سلمى همسر ابو رافع غلام و يار حضرت رسول صلّى الله عليه وآله و همچنين اءسماء بنت عميس و عبداللّه بن عبّاس و ديگر بزرگان حكايت كرده اند:در آن هنگام كه حضرت فاطمه زهراء عليها السلام لحظات آخر عمر پر بركت خويش را سپرى مىنمود، به اطرافيان خطاب كرد و فرمود: مقدارى آب برايم بياوريد.و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترين و تميزترين لباس هاى مرا بياوريد.و وقتى لباس هاى مورد نظر آن مخدّره مظلومه در كنارش گذارده شد، آن ها را پوشيد.پس از آن دستور داد كه رختخواب مرا در وسط اتاق بيندازيد؛ و حضرت بعد از آن با حالت مخصوصى، آرام، آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، رو به قبله خوابيد و دست خود را زير سر گذاشت و اظهار نمود:من در همين لحظات از ميان شما خواهم رفت و به سوى پروردگار خويش رحلت مىكنم و از اين دنياى فانى راحت مىشوم و به ميهمانى و ملاقات خداوند رحمان و همچنين ديدار پدرم رسول خدا مىروم.از شما مىخواهم كه پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عريان نكنيد چون كه من خود را شستشو داده و تميز كرده ام؛ و سپس پارچه اى روى خود كشيد.(48)و شايد مقصود اين بوده باشد كه حضرت زهراء عليها السلام، اين اوّلين مظلومه جهان بشريّت، نخواسته است كه همسرش، امام علىّ صلوات اللّه عليه از صدمات و شكنجه هاى وارده بر بدن نازنينش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما آگاه شود و قلب حضرتش غمگين و دلخراش گردد.