طبقه بندى بيماران روانى و احكام آنان از ديدگاه محقق نراقى - طبقه بندی بیماران روانی و احکام آنان از دیدگاه محقق نراقی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طبقه بندی بیماران روانی و احکام آنان از دیدگاه محقق نراقی - نسخه متنی

حسینعلی آذربادگان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طبقه بندى بيماران روانى و احكام آنان از ديدگاه محقق نراقى

حسينعلى آذربادگان

حقوق بيماران روانى كه امروزه از آنان به دچارآمدگان به اختلالها و آشفتگيهاى روان پزشكى نام برده مى شود, و قانونهاى گذارده شده براى آنان, از مسائلى است كه در نظامهاى حقوقى كشورهاى گوناگون جهان, هماره مورد توجّه روان پزشكان و حقوقدانان بوده و چنين به نظر مى رسد كه امروزه نيز, در رديف گزاره هاى مهم حقوقى و قضايى كشورها قرار دارد.

در حال حاضر, در بسيارى از كشورهاى جهان, قانونها و آيينهاى نگاشته شده و همه سويه و پيشرفته اى در اين باره وجود دارد كه چگونگى برخورد نهادهاى گوناگون جامعه را با دچار آمدگان به بيمارى روانى و اختلالهاى روان پزشكى, بويژه بيماران سخت و كهنه را باز مى شناسانند. اين قانونها در طول زمان و به علت دگرگونيهاى اجتماعى و پيشرفتهاى شگرف علمى, هميشه در حال دگرگونى اند و با يافته هاى جديد در علت شناسى و پديدار شدن راه هاى تازه درمان و پيشگيرى, در بوته اصلاح و دگرگونى قرار دارند.1

دگرگونيهاى چند دهه اخيرِ رشته روان پزشكى, در زمينه طبقه بندى بيماريهاى روانى, بازشناسى درمان و پيشگيرى, سبب شده است, در اساس, نگاه جامعه, انجمنهاى علمى جهان به اين گونه بيماران, نسبت به گذشته, دچار دگرديسى و دگرگونى اساسى گردند و اين گونه بيماران از حقوق ويژه برخوردار شوند. اگر تا چندين دهه پيش, از بيماران روانى, به عنوان ديوانگان فطرى نام برده مى شد و از حقوق اوليه خود بى بهره بودند و با آنان, همانند حيوانات رفتار مى شد, امروزه در پى دگرگونيهاى بى شمار و پيوند تنگاتنگ دو علم روان پزشكى و حقوق, فرد مبتلا به اختلالهاى روانى از نظرگاه مسائل حقوقى و آزاديهاى فردى, با موردهايى روبه روست كه قرنها پيش, به ذهن هيچ كس نمى گذشت.

/ 61