دين ابلاغ كننده حقوق واقعى بشر - حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 31

بردارنده بايدها و نبايدها است و توسط تشريع بازگو مى‏شود.

در گام بعدى، نسبت ميان دين و حقوق هم مشخص مى‏شود. دين مجموعه قوانين است و برابر بيانى كه گذشت، قوانين راه‏ها و شيوه‏هاى تأمين حقوق بشراند. درست است كه دين مجموعه‏اى از تكاليف و بايدها و نبايدها است، ولى اين بايدها و نبايدها راه تأمين حقوق انسان‏اند، نه اين‏كه بار زايدى بر دوش بشر باشند تا شخص ثالثى به منافعى دست يابد. دين آفرين همان انسان آفرين است و انسان آفرين، به حقيقت انسان و به منافع و مصالح او آگاه است و لذا برنامه‏هايى را براى تأمين حقوق، منافع و مصالح بشر تدوين كرده و در مجموعه‏اى به نام «دين» عرضه كرده تا بشر به حقوق خود دست يابد.

شخصى از امام باقر عليه السلام مى‏پرسد: چرا چيزهايى مثل خمر، ميته، خون و گوشت خوك حرام شده‏اند؟ امام عليه السلام در پاسخ مى‏فرمايند: حلال و حرام و بايد و نبايد به خاطر رغبت خداوند به حلال‏ها و نفرت او از حرام‏ها نيست. خداوند بشر را آفريده و مى‏داند چه چيزى مايه قوام بدن انسان بوده و به مصلحت او است، لذا آنها را حلال كرده است. و نيز مى‏داند چه چيزى به زيان او است و آنها را حرام كرده است. اگر سلامتى و تندرستى و حيات، حق انسان است، عوامل آن را بايد شناخت و بشر را به آن واداشت و موانع آن را نيز بايد شناخت و مردم را از آن بازداشت.

اين مطلب مربوط به حقوق مادى انسان بود. كلام در جانب حقوق معنوى هم همين گونه است. اگر تكامل و تعالى و رسيدن به لياقت خليفة اللهى حق انسان است، بايد عوامل و موانع آن را نيز شناخت. بايدها و نبايدها و تكاليف دينى، عهده‏دار همان حكم‏اند. بايدها ما را به عوامل سودمند رهنمون مى‏شوند و نبايدها از موانع زيانبار آگاهمان مى‏سازند و بدين وسيله است كه انسان مى‏تواند حقوق خود را استيفا كند. پس دين مجموعه‏اى از راه‏ها و روش‏هاى تأمين حقوق انسان است و تكاليف دينى تضمين كننده حقوق بشر مى‏باشند نه اين‏كه بارى از جانب شخص ديگرى بر دوش وى قرار گيرد.

دين ابلاغ كننده حقوق واقعى بشر

گفتيم كه اگر تكاليف دينى تحليل شوند، همه آنها به حقوق بر مى‏گردند. انسان چون داراى حقوقى است، تكاليفى براى استيفاى آن حقوق دارد. اكنون سخن در اين است كه مبدأ تعيين حقوق كيست؟ و چه مبدئى مى‏تواند حقوق بشر را تعيين و مشخص كند؟ به تعبير

/ 41