود: كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشويد دست هايش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برايش بوجود آيد كسى جز خودش را سرزنش نكند.

29 قالَتْ عليها السلام: اصْعَدْ عَلَى السَّطْحِ، فَإ نْ رَأ يْتَ نِصْفَ عَيْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَأ عْلِمْنى حَتّى أ دْعُو.(89)

ترجمه:

روز جمعه نزديك غروب آفتاب به غلام خود مىفرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشيد غروب كرد مرا خبر كن تا براى خود و ديگران دعا كنم.

30 قالَتْ عليها السلام: إ نَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا وَلايُبالى.(90)

ترجمه:

فرمود: همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مىآمرزد و از كسى باكى نخواهد داشت.

31 قالَتْ عليها السلام: الْجارُ ثُمَّ الدّارُ.(91)

ترجمه:

فرمود: اوّل بايد در فكر مشكلات و آسايش همسايه و نزديكان و سپس در فكر خويشتن بود.

32 قالَتْ عليها السلام: الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلا ةِ فى مَنْزِلِهِ إ لا الاْ مامَ يَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَيْهِ.(92)

ترجمه:

فرمود: هر شخصى نسبت به مركب سوارى، و فرش منزل خود و برگزارى نماز در آن از ديگرى در اءُلويّت است مگر آن كه ديگرى امام جماعت باشد و بخواهد نماز جماعت را إ قامه نمايد، نباشد.

33 قالَتْ عليها السلام: يا اءبَة، ذَكَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراةً يَوْمَ الْقيامَةِ، واسَوْاء تاهُ يَوْمَئِذٍ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.(93)

ترجمه:

اظهار داشت: اى پدر، من به ياد روز قيامت افتادم كه مردم چگونه در پيشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ايستاد و فرياد رسى ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بيت عليهم السلام.

34 قالَتْ عليها السلام: إ ذا حُشِرْتُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، اءشْفَعُ عُصاةَ اءُمَّةِ النَّبىَّ صلّى الله عليه وآله وَسَلَّمَ.(94)

ترجمه:

فرمود: هنگامى كه در روز قيامت برانگيخته و محشور شوم، خطاكاران امّت پيامبر صلّى الله عليه وآله، را شفاعت مىنمايم.

35 قالَتْ عليها السلام: فَاءكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإ نَّها ساعَةٌ يَحْتاجُ الْمَيِّتُ فيها إ لى اءُنْسِ الاْ حْياءِ.(95)

ترجمه:

ضمن وصيّتى به امام علىّ عليه السلام اظهار نمود: پس از آن كه مرا دفن كردى، برايم قرآن را بسيار تلاوت نما، و برايم دعا كن، چون كه ميّت در چنان موقعيّتى بيش از هر چيز نيازمند به اُنس با زندگان مىباشد.

36 قالَتْ عليها السلام: يا اءبَا الحَسَن، إ نّى لا سْتَحى مِنْ إ لهى اءنْ اءكَلِّفَ نَفْسَكَ مالاتَقْدِرُ عَلَيْهِ.(96)

ترجمه:

خطاب به همسرش اميرالمؤمنين علىّ عليه السلام كرد: من از خداى خود شرم دارم كه از تو چيزى را در خواست نمايم و تو توان تهيه آنرا نداشته باشى.

37 قالَتْ عليها السلام: خابَتْ اءُمَّةٌ قَتَلَتْ إ بْنَ بِنْتِ نَبِيِّها.(97)

ترجمه:

فرمود: رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى كه فرزند پيامبر خود را به قتل رسانند.

38 قالَتْ عليها السلام:... وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزيها عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجابا عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْكَ السِّرْقَةِ ايجابا لِلْعِّفَةِ.(98)

ترجمه:

فرمود: خداوند متعال منع و نهى از شرابخوارى را جهت پاكى جامعه از زشتى ها و جنايت ها؛ و دورى از تهمت ها و نسبت هاى ناروا را مانع از غضب و نفرين قرار داد؛ و دزدى نكردن، موجب پاكى جامعه و پاكدامنى افراد مىگردد.

39 قالَتْ عليها السلام: اللّه الشِّرْكَ إ خْلاصا لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إ لاّ وَ اءنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اءطيعُوا اللّه فيما اءمَرَكُمْ بِهِ، وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إ نَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.(99)

ترجمه:

و خداوند سبحان شرك را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن كه همگان تن به ربوبيّت او در دهند و به سعادت نائل آيند؛ پس آن طورى كه شايسته است بايد تقواى الهى داشته باشيد و كارى كنيد تا با اعتقاد به دين اسلام از دنيا برويد.

بنابر اين بايد اطاعت و پيروى كنيد از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده يا از آن نهى كرده است، زيرا كه تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت.

40 قالَتْ عليها السلام: ءمّاوَاللّهِ، لَوْتَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اءهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبيّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَلَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَخَلْفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتّى يَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِالسَّلام.(100)

ترجمه:

فرمود: به خدا سوگند، اگر حقّ يعنى خلافت و امامت را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بيت پيامبر صلوات اللّه عليهم پيروى ومتابعت كرده بودند حتّى دو نفر هم با يكديگر درباره خدا و دين اختلاف نمى كردند.

و مقام خلافت و امامت توسط افراد شايسته يكى پس از ديگرى منتقل مىگرديد و در نهايت تحويل قائم آل محمّد عجّل اللّه فرجه الشّريف، و صلوات اللّه عليهم اجمعين مىگرديد كه او نهمين فرزند از حسين عليه السلام مىباشد.

(1). فهرست نام مشخّصات بعضى از كتابهائى كه مورد استفاده اين مجموعه قرار گرفته است در قسمت آخر جلد دوّم همين مجموعه نفيسه موجود مىباشد.

(2). از شاعر محترم: آقاى كمپانى.

(3). اشعار از شاعر محترم: آقاى وصال شيرازى.

(4). نام مبارك آن حضرت به عنوان فاطمه، زهراء: به عدد حروف اءبجد، چنين است: 135، 213.

(5). به ترتيب، مطابق بيست و هشتم مرداد، و يا هفدهم شهريور، سال دهم هجرى شمسى خواهد بود.

(6). ولادت و ديگر حالات حضرت زهراء سلام اللّه عليها بر گرفته شده است از:

الشيّعة: ج 1، مناقب ابن شهر آشوب: ج 1، بحارالا نوار: ج 43 و44، عيون المعجزات شيخ حسين عبدالوهّاب، كشف الغمّة: ج 1، اءنساب الا شراف: ج 2، تهذيب الا حكام: ج 6، اعلام الورى: ج 1، مجموعه نفيسه، تاريخ اهل البيت عليهم السلام، تذكرة الخواصّ، الفصول المهمّة، ينابيع المودّة، فاطمة الزّهراء سلام اللّه عليها، دلائل الامامة و....

(7). از شاعر محترم: «ژوليده».

(8). الخرايج و الجرايح: ج 2، ص 525، ح 1، و الثّاقب فى المناقب، ص 285، ح 244، و بحارالا نوار، ج 43، ص 2 3، و دلائل الامامة: ص 76، ح 17.

(9). إ حقاق الحقّ: ج 25، ص 279، بحارالا نوار: ج 43، ص 20، ح 7.

(10). أعيان الشّيعة: ج 1، ص 312 و379، فاطمة الزّهراء عليها السلام: ص 106، كشف الغمّة: ج 1، ص 359.

(11). بحارالا نوار: ج 43، ص 137 145 به نقل از كافى، كشف الغمّة، مصباح الا نوار،.... و احقاق الحقّ: ج 19، ص 134 136 با تفاوت.

(12). دلائل الا مامة: ص 81، ح 21، بحارالا نوار: ج 43، ص 9، ح 16.

(13). بحارالا نوار: ج 16، ص 3.

(14). بحارالانوار: ج 16، ص 225 به نقل از صحيفة الرّضا عليها السلام.

(15). احتجاج طبرسى: ج 1، ص 18، تفسير امام عسكرى عليه السلام: ص 346.

(16). الثّاقب فى المناقب: ص 290، ح 248.

(17). حقير گويد: شفا گرفتن براى اءمراض و دردها به وسيله دعاها نياز حتمى به ايمانى راسخ و عقيده اى كامل دارد، ضمنا شاهد احوال چندين كودك و بزرگسال بوده ام كه به وسيله و بركت همين دعا شفاء يافته اند.

(18). دلائل الامامة: ص 107، ح 35، بحارالا نوار: ج 43، ص 66 68، ح 59، الخرايج و الجرايح، ج 2، ص 533، ح 9.

(19). اصول كافى: ج 1، ص 460، ح 7.

(20). بحارالا نوار: ج 43، ص 47.

(21). كتاب العوالم: ج 11، ص 629.

(22). بحارالا نوار: ج 43، ص 31، ح 38، تفسير عيّاشى: ص 29، ح 35، إحقاق الحقّ: ج 19، ص 113.

(23). احقاق الحقّ: ج 25، ص 350، اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 322.

(24). بحارالا نوار: ج 43، ص 28، ح 33، الخرايج و الجرايح: ج 2، 530، ح 6.

(25). احقاق الحقّ: ج 25، ص 272.

(26). احقاق الحقّ: ج 25، ص 255، بحار: ج 43، ص 81، مستدرك الوسائل: ج 5، ص 244، ح 1.

(27). مستدرك الوسائل: ج 3، ص 23، ح 1.

(28). سوره حجر: آيه 44.

(29). بحارالا نوار: ج 43 ص 87 89 ح 9.

(30). أعيان الشّيعة: ج 1، ص 318، به نقل از الا مامة و السّياسة.

(31). إحقاق الحقّ: ج 19، ص 112 و 113، داستان مفصّل است، علاقه مندان مراجعه نمايند.

(32). إحقاق الحقّ: ج 25، ص 251.

(33). علل الشّرايع: ص 179، ح 6.

(34). أمالى مفيد: ص 130، ح 6 و در كتاب احقاق الحقّ: ج 25، ص 222 به نقل از اميرالمؤمنين علىّ عليه السلام از پيامبر اسلام صلّى الله عليه وآله وارد شده است.

(35). معالى السّبطين: ج 2، ص 11، بحار: ج 44، ص 29، ح 37.

(36). أعيان الشّيعة: ج 1، ص 314، به نقل از صحيح بخارى.

(37). بحارالا نوار: ج 43، ح 8، به نقل از خصال شيخ صدوق.

(38). اعيان الشّيعة: ج 1، ص 320.

(39). بحارالا نوار: ج 43، ص 52، س 1.

(40). احقاق الحقّ: ج 25، ص 97 و ص 85.

(41). الثّاقب فى المناقب: ص 293، ح 250.

(42). احتمالاً مضمون سؤالها مختلف بوده است، نه اين كه سؤال را تكرار كرده باشد.

(43). تفسيرالامام العسكرى عليه السلام: ص 340، ح 216، بحارالا نوار: ج 2، ص 3، ح 3.

(44). اصول كافى: ج 1، ص 240، ح 2 و 3 و 5.

(45). اصول كافى: ج 1، ص 527، ح 3، عيون اخبارالرّضا عليه السلام: ج 1، ص 41، ح 2، مناقب ابن شهرآشوب: ج 1، ص 296، الجواهر السنيّة: ص 163 و....

لوح حضرت فاطمه زهراء عليها السلام بسيار مفصّل است، به قطعاتى كوتاه اشاره شد، در خواندن و نگهدارى اين لوح مقدّس فضائل و خواصّى وجود دارد.

علاقه مندان به كتابهاى مربوطه مراجعه فرمايند. و اخيرا توسّط انتشارات مرقد مطهّر مرحوم علاّمه مجلسى رحمة اللّه عليه با طرحى زيبا چاپ و منتشر گرديده است.

(46). بحارالانوار: ج 43، ص 309، س 5، ضمن ح 72.

(47). تلخيص از بحارالانوار: ج 43، ص 175 177.

(48). بحارالا نوار: ج 43، ص 172، ح 12، اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 321.

(49). در مدّت بقاء حضرت زهراء عليها السلام پس از رحلت پدرش اختلاف نظر است و در اين زمينه روايات مختلفى وارد شده است.

(50). مستدرك الوسائل: ج 2، ص 134، ح 7، و ص 360، ح 4.

(51). إحقاق الحقّ: ج 25، ص 549، اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 320.

(و همين داستان را نيز امام جعفر صادق عليه السلام با اندك تفاوتى بيان فرموده است و در پايان به نقل از قول پدرش حضرت باقر العلوم عليه السلام مىافزايد: اوّلين تابوتى كه در اسلام براى حمل جنازه ساخته شد، تابوت مادرم، زهراء عليها السلام بود.

(دعائم الاسلام: ج 1، ص 232 و مستدرك الوسائل: ج 2، ص 316، ح 5.

(52). بحارالانوار: ج 43، ص 191، ح 20، فاطمة الزّهراء عليها السلام: ص 337 340 و أعيان الشّيعة: ج 1، ص 321.

(53). دلائل الامامة: ص 131، ح 42، بحارالا نوار: ج 43، ص 209.

(54). از شاعر محترم آقاى رضائى.

(55). از شاعر محترم آقاى كمپانى.

(56). تهذيب شيخ طوسى:، ج 1، ص 465، ح 168.

(57). بحار الا نوار: ج 43، ص 91، ح 16.

(58). بحار الا نوار: ج 43، ص 89 ح 11 و 12.

(59). بحار الا نوار: ج 43، ص 86 بنقل از تفسير ثعلبى.

(60). مستدرك الوسائل: ج 5، ص 244، ح 1.

(61). از شاعر محترم آقاى كمپانى.

(62). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: ج 16، ص 211.

(63). رياحين الشّريعة: ج 1، ص 93.

(64). تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص 330، ح 191، بحارالانوار: ج 23، ص 259، ح 8.

(65). تنبيه الخواطر معروف به مجموعة ورّام: ص 108 و 437، بحار: ج 67، ص 249، ح 25.

(66). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: ج 2، ص 449 مجمع الزّوائد: ج 9، ص 132.

(67). كوكب الدّرىّ: ج 1، ص 254.

(68). بحارالانوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11.

(69). اصول كافى: ج 1، ص 460، بيت الا حزان: ص 104، بحارالا نوار: ج 28، ص 250، ح 30.

(70). صحيح مسلم: ج 2، ص 72، صحيح بخارى: ج 6، ص 176.

(71). بحارالانوار: ج 28، ص 303، صحيح مسلم: ج 2، ص 72، بخارى: ج 5، ص 5.

(72). بيت الاحزان: ص 113، كشف الغمّة: ج 2، ص 494.

(73). خصال: ج 1، ص 173، احتجاج: ج 1، ص 146.

(74). رياحين الشّريعة: ج 1، ص 312، فاطمة الزّهراء عليها السلام: ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرين و انصار.

(75). بحارالا نوار: ج 43، ص 200، ح 30.

(76). بحارالا نوار: ج 43، ص 185، ح 17.

(77). الامامة والسّياسة: ص 30، بحارالا نوار: ج 28، ص 355، ح 69.

(78). بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.

(79). زهرة الرّياض كوكب الدّرى: ج 1، ص 253.

(80). تهذيب الاحكام: ج 1، ص 429، كشف الغمّه: ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19.

(81). بحارالانوار: ج 43، ص 91، ح 16، إ حقاق الحقّ: ج 10، ص 258.

(82). دلائل الامامة: ص 128، ح 38، معانى الا خبار: ص 355، ح 2.

(83). تفسير الا مام العسكرى عليه السلام: ص 320، ح 191.

(84). بحارالا نوار: ج 43، ص 192، ح 20، اءعيان الشّيعة: ج 1، ص 321.

(85). كنزل العمّال: ج 16، ص 462، ح 45443.

(86). مستدرك الوسائل: ج 7، ص 336، ح 2، بحارالا نوار: ج 93، ص 294، ح 25.

(87). تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص 354، ح 243، مستدرك الوسائل: ج 12، ص 262، بحارالا نوار: ج 72، ص 401، ح 43.

(88). كنزل العمّال: ج 15، ص 242، ح 40759.

(89). دلائل الا مامة: ص 71، س 16، معانى الا خبار: ص 399، ضمن ح 9.

(90). تفسير التّبيان: ج 9، ص 37، س 16.

(91). علل الشّرايع: ج 1، ص 183، بحارالا نوار: ج 43، ص 82، ح 4.

(92). مجمع الزّوائد: ج 8، ص 108، مسند فاطمه: ص 33 و 52.

(93). كشف الغمّة: ج 2، ص 57، بحار الا نوار: ج 8، ص 53، ح 62.

(94). إ حقاق الحقّ: ج 19، ص 129.

(95). بحارالا نوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13.

(96). اءمالى شيخ طوسى: ج 2، ص 228.

(97). مدينة المعاجز: ج 3، ص 430.

(98). رياحين الشّريعة: ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء عليها السلام: ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه.

(99). همان مدرك قبل.

(100). الامامة والتبصرة: ص 1، بحارالا نوار: ج 36، ص 352، ح 224.

/ 60