انسان كيست؟ - حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 3

مى‏شود بدين قرار است كه گاهى حق در برابر «باطل» قرار مى‏گيرد مثل: «جاءالحق و زهق الباطل»(1) و «قل جاء الحق و ما يبدؤ الباطل و ما يعيد».(2) و گاهى در برابر «ضلال و گمراهى» قرار مى‏گيرد، مثل: «ما ذا بعد الحق الّا الضلال»(3) و گاهى در مقابل «سحر و جادو» مى‏آيد، كه مصداق باطل‏اند، مثل: «ماجئتم به السحر إنّ اللّه سيبطله»(4) و گاهى در مقابل «هوى» است، مثل: «ولو اتبع الحق أهواءهم لفسدت السموات و الأرض»(5)

در اين بحث، هيچ يك از معانى ياد شده مورد نظر نيست. حق معناى ديگرى هم دارد كه مقصود ما در اينجا همان است و آن عبارت است از معنايى كه در برابر «تكليف» واقع است.

حق، در اين معنى چيزى است كه به نفع فرد و بر عهده ديگران است و تكليف آن چيزى است كه بر عهده فرد و به نفع ديگران است. به بيان ديگر، حق «براى فرد محق و مستحق» است و تكليف «بر فرد مكلف». تكليف فتوا بردار است اما حق فتوا بردار نيست. بنابراين، سؤال اين است كه آيا انسان موجودى است كه بايد بار وظايفى را كه فتواى مرجع فقهى تعيين كرد بر دوش كشد، يا موجودى است محق و مستحق كه وى مى‏تواند حق خود را استيفا نمايد و ديگران بايد حق او را ادا كنند.

نكته ديگر اين‏كه اصل حقوقى حاكم، آن است كه حق هر موجودى، متناسب با ماهيت آن موجود است. اگر براى طبيعت، بى جان حقى قائل شويم، متناسب با ماهيت آن است و اگر حقى براى حيوان قائل باشيم، متناسب با ماهيت حيوانى است و اگر سخن از حق انسان بود، حق او متناسب با ماهيت او است و اگر از حق خداوند صحبت مى‏كنيم، متناسب با هويت قدسى او خواهد بود. بى ترديد حق طبيعت با حق حيوان تفاوت دارد و حق طبيعت و حيوان، با حق انسان متفاوت است و همه اين حقوق با حقوق خداوند فرق دارد؛ چون ذات و هويت اين موجودات با هم متفاوت است. بنابراين، در تبيين و تحليل مفهوم «حق» بايد به دو نكته توجه كرد:

1 - حق، چيزى است در برابر تكليف

2 - چيزى حق است كه با حقيقت شى‏ء و واقعيت‏هاى پيرامونى‏اش هماهنگ باشد و اين نكته اساسى‏تر است.

انسان كيست؟

در بحث حقِ «انسان»، بايد انسان را هم شناخت زيرا بدون شناخت انسان نمى‏توان حقوق او را مشخص كرد و از طرف ديگر مسأله حق و تكليف، از مسائل «علوم انسانى» است و علوم انسانى مطلقاً در محور انسان و شؤون انسان سخن مى‏گويد. اگر كسى انسان را

/ 41