بیشترلیست موضوعات مقدمه بحث نخست: انسان و حق حق چيست؟ انسان كيست؟ الف) هويت انسان ب) جايگاه انسان در هستى ج) ارتباط انسان با هستى جمع بندى بحث نخست بحث دوم: دين و حق انسان يك: آيا «بايد و نبايد»، حق محور نبوده و نافى «حق دار بودن» بشر است؟ جشن تكليف دو: آيا نظام بندگى و عبوديت با حقوق انسان در تضاد است؟ سه: آيا مجازاتهاى دنيوى و اخروى دليل تكليفگرا بودن دين است. دين، تأمين كننده حقوق انسان دين ابلاغ كننده حقوق واقعى بشر توضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 9انّ السمع و البصر و الفؤاد كل اولئك كان عنه مسؤولاً)(19) به خودِ سوم انسان اشاره دارد. مگر انسان چيزى غير از گوش و چشم و دل است؟ اگر انسان مورد بازخواست قرار مىگيرد و موضوع بازخواست هم اجزاى تشكيل دهنده او است، معلوم مىشود در وراى اين خود، خودِ ديگرى هم دارد. اگر چنين است بايد نظام حقوقى انسان به گونهاى باشد كه حق خودِ سوم انسان - سومين خود انسان - نيز رعايت شود وقتى قرآن مىگويد انسان به خود ستم مىكند، مراد همين خود سوم است. آنچه موجب ستم به خود اخير مىشود، «گناه» نام دارد. اگر حقوق انسان به گونهاى تنظيم و تدوين شود كه شامل گناه نيز گردد، آيا مىتوان آن را حق واقعى بشر دانست؟ آيا حق واقعى انسان آن است كه خودش تنظيم كند هر چه كه باشد؟! و يا آن است كه رعايت همه جوانب هويت انسان را بنمايد و مصلحت او را لحاظ كند، هر چند خودش تعيين نكرده باشد؟4- «حيطه دانش و علم انسان» تا چه حدّ است؟ داشتن دانش و آگاهى كامل، از لوازم تدوين حقوق است. بدون احاطه كامل به همه جوانب يك موضوع، نمىتوان حقوق او را تدوين كرد و تنظيم مواد حقوقى بدون اطلاع كامل از هويت مستحق، منجر به ستم خواهد شد. انسان به هر قلهاى از دانش كه برسد، بهره اندكى از علم برده است. خداوند مىفرمايد: (و ما أوتيتم من العلم الّا قليلاً).(20) و نيز مىفرمايد: (فاعرض عن من تولّى عن ذكرنا و لم يرد الّا الحياة الدنيا ذلك مبلغهم من العلم)(21) مثلاً يكى از مسائل مورد بحث، ارث برادر و خواهر است. تفاوت ارث خواهر و برادر ممكن است برخى را به اين فكر اندازد كه حق دختر تضييع شده است. قرآن اين گونه داورىها را ناشى از كم اطلاعى بشر مىداند و چنين مىفرمايد: (لا تدرون أيهم أقرب لكم نفعاً)(22). شما نمىدانيد كدام يك از وارثان به حال شما سودمندترند. دانش بشر بسيار